«اللهم لا تواخذني بما يقولون و اجعلني افضل مما يظنون و اغفرلي ما لا يعلمون» ترجمه: پروردگارا بر آنچه درباره‏ي من مي‏گويند، مواخذه‏ام مفرما و از آنچه درباره‏ام گمان مي‏برند، برترم قرار ده و از آنچه آگهي ندارند، مرا بيامرز. شرح: شارحان نهج‏البلاغه درباره‏ي اين جمله‏ي دعائيه، به اختلاف سخن گفته‏اند. علامه خوئي مي‏گويد: اين جمله، در مقام دعا کردن است و از گفتار پرواپيشگان حکايت مي‏کند، يعني پس از شنيدن سخنان ستايشگر، گويند: ما به خود آگاه‏تريم، سپس گويند: پروردگارا به گفتار ستايشگران که موجب کبر و خودبيني است، مرا مواخذه مکن. آنچه را که درباره‏ي تقوا و ورع من گمان مي‏برند، برترم قرار ده و از لغزشها و گناهانم که بر آنها علم داري و از ديد مردم مستور است درگذر و مرا بيامرز. فيض‏الاسلام: بدون اظهار نظر، اين جمله را آنطور ترجمه نموده که درباره‏ي خود امام بيشتر شباهت دارد، تا به گفتار پرواپيشگان. [ صفحه 287] ابن ابي‏الحديد مي‏گويد: اين سخن مستقل است و به قبل و بعد ارتباط ندارد، زيرا امام عليه‏السلام گروهي را مشاهده مي‏کرد که شماري از آنها، وي را ستايش مي‏کردند و برخي وي را سرزنش مي‏نمودند علي عليه‏السلام دست به دعا برداشت و عرض کرد: پروردگارا اگر آنچه را که سرزنش‏کنندگان، به من نسبت مي‏دهند، حق است به اين معنا که کارهايي از من سرزده است که سزاوار است مرا سرزنش نمايند، مرا به آن کارها بازخواست مکن و از گناه من درگذر و از هر چه را که نمي‏دانند و از ديد آنها پنهان است، از تو عذر مي‏خواهم که مرا ببخشي. و اگر ستايشگران در گفتارشان راستگو هستند، از هر چه که آنها مي‏گويند، مرا برتر بگردان. علامه‏ي مجلسي، بدون شرح و توضيح، گفتار ابن ابي‏الحديد را نقل مي‏کند و مي‏گذرد و مي‏توان گفت به اين نظريه تمايل داشته است. علت وجه اول، اين است که پرواپيشگان با عدم رضايت، از مدح ستايشگران و در کنار آنها، بدگويان را قرار داده، همه را يک کاسه نموده و هر دو گروه را با جمله‏ي دعائيه، پاسخ مي‏دهند. دليل وجه دوم که تقريبا با لحن بيان، سازش بيشتر دارد، اينکه چون عنان سخن، به تزکيه و بالملازمه به توبيخ رسيده، سخني درباره‏ي خود، نسبت به مداحان و به گونه‏اي افراطگران سخن پرداز و به مذمت‏کنندگان و تفريطگران هجوگو، در قالب دعا بيان نموده و هر دو را محکوم ساخته، با اين تفاوت که در سرزنش از اصل و در ستايش، زياده‏روي را نادرست مي‏داند. اما اگر آدمي، شخصا خودستا باشد و از خود تعريف نمايد، مسلما زياده‏روي آن مورد مذمت است، چنانکه قرآن کريم مي‏فرمايد: «فلا تزکوا انفسکم هو اعلم بمن اتقي.» [ صفحه 288] مرحوم طبرسي، مي‏گويد: اي لا تعظموها و لا تمتدوحا بما ليس لها»: يعني خود را بزرگ نشان ندهيد و در آن حدي که هستيد بمانيد و به چيزي که داراي آن نيستيد مدح ننماييد. حتي بدون زياده نيز خود را نستاييد (چونکه اين عدم ستايش، به خشوع در عبادت نزديکتر و از ريا دورتر مي‏باشد).