«و تجملا في فاقه»
واژهها
تجمل: خود آراستن، زيور بستن، خودآرايي، جاه و جلال. جمع آن: تجملات.
فاقه: نيازمندي، فقر، تنگدستي.
ترجمه: در عين تهيدستي آراستهاند.
شرح: يعني در عين نيازمندي و تنگدستي، آنچنان خود را آراستهاند که گويا نيازي در بين نبوده و در سختي روزگار خويشتندارند، تجمل: صبر علي الدهر و لم يظهر علي نفسه.»
و به تعبير ديگر، پرواپيشگان با آن تنگدستي و فقري که دارند، هرگز زبان به شکايت نگشوده و به مردم، نياز خود را اظهار نميکنند، بلکه برعکس با خود آراستن، چنان وانمود ميکنند که غني و بينيازند و اين حالت از قناعت و رضا، از تقدير الهي
[ صفحه 324]
نشات گرفته و گوياي همت والاي آنهاست.
«ان الله يحب الجمال و التجمل و يبغض البوس و التبائس.»: خداوند متعال، زيبايي و خودآرايي را دوست دارد و در هم ريختگي و زاري فقيرانه را کراهت و دشمن دارد. پرواپيشگان چنان در مشکلات شکيبايند که در عين فقر و ناداري، جاه و جلال خود را نگهداري نموده و با خودآرايي و تجمل، در ديد افراد ناآگاه، بينياز ديده ميشوند.
قرآن ميفرمايد: «يحسبهم الجاهل اغنياء من التعفف تعرفهم بسيماهم لا يسئلون الناس الحافا.»: فرد بياطلاع، آنان را توانگر ميپندارد. آنها را از سيمايشان ميشناسي. با اصرار (چيزي) از مردم نميخواهند.
|