موضوع: سوره آل عمران

عنوان: تفسير سوره مبارکه ال عمران جلسه114

مدت زمان: 39:10 اندازه نسخه كم حجم: 4.68 MB دانلود اندازه نسخه پر حجم: 9.74 MB دانلود


اعوذ بالله من الشّيطان الرّجيم
بسم الله الرّحمن الرّحيم
?وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ ?42?
يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ ?43?
از اين كريمه استفاده مي‌شود كه مريم(عليها السّلام) محدثه بود يعني سخنان فرشته‌ها را مي‌شنيد و با فرشته سخن مي‌گفت افرادي كه اين چنين‌اند جريان آنها به ياد ماندني است لذا مي‌فرمايد: ?وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ? يعني «واذكر َإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ» اين جريان را به ياد بياور و به ياد مردم بياور هم خودت متذكر باش و هم مردم را آگاه كن ملائكه‌اي كه با مريم(عليها السّلام) سخن گفتند عده‌اي مي‌گويند منظور از اين ملائكه خصوص جبرئيل(سلام الله عليه) است به چند شاهد، شاهد اول اين است كه اين كسي كه وحي مي‌آورد فقط جبرئيل است چون قرآن فرمود: ?يُنَزِّلُ الْمَلاَئِكَةَ بِالرُّوحِ? منظور از روح وحي است و ملكي كه وحي مي‌آورد خصوص جبرئيل است پس منظور از اين ملائكه همه نيستند خصوص جبرئيل است و گاهي كاري كه يك نفر مي‌كند به جمع اسناد مي‌دهند نظير ?قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ? كه نعيم ابن مسعود بود و يك نفر بود پس منظور از اين ملائكه خصوص جبرئيل است شاهد ديگر آن است كه در سوره? مباركه? «مريم» آيه? هفده اين چنين است كه ?فَاتَّخَذَتْ مِن دُونِهِمْ حِجَاباً فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيّاً ? قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيّاً ? قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاَماً زَكِيّاً? طبق آيه‌هاي هفده تا نوزده سوره? «مريم» يك فرشته با مريم(عليها السّلام) در ارتباط و گفت وگو بود و آن يك فرشته هم مثلاً جبرئيل بود از اينجا معلوم مي‌شود كه ملائكه‌اي در كار نبود كه با مريم گفت و گو كنند فقط يك فرشته با او سخن گفت گرچه جمع بر ظاهرش حمل مي‌شود ولي طبق قرائني ‌كه داريم منظور از اين ملائكه ملك است آن‌گاه اگر كسي سؤال كند كاري كه يك نفر انجام داد چه طور به جمع نسبت داده مي‌شود نظير جريان ?قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ? جواب اوست اين شاهد اول تام نيست براي اينكه اولاً آن وحي‌اي كه آورنده‌اش جبرئيل‌(سلام الله عليه) است وحي تشريعي است كه براي انبيا و مرسلين است اين يك وحي ... تأييدي تبشيري و مانند آن است كه براي اوليا ديگر هم حاصل است دليلي نيست كه اين وحي، وحي خاص باشد تا آورنده‌اش جبرئيل باشد ثانياً آن كريمه‌اي كه مي‌گويد ?يُنَزِّلُ الْمَلاَئِكَةَ بِالرُّوحِ? معلوم نيست كه منظور از روح خصوص وحي باشد شايد منظور از روح خود جبرئيل باشد كه ساير فرشتگان در صحبت و مصاحبت جبرئيل نازل مي‌شوند و خدا آنها را نازل مي‌كند ?يُنَزِّلُ الْمَلاَئِكَةَ? را به رهبري روح يعني به رهبري جبرئيل كه آنها در مصاحبت روح‌اند چه اينكه از جبرئيل به عنوان روح امين ياد مي‌شود ?نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ ? عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ? و ثالثاً اگر منظور از آن روح وحي باشد و اگر اين فرشته‌هايي كه در اينجا نامشان برده شد حاملان وحي باشند فرشتگاني كه حامل وحي‌اند مخصوص جبرئيل نيستند عده زيادي هستند كه حامل وحي‌اند منتها زعامت اين گروه را جبرئيل(سلام الله عليه) به عهده دارند چه اينكه فرمود: ?بِأَيْدِي سَفَرَةٍ ? كِرَامٍ بَرَرَةٍ? اين سفراي الهي كه حاملان وحي‌اند فراوانند منتها زعامت اين گروه را جبرئيل(سلام الله عليه) دارد مثل اينكه قابضان ارواح فراوانند زعامت قبض روح را ازرائيل(سلام الله عليه) به عهده دارد و هكذا مسئله? احيا و هكذا مسئله? تأمين رزق اما آن شاهد دومي ‌كه از آيه‌هاي هفده تا نوزده سوره? «مريم» اقامه شده است آنها هم شهادت نمي‌دهند براي اينكه اين دو تا جريان است نه يك جريان يك جريان اين است كه ملائكه و مريم(عليها السّلام) گزارش دادند كه تو«صفوة الله» هستي و مطهري جريان ديگر مربوط به تبشير به فرزند است كه دارند فرزند اعطا مي‌كنند آنچه كه در سوره? «مريم» هست مربوط به حين اعطا و بخشش فرزند است كه ?فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَراً سَوِيّاً? آن‌گاه ?قَالَ إِنَّمَا أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاَماً زَكِيّاً? اين دليل نيست كه فرشتگاني كه مسئله اصطفا و طهارت مريم را به او اعلام مي‌كنند اين همان فرشته‌اي باشد كه دارد فرزند به او هبه مي‌كند چون دو جريان‌اند.
پرسش:...
پاسخ: برسيم به آيه‌هاي بعدي يعني آيه? 45 اما اين آيه‌اي كه اصل اصطفا و طهارت را اعلام مي‌كند چه دليلي است براي اينكه عين همان جريان است شايد قبل بوده پس اين دو شاهدي كه امام رازي در تفسير ذكر كرده‌اند اينها شاهد گويايي نيست و ملائكه يعني فرشته‌ها خصوص جبرئيل نيست البته در صحبت جبرئيل باشند هم درست است و در صحبت آن هم نباشند هم باز درست است ?وَإِذْ قَالَتِ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ? اين قول مشخص نيست كه از دور بود يا از نزديك چون كلمه? ندا در آن به كار برده نشد فرشتگان به مريم(عليها السّلام) گفتند ?إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? خداوند تو را برگزيد و طاهر كرد و بر همه? زنان عالميان انتخاب كرد عده‌اي براي اينكه اين اصطفاي دوم غير از اصطفاي اول باشد و تكرار نباشد گفتند اين ?إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ? ناظر به آن اوايل دوران زندگي مريم(عليه السّلام) است اين ?وَاصْطَفَاكِ? دوم ناظر به بخش دوم زندگي مريم(عليها السّلام) است در بخش اول اين بود كه در دوران كودكي به معبد راه يافت با اينكه دخترها را براي خدمتگذاري معابد قبول نمي‌كردند او را قبول كردند و خدا او را قبول كرد و از گزند شيطنت شيطان حفظ كرد و هر وقتي هم كه زكريا وارد مي‌شد غذاي غيبي را در حضورش مي‌ديد و مانند آن اينها اصطفاي اوايل عمر آن اصطفاي آخر عمر آن است كه او را با فرشته‌ها مشافهتاً متكلم كرد مستمع فرشته‌ها قرار داد كه ملائكه با او حرف مي‌زدند و او با ملائكه حرف مي‌زد و سرانجام بدون همسر او را مادر كرد خداي سبحان و مانند آن بنابراين اصطفاي اول براي بخش اول زندگي مريم(عليها السّلام) است اصطفاي دوم براي بخش دوم آنگاه امام رازي مي‌گويد كه اين ?وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? يعني بر همه? زنان گذشته و آينده حالا اگر درباره گذشته نباشد نسبت به آينده همين طور است و نمي‌شود او را معنا كرد كه «وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمي‌عصرها» نمي‌شود گفت كه مريم(عليها السّلام) فقط بر زنهاي عصر خود افضل است بلكه ظاهر آيه اين است كه نسبت به جميع زنان عالم افضل است
پرسش:...
پاسخ: اين خلاصه? توهم امام رازي حالا به آن حضرت زهرا(عليها سلام) هم طبق روايات مي‌رسيم جريان ?وَطَهَّرَكِ? كه در وسط قرار گرفت آن را هم از باب تسعير في اسنار مخامصه در دعوا نرخ تهيه كردن مي‌گويد ?وَطَهَّرَكِ? يعني تو را تطهير كرد همان طور كه زنان پيامبر را هم تطهير كرد كه آيه تطهير را مخصوص اهل بيت(عليه السّلام) نمي‌داند مي‌گويند شامل همه زنهاي پيامبر هم مي‌شود آن‌گاه طهارتي كه مريم(عليها السّلام) دارد در حد همان طهارتي است كه ساير زنان پيامبر دارند ?وَطَهَّرَكِ? اين‌طور و شايد منشا اين توهم كه اينها به اين فكر افتادند بگويند اصطفاي اول براي اول دوران زندگي است و اصطفاي دوم براي بخش دوم حيات آن حضرت است اين است كه فكر كردند اين ?عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? متعلق به هر دو است هم متعلق به ?اصْطَفَاكِ? اول هم مفعول الواسطه براي ?اصْطَفَاكِ? دوم در حالي كه ظاهرش اين است كه اين به ?اصْطَفَاكِ? دوم مي‌خورد گرچه قيدي كه در پايان چند جمله شد احتمال رجوع به همه جمله‌ها در آن قيد هست و خصوص اخير قدر متيقن است اما در خود اين آيه شاهدي است كه اين قيد مخصوص جمله اخير است براي همه صلاحيت ندارد چون ?اصْطَفَاكِ? اول گرچه مي‌تواند مقيد به ?عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? باشد اما ?وَطَهَّرَكِ? اين ديگر متعلق نمي‌خواهد «وَطَهَّرَكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ» كه نيست و چون اين در وسط قرار گرفت معلوم مي‌شود كه اين رابطه ?عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? كه قيد است فقط به اين ?اصْطَفَاكِ? دوم است نه به ?اصْطَفَاكِ? اول يا ?إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ? اينها تمام شد ?وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? اين لطيفه? ادبي باعث شد كه سيدنالاستاد(رضوان الله عليه) همين بيان را كه مي‌شود از روايت هم استفاده كرد و مرحوم اميرالاسلام هم در خلال تفسيرش بي ميل نيست كه اين چنين معنا كند اما هيچ كدام شاهد ادبي ذكر نكردند گرچه اين بيان در الميزان سيدنالاستاد نيست اما ايشان مي‌فرمايند كه اين اصطفاي اول اصطفاي نفسي است اصطفاي دوم اصطفاي نسبي است بيان ذلك اين است كه ?إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ? يعني تو صفوة اللهي خدا تو را انتخاب كرد نه بر ديگران ترجيح داد تو را در بين ذراري انبيا انتخاب كرده است مثل اينكه درباره? حضرت موسي آمده است ?وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي? ?وَأَنَا اخْتَرْتُكَ فَاسْتَمِعْ لِمَا يُوحَى? و مانند آن اما اصطفاي دوم اصطفاي نسبي است يعني اصطفاي ?عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? اگر اين اصطفاي دوم اصطفاي نسبي شد و بر تمام زنان آدميان اين مزيّت را داري مي‌شود تكرار را بر طرف كرد چون اصطفاي اول نفسي است اصطفاي دوم نسبي و مي‌شود طوري معنا كرد كه با روايات مخالف نباشد و با اينكه حضرت صديقه كبري(سلام الله عليها) سيدة النساء العالمين است حتي بر مريم(عليها السّلام) به مراتب افضل است منافاتي هم نداشته باشد چرا چون آن ?اصْطَفَاكِ? اول اصطفاي نفسي است يعني تو گوهر ذاتت صفوة الله است خب خيليها هم صفوه‌اند اين ?إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحاً وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ? اين مجموع بر مجموع مردم جهان فضيلت دارند و همه? اينها هم في انفسهم صفوة الله‌اند مريم(عليه السّلام) هم صفوة الله است چه اينكه آل ابراهيم صفوة الله‌اند آل عمران صفوة الله‌اند و آدم و نوح(عليهم الصلاة و عليهم السّلام) صفوة الله‌اند.
پرسش:...
پاسخ: منفات ندارد كه همه اينها كه خودشان اصفياالله‌اند بعضها بر بعض افضل باشد در بين همه اينها وجود مبارك رسول خدا(صلي الله عليه و سلم) هم صفوة الله است اما فرمود: «آدم و من دونه تحت لوائي يوم القيامة» خود اينها كه اصفياالله‌اند گرچه نسبت به سايرمردم ارجح و افضل‌اند اما يك تفاوت دروني بين خود اينها هست همان طوري كه ?تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ? يا ?لَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ? با اينكه انبيا و مرسلين نسبت به توده مردم اصفا و افضل‌اند اما يك تفاضل دروني هم هست پس منافات ندارد كه كسي صفوة الله باشد ديگري هم صفوة الله باشد و اين ديگري از اين صفوه اصفا و افضل باشد و اگر رواياتي كه بعد به خواست خدا خوانده خواهد شد دلالت كرد بر اينكه فاطمه زهرا(سلام الله عليها) سيدة النساء العالمين است مخالف آيه نيست چون آيه با اصطفاي اول فقط بر اين معنا دلالت مي‌كند كه مريم صفوة الله است در آن ذيل آيه كه دارد ?وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? اين اصطفاي نسبي است اصطفاي نسبي را ما ببينيم قرآن كريم چه طور معنا كرده آيا مريم(عليها السّلام) در جميع شئون علمي ‌و عملي مصطفاي خداست ?عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? يا يك جهت خاص دارد كه از آن جهت صفوه خداست بر نساي عالميان بلكه بر همه? مردم قرآن كرم وقتي از مريم(عليها السّلام) ياد مي‌كند مي‌فرمايد مريم به علاوه مسيح مسيح به علاوه مادرش كه اين تعبيرات گوناگون است ?وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا? ?وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ? اين تعبيرات گوناگون است چه ?آيَةً لِّلْعَالَمِينَ? يعني يك كاري ما درباره? اين مادر و پسر كرديم كه نسبت به هيچ كس نكرديم اين آيت جهاني است اين معجزه جهاني است معلوم مي‌شود اينكه فرمود: ?وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? لازم نيست ما بگوييم ?وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِين? يعني عالمي‌ عصرها نه اصلاً مريم در بين همه? زنان جهان گذشته و آينده اين مزيت را دارد كه بي‌همسر مادر شده است اين بلي اما اين نمي‌گويد كه از همه? زنان عالم افضل است اعبد است اطقاست ازهد است اعقل است و كذا و كذا و كذا كه در اين جهت اين زني است كه هيچ شريكي ندارد خب درست هم هست در اين جهت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) هم نظير او نيست اما اين دلالت نمي‌كند بر اينكه در فضايل علمي‌ و معرفتي و عبادت و امثال ذلك اين افضل نساء العالمين است كه پس به قرينه? آياتي كه مي‌گويد ?وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ? يا مي‌گويد ?وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ? اين دو طايفه از آيات كه آيت جهاني بودن را در اين مي‌داند كه مريم به علاوه مسيح مسيح به علاوه مريم(عليهم السّلام) كودكي بدون پدر به دنيا بيايد زني بدون همسر مادر بشود اين مجموعه يك معجزه است اين معجزه هم معجزه جهاني است.
پرسش:...
پاسخ: آدم و حوا كه امري عادي بود كه.
پرسش:...
پاسخ:چرا؟
پرسش:...
پاسخ: نه آنكه خداي سبحان در جريان حضرت عصر عيسي استدلال كرد گفت كه ?إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ? و جريان حضرت آدم را هم به عنوان يك كرامت مي‌داند چون معجزه است و خارق عادت اما حوا و آدم(سلام الله عليهما) هر دو در اين جهت كه فرزند كسي نبودند سهيم‌اند ولي هيچ كسي نبود كه مادر داشته باشد و پدر نداشته باشد و هيچ زني نبود كه بدون همسر مادر شده باشد اين دوتايي يك واحدند يك معجزه‌اند و معجزه جهاني هم هستند در اين جهت سابقه هم ندارد اين آيه نمي‌گويد كه از نظر فضيلتهاي علمي‌ و درجات عبادي بر همه? زنان عالم افضل است آنچه كه مربوط به علم و عبادت و مقامات است آن صفوه نفسي است كه دارد ?إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ? متعلق ندارد كه «إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ» چون اين ?عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? به قرينه? ياد شده متعلق به هر سه نيست متعلق به اول و سوم هم نيست وگرنه لازمه‌اش اين است كه اين ?طَهَّرَكِ? كه وسط است بي‌متعلق بماند مخصوص همان جمله اخير است و اين جمله? اخير هم اصطفاي نسبي است نه نفسي و منظور از اينكه اين بر همه? زنان عالميان انتخاب شده است و فضيلت دارد از اين جهت كه بدون همسر مادر پيغمبري شده البته اين فضيلت نيست.
پرسش:...
پاسخ: نسبت به همه? معجزات انبيا ديگر همان كار را كردند كه روح القدس چون به اينها مدد كرد همان كاري كه مسيح و موسي و ساير انبيا(عليه السّلام) كردند ائمه ما كرند رسول خدا كرد و امثال ذلك.
پرسش:...
پاسخ: طهارت ديگر تكرار نيست طهارت دارد صفوه هم هست و منتخب هم هست براي همين كار يعني در بين زنان عالميان اين چنين نيست تنها اوست كه بدون همسر مادر شده است.
پرسش:...
پاسخ: خب البته طهارت او نقش دارد اما غرض اين است كه اينها نفسي است و آن اخير نسبي است اين كلمه ?عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? بيش از اين دلالت ندارد كه كاري كرد نسبت به تو كه نسبت به هيچ زني از زنان جهان نكرد نه تو در فضيلت و علم بر همه? زنان عالم افضلي اين را آيه اصلاً نمي‌خواهد بگويد و اما آنچه را كه جناب امام رازي داشتند كه
پرسش:...
پاسخ: خدا او را انتخاب كرده است كه ?لِأَهَبَ لَكِ غُلاَماً زَكِيّاً? خدا فقط اين زن را انتخاب كرده است كه به او بدون همسر پسر بدهد.
پرسش:...
پاسخ: آن ?إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ? كه نفسي است چون متعلق ندارد.
پرسش:...
پاسخ: بله اما ?وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ? نشانه? آن است كه در چه جهت بر نساءالعالمين افضل است.
پرسش:...
پاسخ: شاهد آن است شاهد آن است كه اين جهتش معجزه است خب اگر اين جهت نباشد فقط فضيلت نفسي باشد چرا نفرمود ?وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ? مي‌گويد مريم به علاوه مسيح آيت جهاني است.
پرسش:...
پاسخ: نه چرا قيد آورد مي‌فرمايد: ?وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ? از اينكه دو طايفه آيات با دو تعبير گوناگون گاهي مي‌گويد مريم و پسرش گاهي مي‌گويد عيسي و مادرش دوتايي يك معجزه جهاني‌اند معلوم مي‌شود ?عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? در اين قسمت ناظر است وگرنه اگر مربوط بود به اصطفاي نفسي و خصوصيتهاي گوهر ذات مريم خب مي‌فرمايد: ?وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ? چه طور كشتي نوح را ديگر علاوه نفرمود نگفت كشتي به علاوه كذا فرمود: ?وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ? سفينه را آيت جهاني قرار داد يك چنين چيزي ديگر در عالم اتفاق نيفتاد يك طوفان فراگير باشد و كشتي در خشكي ساخته بشود و از تنوري كه جاي آتش است آب دربيايد و طوفان هم طوفان عالمي‌بشود لذا مي‌فرمايد ما اين معجزه را به كسي نداديم درباره? سفينه نفرمود سفينه? به علاوه فلان يا فلان چيز به علاوه سفينه را ?آيَةً لِّلْعَالَمِينَ? فرمود: ?وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِّلْعَالَمِينَ? اين درست است درباره? كشتي اما اين دو طايفه از آيات هر وقت سخن از جهاني بودن است مي‌گويد مريم به علاوه پسر پسر به علاوه مادر اين دوتايي آيت جهاني‌اند معلوم مي‌شود كه ?عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? كه دارد مي‌گويد روي اين خصوصيات است
پرسش:...
پاسخ: خب پس اگر به سراغ روايات مي‌خواهيم برويم معلوم مي‌شود كه روايات چيزي كه مخالف آيه است نمي‌گويد اگر خود آيات بعضها ببعض ارجاع شد عصاره آيات معلوم مي‌شود آن‌گاه مي‌فهميم كه اهل بيت(سلام الله عليه) چرا مي‌فرمايد كه مريم نسبت به زنان عصر خود افضل بود ولي سيدالنساءالعالمين نسبت به همه است اين چنين نيست كه اين روايات مخالف آيه را بخواهد معنا كند تا امام رازي در تفسير بگويد و آنچه كه گفته شد مريم سيده? عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ يعني «عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ عصرا» اين خلاف ظاهر است خب حالا برويم سراغ روايات
پرسش:...
پاسخ: يعني آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران اين سلسله نسبت به مجموع مردم افضل‌اند اما خود اين سلسله كه اصفياالله‌اند بعضهم نسبت به بعض افضل‌اند چه اينكه درمورد مرسلين يك طايفه از آيات است درباره انبيا هم طايفه ديگري از آيات است ديگر.
در جريان فاطمه زهرا(صلوات الله و سلامه عليها) روايات فراواني هستند بعضي از آن روايات را مرحوم صدوق(رضوان الله عليه) در كتاب شريف امالي در مجلس 74 و 88 نقل كرده اينها را مرحوم صدوق مشخص كرد كه در فلان روز جمعه فلان روز شعبان يا فلان ماه مبارك رمضان ما اين مجلس را داشتيم شاگردان در حضور او مي‌نشستند و ايشان اين حوادث را نقل مي‌كرد امالي مي‌كرد املا مي‌كرد يك روايت مبسوطي در ذيل همين مجلس 73 هست كه ابن عباس مي‌گويد «ان رسول الله(صلي الله عليه و آله وسلم) كان جالسا ذات يوم و عنده علي و فاطمة و الحسن و الحسين(عليهم السّلام) فقال اللهم انك تعلم انها هولاء اهل بيتي و اكرم الناس عليه فاحب من احبهم و ابغض من اغبضهم و وال من والاهم و عاد من عاداهم و اعن من اعانهم واجعلهم مطهرين من كل رجس معصومين من كل و ايدهم بروح القدس منك» بعد فرمود يا علي «انت امام امتي و خليفتي عليها وبعدي و انت قائد المومنين الي الجنة كاني انظرو الي ابنتي فاطمة قد اقبلت يوم القيامة علي نجيب من نور عن يمينها سبقون الف ملك و عن يسارها سبقون الف ملك و بين يديها و خلفها الف ملك تقود مومنات امتي الي الجنة فاي امرته صلة في اليوم و اليل خمس صلوات و صامت شهر رمضان و حجة بيت الله الحرام و زكت مالها و اطاعت زوجها و وارت علي بعدي» اگر اين كارها كه اينها جزء واجبات اوليه است اينها را انجام داد و معاصي هم داشت كه البته گرچه در اين روايت نيامده معاصي داشت «دخلت جنة و شفاعت ابنتي فاطمه و انها لسيدة نساء العالمين فقيل يا رسول الله(صل الله و سلم) احي سيدة النساء العالمها» اينكه شما فرموديد سيدة النساء العالمين يعني نسبت به امت مرحومه اين سيده نساء يا نه نسبت به همه اين در بين اين امت سيده نساء است يا نسبت به همه زنان عالم «فقال(عليه السّلام) ذاك لمريم بنت عمران» اينكه سؤال كردي «سيده نساء عالم عصرها» آن مال مريم است كه اين سيدة النساء العالمي عصر خودش است «فام ابنتي فاطمه فهي سيدة النساء العالمين من الاولين و الآخرين» خب حالا ذيلش فضيلتهاي حضرت هم نقل مي‌كند كه فرشته‌ها به محراب او مي‌آيند و به او سلام عرض مي‌كنند و امثال ذلك.
يعني اين دارد چنين مخالفت روشني با آيه بيان مي‌كند يا اين طور نيست يا آيه غير از آن را نمي‌خواهد بگويد آيه آن اصطفاي اولي اصطفاي نفسي است ?إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ? يعني تو صفوة اللهي اين اصطفاي دوم كه اصطفاي جهاني است آن را آياتي كه مي‌گويد عيسي و مادرش مريم و پسرش دو تايي آيه هاي جهاني‌اند مشخص مي‌كند كه منظور از اين صفوه جهاني بودن از اين حيث است كه بدون همسر مادر مي‌شود نه در معارف نه در علوم نه در عبادات و امثال ذلك.
پرسش:...
پاسخ: بله خب نشانه ممكن بود خداي سبحان از غير او نشانه انتخاب كند چرا حالا اين نشانه را انتخاب كرد او را برگزيد براي نشانه.
پرسش:...
پاسخ: اين صفوه دوم كه صفوه نسبي است ما خواستيم ببينيم كه در چه جهت نسبي است.
پرسش:...
پاسخ: نه اول كه نسبي هست براي اينكه فرمود: ?وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? نه نفسي اين ?وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ? معلوم مي‌شود نمي‌خواهد بگويد گوهر ذاتت صفوه هست از ديگران افضلي خب از ديگران افضلي از چه جهت.
پرسش:...
پاسخ: نه اگر نفسي باشد كه اول گفت اين مي‌شود تكرار قهراً اگر مربوط به علم و طهارت و معنويت و عبادت و امثال ذلك باشد كه قبلاً گفت اين بايد چيزي ديگر باشد.
پرسش:...
پاسخ: نه ديگر ?إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ? اگر لازم بود كه مي‌گفت «إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ» نظير همان آيه? اصطفي كه ?إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحاً وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ? ديگر تكرار لازم ندارد كه اين تكرار معلوم مي‌شود كه دو تا اصطفاست.
پرسش:...
پاسخ: آيه هم همين را مي‌خواهد بگويد روايت هم اين را مي‌خواهد بگويد يعني مريم(عليها السّلام) كه صفوة الله است آن صفوه نفسي او كه به علم و معنويت و معارف و عبادت او برمي‌گردد اين زن نسبت به زنان عصر خود صفوة الله است آن جهت كه بدون همسر مادر مي‌شود آن صفوه عالميان است از اين جهت كه بدون همسر مادر شده است هيچ زني معادل او نيست حتي زهرا(عليه السّلام) اما از آن جهت كه علوم و معارف دارد اين صفه زنان عصر خودش هست.
پرسش:...
پاسخ: آن دو طايفه آيات شارح همين است ديگر در مجلس 88
پرسش:...
پاسخ: نه قبل هم همين طور نبود گاهي مي‌فرمايد كه اين چيز نسبت به گذشته سابقه نداشت نظير حضرت يحيي كه فرمود: ?لَمْ نَجْعَل لَّهُ مِن قَبْلُ سَمِيّاً? حالا ممكن است بعدها يك نام پيدا بشود مسمايي پيدا بشود اما تاكنون كسي به اين نام ناميده نشد ولي درباره? حضرت مريم(عليها السّلام) با عيسي فرمود اين يك آيت جهاني است يعني قبلش هم نبود بعدش هم نيست رواياتي كه درباره حضرت زهرا(عليها السلام) است البته فراوان اين روايتي كه در مجلس 73 امالي مرحوم صدوق بود يك روايت كاملي بود و اگر بعضي از روايات دلالت مي‌كند بر اينكه زهرا(عليها السّلام) سيدة النساء هذه الامة است اينها چون مثبتين‌اند مقيد يكديگر نيستند در همين امالي مرحوم صدوق در مجلس 88 حديثي ايشان نقل مي‌كنند از اميرالمؤمنين(سلام الله عليه) اسبغ ابن نباته مي‌گويد كه اميرالمؤمنين(عليه السّلام) در بعضي از خطبش فرمود: «ايها الناس اسمعو قولي واعقلوه و اعقلوه اني فان الفراق قريب انا امام البريه و وصي الخلق خير الخليقه و زوج سيدة النساء هذه الامة و ابو العترة طاهرة» اين معنايش آن نيست كه حضرت امير مي‌خواهد بفرمايد كه فاطمهزهرا(عليها السلام) سيده نساء هذه الامة است و اين هم مفهوم دارد كه سيده النساء العالميان نيست براي اينكه اينها مثبتين‌اند و احدهم مقيد ديگر نيست نشانه‌اش آن است كه در نهج‌البلاغه نامه? 28 كه در اين نامه حضرت امير امويان را مخاطب قرار مي‌دهد و براي معاويه(عليه اللعنة) چيز مي‌نويسد آنجا بسياري از مسائل سياسي را نقل مي‌كند مي‌فرمايد اولاً شما چه موقع سياستمدار بوديد و خانواده ما با خانواده شما خيلي فرق مي‌كند و اين مفاخر را ذكر مي‌كند فرمود خيليها كشته مي‌شوند اما وقتي از خانواده ما كسي در راه دين كشته شدند مي‌شود سيدالشهدا و همچنين مفاخر را ذكر مي‌كند تا مي‌رسد به اينجا مي‌فرمايد كه «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا، وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» كه اين از جمله‌هاي بلند اين خطبه است كه ابن ابي الحديد اين جمله را اين چنين معنا مي‌كند كه «فانا عبيدلله و الناس بعد عبيد لنا» منتها از آن جهت كه حق تعليم و تربيت دارند از باب مثلاً «من علمك» و از آن باب باشد فرمود مردم دست ساخت مايند ما دست پرورده خداييم مردم را ما ساختيم اين در آن توقيع مبارك حضرت حجت(سلام الله عليه) هست ظاهراً مرحوم اميني(رضوان الله عليه) در اعيان الشيعه در جريان حضرت حجت(سلام الله عليه) هم اين توقيع مبارك را نقل مي‌كردند كه از حضرت سؤال كردند ما در زمان غيبت از شما چگونه بهره مي‌بريم فرمود كه «نحن صنائع ربنا و الخلق او الناس بعد صنائع لنا» و معاويه حضرت فرمود كه «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا، وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» آن هم صنائع آنها نفرمود «صَنَائِعُ لَنَا. لَمْ يَمْنَعْنَا قَدِيمَ عِزِّنَا وَ لاَ عَادِيَّ طَوْلِنَا عَلَى قَوْمِكَ أَنْ خَلَطْنَاكُمْ بِأَنْفُسِنَا» بعد روابط نژادي را بازگو مي‌كنند آن‌گاه فرمود: «وَ لَسْتُمْ هُنَاكَ! وَ أَنَّى يَكُونُ ذلِكَ» ما با شما يكسان نيستيم براي اينكه «مِنَّا النَّبِيُّ وَ مِنْكُمُ الْمُكَذِّبُ، وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ مِنْكُمْ أَسَدُ الْأَحْلاَفِ، وَ مِنَّا سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ مِنْكُمْ صِبْيَةُ النَّارِ، وَ مِنَّا خَيْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ، وَ مِنْكُمْ حَمَّالَةُ الْحَطَبِ، فِي كَثِيرٍ مِمَّا لَنَا وَ عَلَيْكُمْ» از اين بيان حضرت معلوم مي‌شود كه آنچه كه مرحوم صدوق در آن مجلس 88 امالي ايشان فرمودند كه حضرت فرمود من زوج سيده نساء اين امت هستم اين مفهوم ندارد كه فاطمه(عليها السّلام) سيده نساء اين امت است و سيده نساء امم قبل نيست با اينكه خود حضرت در نهج البلاغه اين چنين مي‌فرمايد كه «مِنَّا خَيْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ» يك روايت هم كه از نبي(صلوات الله عليه) رسيده است صريحاً مشخص كرد كه «سيدة النساء الاولين و الآخرين».
«و الحمد لله رب العالمين»