موضوع: سوره آل عمران

عنوان: تفسيرسوره مبارکه آل عمران جلسه357

مدت زمان: 37:48 اندازه نسخه كم حجم: 3.20 MB دانلود اندازه نسخه پر حجم: 7.36 MB دانلود


اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
?يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ?200?
آخرين بحث از مباحث سوره? مباركه? «آل عمران» درباره? آخرين ذخيره? الهي و خاتم اوصيا و خاتم اوليا وجود مبارك حضرت حجت(عجل الله تعالي فرجه الشريف) برخورد كرد و اين را ان‌شاء‌الله ما به فال نيك مي‌گيريم گرچه بعضي از مسايل مربوط به اين پانزده فصل نيازي داشت كه جمع‌بندي نهايي اعمال بشود و مخصوصاً در وجود جامعه كه آيا جامعه وجود دارد يا ندارد وجودش حقيقي است يا اعتباري ولي ان‌شاء‌الله در بازنگري بعدي ممكن است كه اينگونه از مسايل هم مطرح بشود چون اين آيه تقريباً يك مقداري بحث مبسوطي به خود اختصاص داد و طول كشيد در اين فصل پانزده خلاصه? مطلبي كه مطرح است اين است كه آينده? جهان از نظر اسلام چيست عده‌اي درباره? آينده جهان اظهار نظر كردند به بدبيني عده‌اي هم به شك و ترديد ولي اسلام آينده? جهان را با خوش‌بيني تشريح مي‌كند كه جهان روزي به مقصد خود مي‌رسد و خلاصه اين اصل هم در ذيل چند اصل و مقدمه حل مي‌شود كه بسياري از آن اصول و مقدمات در خلال بحثهاي گذشته بيان شد اصل اول اين بود كه جهان هدف دارد و بر حق خلق شده است قرآن فرمود كه ?وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً ذلِكَ ظَنُّ الَّذينَ كَفَرُوا? يا فرمود: ?وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاّ بِالْحَقِّ? يعني نظام هستي به حق خلق شده است حالا يا باي مصاحبه است يا باي ملابسه است بطلان در اين جهان راه ندارد هم به لسان اثبات فرمود كه ما اينها را به حق خلق كرديم هم باطل را نفي كرد فرمود: ?وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ اْلأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما باطِلاً ذلِكَ ظَنُّ الَّذينَ كَفَرُوا? پس اين نظام به حق خلق شده است اصل دوم آن است كه گرچه نظام به حق خلق شد و حق‌پذير است اما باطل در اين جايگاه به هيچ وجه راه ندارد اين نظام باطل را دفع مي‌كند و اگر باطل در اين نظام راه پيدا كند او را از آن نظم خاصش ساقط مي‌كند فرمود كه ?وَ لَوِ اتَّبَعَ الْحَقُّ أَهْواءَهُمْ لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ? اگر حق تابع اميال مردم باشد در مسئله? توحيد و همچنين در مسئله حقوق يا در مسئله اخلاق كه مجموعاً به توحيد برمي‌گردد نظام آسمان و زمين از هم فرو مي‌پاشد زيرا اگر حق در نظام كيهاني حكومت نكند باطل مايه? ويراني آسمان و زمين خواهد شد نه تنها مسئله? فساد زمين است از باب ?ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النّاس? بلكه كل نظام هستي فرو مي‌پاشد براي اينكه حق اعم از توحيد و اخلاق و حقوق متبع است و اگر حق تابع اهواء اين مشركين باشد در مسايل اعتقادي، اخلاقي و حقوقي نه تنها «فسد في الارض» بلكه ?لَفَسَدَتِ السَّماواتُ وَ اْلأَرْضُ وَ مَنْ فيهِنَّ? اين هم اصل دوم كه باطل با نظم عالم سازگار نيست اصل سوم هم اين است كه انسان مانند ساير مخلوقات جهان با حق خلق شده است و داراي هدف مشخص است ?أَ يَحْسَبُ اْلإِنْسانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًي? يا ?أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثًا وَ أَنَّكُمْ إِلَيْنا لا تُرْجَعُون? و مانند آن پس نظام انساني هم مثل نظام جهاني به حق خلق شده است و باطل با زندگي سعادتمندانه انسان هماهنگ نيست ظلم باطل است براي نظام انساني ظلم زيانبار است اين اصل سوم، اصل چهارم اين است كه انسان اگر بخواهد يك زندگي سعادتمندانه داشته باشد نبايد فردي زندگي كند چون مقدور نيست اين همان نيازمندي انسان است به جامعه كه زندگي انسان يك زندگي جمعي است حالا خواه جامعه وجود جدايي داشته باشد يا نه وجود جدايي نداشته باشد و هر فردي حيثيت اجتماعي داشته باشد نه اينكه جامعه وجود جدايي داشته باشد كه اين البته در آن بازنگري نهايي به خواست خدا بايد حل بشود كه اصلاً جامعه وجود حقيقي دارد يا وجود اعتباري دارد پس زندگي سعادتمندانه انسان بدون اجتماع و تشكيل جامعه ممكن نيست اين هم يك اصل، اصل بعدي آن است كه زندگي جمعي بدون حكومت ممكن نيست مسئولي مي‌طلبد كه سازماندهي نظام جامعه را به عهده بگيرد كه اين هم تا حدودي مبسوطاً درباره? او بحث شد اصل بعدي آن است كه حكومت بدون قانون شكل نمي‌گيرد و در خلال بحثهاي گذشته هم ثابت شد كه دو چيز است كه ركن يك نظام حكومتي‌اند يكي قانون آزاد و يكي حاكم آزاده.
قانوني كه از غلط و خبط و خطا و سهو و نسيان و جهالت آزاد باشد اين قهراً قانون الهي است يك حاكمي بايد باشد آزاده آن حاكم اولاً بالذات ذات اقدس اله است در جهان مخلوق اول وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) است بعد ائمه? معصومين(عليهم السلام)‌اند بعد كسي است كه دين‌شناس و عادل باشد اگر كسي دين‌شناس بود و عادل يعني فقيه عادل بود اين يك مسئولي است آزاده حداكثر امكان در زمان غيبت همين است از اين به بعد اصولي است كه قرآن كريم آنها را به عنوان وعده ياد مي‌كند كه در طي بحث ديروز چند طايفه از آيات مشخص شد كه يك طايفه فرمود جهان را بالأخره دين مي‌گيرد همان طايفه‌اي بود كه در سوره? مباركه? «توبه» و «فتح» و سوره? «صف» يك طايفه از آيات دلالت مي‌كرد بر اينكه خدا وعده داد كه مستضعفين را خليفة الله بكند در روي زمين كه اين در سوره? «نور» بود طايفه? ديگر كه آياتش در سوره? «حج» بود برنامه حكومت صالحان را مشخص كرد طايفه? ديگر نمونه عمل به اين وعده و انجاز وعده را در سوره? مباركه? «مائده» در جريان نسل حضرت امير در غدير خم بيان كرد كه ?الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ? با اين بيانها معلوم مي‌شود كه اگر كسي شبهه مادي داشته باشد شبهه ماترياليستي داشته باشد ماترياليست ديالكتيكي داشته باشد اينها قبلاً گذشت و اگر كسي بگويد نه اصل اسلام حق است ولي اينكه بخواهد حكومت جهاني داشته باشد تجربه نشد تا ما ببينيم آن جهان ‌شمول هست يا نه نبايد توقع داشت كه اسلام جهان‌شمول بشود اولاً مدتي حكومت بكند تا ما تشخيص بدهيم اين اصلاً شدني نيست هيچ مكتبي به استناد اينكه تجربه شده است ظهور نكرد چون همه? مكاتب ابتدايي بودند هيچ مكتبي سابقه تجربي نداشت خب گذشته از اينكه اين بحث قسمت مهم‌اش به انسان‌شناسي از نظر وحي برمي‌گردد و ذات اقدس الهي انسان را با فطرت توحيدي خلق كرده است كه تشنه? حق و عدل است و روزي هم بايد به اين آب زلال قسط و عدل برسد.
پرسش:...
پاسخ: بله ديگر همين اين نشانه? آن است و مؤيد آن است كه اينها در دو مقطع نازل شده و هيچ ارتباطي هم با هم ندارند و همين بحث فقهي را ذات اقدس الهي قبلاً در آيه? ديگر هم نازل كرده كه ميته براي شما حرام است مگر مضطر باشيد و امثال ذلك اين حكم قبلاً هم آمده و الآن هم بار ديگر آمده مثل بعضي از احكامي كه در چند آيه بازگو مي‌شود.
پرسش:...
پاسخ: نه اگر اين يك حكم فقهي يك مسئله? فقهي نازل شده است كه ميته براي شما حرام است مگر در حال اضطرار بعد بفرمايد امروز ديگر كافران از شما نااميد شدند ديگر از آنها نترسيد براي اينكه ما گفتيم ميته حرام است.
پرسش:...
پاسخ: اين آيه معلوم مي‌شود كه يك چيز جديدي آمده كه دين مسئول اجرا پيدا كرد در همان سوره? مباركه? «مائده» گذشته از اينكه آن حكم قبلاً هم نازل شده بود اين حكمي كه در سوره? «مائده» آيه? دوم هست قبلاً هم آمده كه ?يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُحِلُّوا شَعائِرَ اللّهِ وَ لاَ الشَّهْرَ الْحَرامَ وَ لاَ الْهَدْيَ وَ لاَ الْقَلائِدَ? بعد فرمود كه ?حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَ الدَّمُ وَ لَحْمُ الْخِنْزيرِ وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ وَ الْمُنْخَنِقَةُ وَ الْمَوْقُوذَةُ وَ الْمُتَرَدِّيَةُ وَ النَّطيحَةُ وَ ما أَكَلَ السَّبُعُ إِلاّ ما ذَكَّيْتُمْ وَ ما ذُبِحَ عَلَي النُّصُبِ وَ أَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِاْلأَزْلامِ ذلِكُمْ فِسْق? اين حكم قبلاً هم نازل شده اين بار اول نيست اين يك، و ثانياً به وسيله تحريم ميته پشت سر بفرمايد ?الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ? ديگر كافران نااميد شدند ديگر از كافران نترسيد براي اينكه ما گفتيم ميته حرام است؟ اصلاً هيچ ارتباطي با هم ندارند هم اين آيه قبلاً نازل شده بود و تازگي ندارد اين يك حكم جديدي نيست و هم اينكه حالا ما چهار تا مسئله فقهي براي شما گفتيم ديگر از امروز به بعد كافران نااميد شدند براي اينكه ما گفتيم خون حرام است.
پرسش:...
پاسخ: بله يقيناً م... نيست و يك چيزي است كه علي حده نازل شده مثل آيه تطهيري كه علي حده نازل شده اين بدون هيچ ترديد اين ?أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ? همين است ديگر بدون كمترين ترديد الان همان طوري كه ما يقين داريم الآن روز است و شب نيست يقين داريم كه اين ?الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا? به قبل هيچ ارتباط ندارد يك چيزي است جديد نازل شده براي اينكه چهار تا مسئله? فقهي اولاً قبلاً آمده بود و تازگي نداشت و ثانياً با اين چهار تا مسئله فقهي كه خون حرام است مردار حرام است كه كافر از شما نااميد نمي‌شود كه معلوم مي‌شود امروز يك سرفصل جديدي است يك چيز تازه‌اي است كه ?الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ? چرا؟ براي اينكه مسئول پيدا كرد دين، دين زمامدار پيدا كرد.
پرسش:...
پاسخ: نه به طور علن نه اينكه سيصد هزار نفر يا 120000 نفر را قبل از اينكه از آن سه راهي بگذرند حضرت فرمود گذشته‌ها برگردند نيامده‌ها بيايند بعد در بين آفتاب دست حضرت امير را بلند كرد كه زير بغل حضرت رسول(صلّي الله عليه و آله و سلّم) را همه ديدند به اين صورت كه نبود كه
پرسش:...
پاسخ: نه آن آيه? مباهله در جريان مدينه بود آن روز رسانه‌هاي گروهي نبود آن روز پيام عمومي نبود و اصلاً قسمت مهم سفرنامه وجود مبارك پيغمبر در حجة الوداع هم در جريان ولايت بود در مكه بگويند در مسجد خيف بگويند در بين راه فرمود و اين ?وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ? همين جاست خود اين تدبر در آيات نشان مي‌دهد كه اين يك مسئله مهم خلافتي است فرمود: ?وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ? اين ?وَ اللّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاس? كه مسئله? ترس نظامي نبود ترس نظامي را رسول مبارك پشت سر گذاشت آن وقتي تنها بود نمي‌ترسيد الآن كه مكه را فتح كرده از كه بترسد همه كه آمدند گفتند «من علينا بفكاك رغابنا» حضرت فرمود: «انتم الطلقاء» خب پس چه مسئله‌اي است كه ?وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ? مال اين چهار تا پنج تا مسئله حكم فقهي است كه قبلاً هم فرموده بود كه خون حرام است، مردار حرام است؟ چيست اين؟ و اينكه فرمود خدا تو را از دشمن حفظ مي‌كند يعني از خطر نظامي دشمن حفظ مي‌كند آن روزي كه همه مسلح بودند و پيغمبر تنها بود چنين آيه‌اي نازل نشده پيغمبر از كسي نمي‌ترسيد الآن كه همه اسلحه‌ها را گذاشته‌اند زمين ?يَدْخُلُونَ في دينِ اللّهِ أَفْواجًا? پيغمبر از كسي مي‌ترسد پس اين در كدام فضا نازل شده اين ترس، ترس نظامي نيست ترس سياسي است و لا غير فرمود تو بگو بالآخره حالا اينها مي‌گويند عقد برادري بستي پسر عموي تو است داماد تو است هر چه بخواهند بگويند، بگويند من تأمين مي‌كنم مسئله را بالأخره دين مسئول مي‌خواهد و اگر نگويي كاري انجام ندادي علي‌ اي حال
پرسش:...
پاسخ: هيچ چيز علي حده نازل شد اگر يك بار نازل شده باشد آن وقت صدر و ساقه بايد با هم ارتباط داشته باشد نظير ?أَنَّما يُريدُ اللّهُ? كه علي حده نازل شد منتها اينجا قرار گرفت حالا اين ترتيب آنچه را كه ذات اقدس الهي نازل كرده است در لابلاي صور در لابلاي آيات يك بحثي است كه علوم القرآن برمي‌گردد نه بحث تفسيري، بحث تفسيري اين است كه اين مال كدام فضاست اين چه مي‌خواهد بگويد بحث قرآن‌شناسي اين است كه اينها به دستور چه كسي جابجا شده چرا اين جمله‌اي كه با جمله? قبل هيچ ارتباط ندارد كنار هم قرار گرفتند اين مي‌شود جزء بحثهاي علوم القرآن نه جزء بحثهاي تفسيري اين شناخت قرآن از بيرون است بحث تفسيري اين است كه اين آيه مربوط به چيست چه مي‌خواهد بگويد بنابراين اين هيچ ترديدي ندارد كه مربوط به قبل نيست فرمود: ?الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ اْلإِسْلامَ دينًا? اين كامل شده است بنابراين مسئله? خلافت مسئله? ولايت به عنوان انجاز وعده مطرح است خيلي از آيات قرآن كريم است كه به حسب ظاهر عام است ولي به حسب روايات مصداق كاملش زمان ظهور حضرت حجت(سلام الله عليه) است تطبيق شد بر آن زمان مبارك گرچه اينها در حدي نيست كه بشود شماره كرد چون يك قسمت مهم از آيات تعبيرش آن حضرت است حالا به عنوان نمونه در سوره? مباركه? «حديد» آيه? هفده اين‌چنين است كه ?اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ يُحْيِ اْلأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها قَدْ بَيَّنّا لَكُمُ اْلآياتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُون? فرمود كه بدانيد كه خدا زمين مرده را بعد زنده مي‌كند در ذيل اين حديثي است از معصوم(عليه السلام) كه مربوط به زمان ظهور حضرت حجت(سلام الله عليه) است كه زمينه‌هاي مرده زندگي مردم را حضرت با قسط و عدل و داد احياء مي‌كند چه اينكه سوره? مباركه? «انبياء» آيه? 105 ?وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ اْلأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحُونَ? مصداق كاملش را گفتند زمان ظهور حضرت حجت(سلام الله عليه) است ?وَ قاتِلُوهُمْ حَتّي لا تَكُونَ فِتْنَةٌ? از امام صادق و باقر(عليهم السلام) رسيده است كه هنوز تأويل اين آيه نيامده تأويل اين آيه وقتي است كه حضرت حجت(سلام الله عليه) ظهور كند حتي ?وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّهِ? ?وَ قاتِلُوهُمْ حَتّي لا تَكُونَ فِتْنَةٌ? يك، و قاتلوهم تا اينكه همه? دين اين بشود همان ?لِيُظْهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّهِ? با او هماهنگ درمي‌آيد حتي ?وَ يَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّهِ? كه فرمودند اين هم درباره? حضرت حجت(سلام الله عليه) است آيه? 54 سوره? مباركه? «مائده» كه مطلق است مصداق كاملش زمان ظهور آن حضرت است طبق روايتي كه از معصوم(سلام الله عليها) رسيده است فرمود: ?يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَليمٌ? كه فرمود مصداق كاملش اصحاب و انصار حضرت حجت(سلام الله عليه)‌اند اينهايي هستند هم محبان الهي‌اند هم محبوبان الهي و آيه‌اي در سوره? مباركه? «بقره» بود كه بحثش قبلاً گذشت و مربوط به قيامت هم هست بخشي از آن آيات ولي مصداق كاملش را گفتند زمان ظهور حضرت حجت هست و بخشي مربوط به استقبال سوره? «بقره» آيه? 148 اين است ?وَ لِكُلِّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلّيها فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَميعًا إِنَّ اللّهَ عَلي كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ? ذيل اين كريمه حديثي از امام معصوم(عليه السلام) است كه در زمان ظهور حضرت حجت(سلام الله عليه) كه كنار كعبه ظهور مي‌كند و مي‌فرمايد «انا بقية الله بقية الله خير لكم» مي‌فرمايد شيعيان و ياوران راستين آن حضرت هر جا باشند خدا توفيق وصول به آن حضرت را نصيبشان مي‌كند ?أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللّهُ جَميعًا? و درك مردم هم در زمان ظهور حضرت به كمال مي‌رسد گذشته از اينكه روايتي دارد كه خداوند رئوس اينها را مسح مي‌كشد و احلام اينها و عقول اينها جمع و كامل مي‌شود در بعضي از تعبيرات دارد كه خدا دلهاي اينها را پر از بي‌نيازي مي‌كند نه اينكه زمين را پر از عدل و داد بكند فقط بلكه دلهاي اينها را هم پر از بي‌نيازي مي‌كند و بهترين بي‌نيازي همان علم است كه انسان را از خيلي از امور بي‌نياز مي‌كند جهل مايه? حاجت و نيازمندي است علم مايه? بي‌نيازي است فرمود قلوب را غنا پر مي‌كند و حضرت(سلام الله عليه) هم كه ظهور كرده است اين‌چنين است آن وقت همين اختلاف هست همين نفاق‌گونه زندگي كردن هست همين عداوت و تبليغات سوء هست منتها به ما گفتند در تمام شبهاي ماه مبارك رمضان دعا كنيد وقتي حضرت(سلام الله عليه) ظهور كرده است بتواند بدون ترس دين خدا را اظهار كند اينكه ذيل دعاي افتتاح آمده است كه «اظهر به دينك و اعز به» كذا و كذا او را ياري بكن ما را در دولت او عزيز بكن «وانصره و انتصر به» تا اينكه «حتي لا يستخفي بشيء من الحق مخافة احد من الخلق» همين است خدايا تو ولي‌ات را ياري بكن كه مبادا از ترس يك عده‌اي دينت را پياده نكند احكامت را پياده نكند خب اگر مسئله اعجاز باشد و كن فيكون باشد كسي نيست كه حالا توطئه بكند و حضرت حجت(سلام الله عليه) از ترس او نتواند احكام الهي را پياده بكند الآن قسمتي از احكام اسلام اصلاً مطرح نشد در همان مجلس خبرگان اول يك كليمي كه صريحاً اعتراض مي‌كرد به ما و بعد هم به يك خط ديگري سر درآورد او مي‌گفت اصلاً اسم جزيه را نبريد شما اصلاً مي‌بينيد نه در قانون اساسي اول و نه در قانون اساسي دوم اصلاً سخن از جزيه نيست بلكه جزيه جزء احكام مسلم اسلام است اصلاً نيامده كه اهل كتاب بايد جزيه بدهند امروز اگر ما به اينها بگوييم جزيه بدهند پس فردا يا فردا يا عصر امروز مسلمانهاي كشورهاي ديگر را هم مي‌گويند شما جزيه بدهيد اينگونه از احكام اصلاً نسياً منسيا شده است متأسفانه.
پرسش:...
پاسخ: نه خيلي چيز است ?عْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ? ماليات را هر مسلماني هم بايد بپردازد ماليات با كرامت سازگار است ?عْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ? اين اصلاً نيست و اگر چنانچه الآن اينجا بگويند اقليتهاي ديني بايد جزيه بپردازند طولي نمي‌كشد كه آنها هم مي‌گويند مسلمانها بايد جزيه بپردازند در كشورهاي ديگر اين همان است «يستخفي بشيء من الحق مخافة من احد من الخلق» اين در اين دعاها آمده كه خدايا طوري حضرت حجت(سلام الله عليه) را تأييد و تقويت بكن كه مبادا از ترس دينت را نتواند پياده بكند اين كتابهايي كه در اين زمينه نوشته شده رواياتي كه در اين زمينه نوشته شده اينها انفع است مفيدتر است عميق‌تر است علمي‌تر است از اين كتابهايي كه ما در حوزه مي‌خوانيم هم مطالبش عميق‌تر است هم كاربردش بيشتر است هم نوراني‌تر است اينها را نگذاريد براي ايام تبليغ اينها را يا درس بگوييد يا درس بخوانيد يا بحث بكنيد يعني ممكن است يك مدتي كسي سرباز ولي‌عصر(عج) باشد اما مولايش را نشناسد كه او كيست؟ چيست؟ وظيفه‌ام چيست؟ رواياتي كه در اين زمينه شده بالأخره مباحثه بكنيد پيش كسي درس بخوانيد اگر قدرت داريد درس بدهيد جمع بندي بكنيد كه بالأخره ما با او چه ارتباطي داريم او كه حي است حاضر است ما غائبيم و نه او، آنكه نمي‌بيند غائب است نه او كه ديده نمي‌شود اين جهل ما باعث شد كه ما گفتيم حضرت غائب است به جاي اينكه بگوييم قائم است(صلوات الله و سلامه عليه) اين لقب شريف قيام را سنيها هم دارند ما شيعه‌ها هم داريم وقتي نام مبارك حضرت با اين لقب برده مي‌شد تجليل مي‌كردند برمي‌خاستند بسيار از علماي اهل سنت وجود مبارك امام هشتم(سلام الله عليه) نام مبارك حضرت حجت را با اين لقب شريف برد دست بر بالاي سر گذاشت به احترام حضرت پا شد اين كار امام هشتم بود در خراسان اين نام را زنده مي‌كردند ساير ائمه هم همين طور وقتي نام مبارك حضرت را با اين لقب مي‌بردند پا مي‌شدند كه اين نام بماند الآن هم همين طور است آنكه نمي‌بيند غائب است نه آنكه ديده نمي‌شود و اگر كمي خودمان را اصلاح بكنيم مي‌بينيم و اينكه گفتند در زمان غيبت تكذيب كنيد مدعيان رؤيت را يعني آثار عملي بار نكنيد نه تكذيب بكنيد چون اگر كسي بنايش بر اين باشد كه آثار عملي بار كند مدعيان رؤيت فراوان مي‌شوند البته مدعيان رؤيت كه اگر كسي را آدم تصديق بكند بگويد من از ولي‌عصر چنين چيزي شنيدم آن مي‌شود حجت خدا ديگر يقيني است بايد عمل كرد اگر كسي بگويد من خدمت حضرت رسيدم حضرت اين‌چنين فرمود اين مي‌شود حكم الله ديگر آن وقت مدعيان رويت و نشر احكام مرز و حدي ندارد اينكه گفتند در زمان غيبت اگر كسي ادعاي رؤيت كرد تكذيب كنيد يعني آثار صحت بار نكنيد نه ـ معاذ الله ـ بگوييد تو دروغ گفتي شايد او عبد صالح بود اين هم خلط نشود خيليها هستند كه خيلي از شاگردان حضرت را مي‌بينند بندگان صالح را مي‌بينند اولياي الهي را مي‌بينند دست‌پروده‌هاي او را مي‌بينند خيال مي‌كنند به خدمت حضرت حجت رسيدند كسي در بيابان گم مي‌شود در عمره گم مي‌شود در سفر حج گم مي‌شود مشكلي دارد يك كسي ناشناس مي‌آيد او را راهنمايي مي‌كند تا جلوي حجره‌اش تا جلوي خيمه‌اش اين خيال مي‌كند خدمت امام رسيده است حضرت شاگردان فراوان دارد ابدال دارد علماء دارد شاگردان دارد صالحين دارد صديقين دارد شهداء زير پرورش او هستند ممكن است يكي از بندگان صالح را دستور داده باشد كه برو فلان جا فلان زائر حج يا عمره گم شده است او را به مقصد برسان اما اينكه خود حضرت را انسان ببيند بعيد نيست و اگر كسي ادعاي رؤيت كرده است ما موظف هستيم كه آثار عملي را بار نكنيم كه اگر يك حكمي گفت ما قبول نكنيم نه اينكه ـ معاذ الله ـ تكذيبش بكنيم بگوييم تو نديدي ديده نمي‌شود اين معناي تكذيب نيست بنابراين وجود مبارك حضرت يكي از برنامه‌هاي رسمي كه از ما توقع دارد و ساير ائمه(عليهم السلام) به ما گفتند از ذات مقدس رسول خدا(صلّي الله عليه و آله و سلّم) تا خود امام مهدي( صلوات الله و سلامه عليهم اجمعين) اين چهارده معصوم(عليهم السلام) همه به ما گفتند منتظر باشيد همه به ما گفتند منتظر باشيد مقداري بحث انتظار در نوبت ديروز اشاره شد كه خود حضرت هم يعني امام صادق(سلام الله عليه) امام باقر فرمود كه «ما تستعجلون» چرا اينقدر شتاب مي‌كنيد او كه بيايد خلاصه مرگ است مي‌تواني تحمل بكني تحمل كن فرمود: «لا تستعجل لم تستعجل والله اعلم ما لباس الا الغليظ و ما طعامه الا الشعير الجشب و ما حكمه الا السيف و ما بينه و بين الاعراب الا السيف و ما معه الا الموت تحت ذل السيف» فرمود هي مي‌گوييد خدايا منتظريم منتظريم حضرت آمد برنامه‌اش اين است اين نان جو مي‌خواهد خلاصه نه اين طوري كه هر كسي دستش به هر جا رسيد مرفه باشد خبري از پابرهنه نداشته باشد مگر حرفش را بزند در نهج البلاغه هست خب حضرت كه از مال طلق خودش خيلي بنده آزاد كرد در مدينه يك باغ چشمه داشته باشد جزء گرانترين باغها است ديگر خادم حضرت مي‌گويد كه حضرت چند بار آمده كند و كاو كرده آب در نيامده يك روز آمده كلنگ گرفته زد بالأخره سنگي را كنار برد و چشمه‌اي از باغ مدينه درآمد اين جزء دست پروده‌هاي خود حضرت امير(سلام الله عليه) بود خادمش مي‌گويد كه هنوز اين آب بالا نيامده همين كه اين آب جوشيده من ديدم حضرت صيغه وقف را هم جاري كرده هذه صدقه خب كدام يك از ماها مي‌توانيم تحمل بكنيم اين حرف را انتظار يعني ساده زيستن آماده بودن بسيجي بودن مرحوم محدث قمي(رضوان الله عليه) در آن كتاب شريف سفينة البحارش در جلد دوم صفحه 507 آنجا ذيل لغت هدا و مهدي(صلوات الله و سلامه عليه) اين را از غيبت نعمانيه نقل مي‌كند كه وجود مبارك امام ششم(سلام الله عليه) فرمود: «ليعد احدكم لخروج القائم(صلواته و سلامه عليه) ولو سهماً» ولو يك تير هم كه شد آماده باش «فان الله سبحانه تعالي اذا علم ذلك من نيته رجوت لان ينسي في عمره حتي يدركه و يكون من اعوانه و انصاره» خب پس انتظار كشيدن يعني مسلح بودن يعني بسيجي بودن يعني با تير آشنا بودن يعني نترسيدن يعني جنگجو و سلحشور بودن فرمود يك تير هم كه شد فراهم بكن اگر منتظري معني انتظار مشخص شد كه چيست هم آماده بودن با ساده زيستن است هم با نيروي رزمي كار كردن دو تا بسيجي را قرآن پروراند يكي هم بسيج نظامي است كه مكرر ذكر كرده يكي همين بسيج فرهنگي است طبق آيه معروف كه ?لَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ? اين نفر يعني بسيجي شدن، كوچ كردن اين نفر فرهنگي است يعني برويد در حوزه‌هاي علميه عالم بشويد آن هم ?انْفِرُوا خِفافًا وَ ثِقالاً? نفر بسيجي است خب انتظار يعني اين، آن وقت هم مسلح بودن است هم آماده شدن كه انسان هر مأموريتي را بپذيرد و ساده زندگي كند و خود حضرت امير(سلام الله عليه) با همه امكاناتش وقتي به حضرت عرض كردند شما چرا اينقدر ساده زندگي مي‌كنيد با اينكه فرمود فرض است بر رهبران الهي كه خودشان را سخت بگيرند در مضيقه بياندازند به اندازه آن محرومين جامعه زندگي كنند «ان الله فرض علي ائمة المسلمين ان يقدروا علي انفسهم بضعفة آحاد المسلمين» اين مضمون در نهج البلاغه هست بضعفتهم و مانند آن پس انتظار از افضل اعمال ماست و معناي انتظار هم همين است آنكه مي‌گويد من منتظرم كه حضرت بيايد اصلاح بكند اگر يك وقتي حضرت ظهور كرد الآن چون غائب است به حضرت ايمان دارد اگر حضرت ظهور كرد اول كسي كه مخالف اوست همين خود اوست براي اينكه برنامه‌هايش در دعاها در روايات در زيارات مشخص است سخن از يك روايت و دو روايت نيست اگر اين يك روايت دو تا روايت بود ممكن بود آدم بگويد مثلاً قابل توجيه است و اينها اما اين .. بحث و روايات بحث از ده تا و صد تا و پانصد تا مي‌گذرد كه كلاً سيره را مشخص مي‌كند كه حضرت با چه وضع كار كرده فرمود كه وقتي آمد «يهدم ما كان قبله كما هدم رسول الله(صلّي الله عليه و آله و سلّم) ما كان قبله» اين جاهليتها را اين خرافات را اين اوضاع را اين نابرابريها را همه را برمي‌دارد اول كاري كه مي‌كند اين گلدسته‌ها را خراب مي‌كند تمام ماها تلاش و كوششمان اين است كه يك قدري گلدسته درست كنيم مسجد ما گلدسته‌اش بلندتر اين فكرها را برمي‌دارند چه كارهايي مي‌كند بازسازي حضرت چيست؟ نوسازي حضرت چيست؟ زخرف مساجد را برمي‌دارد الآن ما عادت كرديم مسجد مي‌سازيم حسينيه مي‌سازيم مزخرف و مزين زخرف يعني زينت ديگر اين طرز فكرها كه الآن آمده اين را برمي‌دارد حرفي بعضي از بزرگان اهل معرفت گفتند كه مي‌دانيد چرا يك عده‌اي به دنبال گوساله سامري رفتند براي اينكه مزين بود به ذهب هر جا طلا كاري است مردم خودشان مي‌آيد خيلي فرق است بين آنچه كه ما الآن داريم با آن چه كه در روايات برنامه حضرت را ذكر مي‌كند فرمود كه مردم دلشان پيش طلاهاست ديدند اين هم كه پر طلا است اين گوساله خب حالا حضرت كه ظهور كرد اجازه مي‌دهد كه اين‌چنين باشد يا برنامه‌هاي ديگري دارد اين حرفها اگر فحصي بشود در خود روايات ظهور حضرت(سلام الله عليه) مشخص مي‌كند كه برنامه آن حضرت چيست چه جور ظهور مي‌كند آن وقت انتظار كه از افضل اعمال شيعه‌ها است در زمان غيبت هم كاملاً وضعش مشخص مي‌شود.
پرسش:...
پاسخ: بله اما حرف را چه كسي گوش بدهد آن كسي كه نترس بود خود امام بود آن بعد معنوي امام و عرفاني امام و فلسفي امام و زهد امام منسي شد اين حسينيه جماران آيت بود آن زيلو آيت بود به حق آيت بود اندرون و بيرونش هم يكسان بود.
پرسش:...
پاسخ: بله اما اگر كسي «أين الامام و ما ادراك ما الامام» فرق مي‌كند آن در هر هزار سال چنين الف قدي ظهور مي‌كند كه زرق و برق اين را نگيرد اينكه سران كشورها رؤساي جمهور همه آمدند براي دعوت صلح بعد ظهر شد و به او اقتدا كردند ديدند اين واقع خليفة الله است في الارض در زمان غيبت آن شجاعتش چرا زهد حضرت امير(سلام الله عليه) را در زمان شجاعتش كمتر ذكر مي‌كنند فقط آن زمان خانه‌نشيني‌اش را ذكر مي‌كنند مال اين پنج سال هر چه نقل مي‌شود شمشير است مال آن بيست پنج سال هر چه نقل مي‌شود زهد است در حاليكه همان وقت هم اهل شمشير بود و همين وقت هم اهل زهد اگر كسي كهنه جامع بود انسان جامع بود همه اينها را داراست اين همه درآمدهايي كه آمده اجازه نداد حسينيه جماران از آن وضع ساده‌اش در بيايد نه اينكه حالا ـ معاذ الله ـ مي‌خواست براي اينكه با پابرهنه‌ها مثلاً يك جور زندگي كند كه پابرهنه نرنجند اينها اهداف ضعيف است خودش را مي‌خواست دريابد اگر چنانچه نظام اين‌چنين باشد آن اصل اسلام خودش را روشن مي‌كند چيزي او را فريب نمي‌دهد در تمام اين مدت من اين را هيچ وقت مسرور نديدم با اينكه فتحها و پيروزيها شده مگر همان وقتي كه صبح كه ما از پيش گورباچف برگشتيم ديدم هنوز ما حرف نزده دارد مي‌خندد اين پسر پيغمبر خب اين اثرش را ديديم اين كارها كه فلان جا را رنگ روغن بكن فلان جا را فرش بكن اين كاري نيست امام پسند باشد .. نمي‌پذيرد خودش هم نمي‌پذيرد اينها چيزي نيست اما ما حالا دستمان به زيد و عمرو نمي‌رسد لااقل با خودمان برسد اگر جايي مسجدي داريم حسينيه‌اي داريم به اين فكر نباشيم رنگ و روغن كنيم به اين فكر باشيم كه ?إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ? باشد نه حسابهاي ديگر باشد غرض آن است كه انتظار ظهور آن حضرت معناي خاص خود را پيدا مي‌كند هم در ساده زيستن است و هم در مسلح بودن مطلبي كه به عنوان آخرين جمله بايد عرض كنم حضورتان و به عنوان خواهش هم مي‌خواهم عرض كنم اين است كه فردا وجود شريف حضرت آيت الله خامنه‌اي(ايده الله تعالي) به قم مشرف مي‌شوند حتماً در مراسم استقبال او شركت كنيد براي اينكه تكريم كسي كه الآن مسئول نظام است تكريم اسلام است بدون هيچ ترديدي منتها متأسفانه يك سميناري از مدتها قبل در استان مازندران براي همين برگزاري مراسم انتخابات و سازماندهي كه ان‌شاء‌الله به خوبي برگزار بشود همه شركت بكنند و مشكلي نداشته باشد عاقلانه شركت بكنند عالمانه شركت بكنند عادلانه شركت بكنند روحانيون و ائمه جمعه و جماعات اين استان وسيع از مدتها قبل قرار گذاشتند كه ما فردا بايد در آنجا در حضور آن آقايان باشيم من تأسفم اين است كه چرا در جمع شما مستقبلان عزيز حضور ندارم اما شما حتماً همان بزرگواري كه داريد بالاصاله از طرف خودتان هم لطفي كه داريد به نيابه از طرف ما شركت كنيد.
«و الحمد لله رب العالمين»