«و صبرا في شده»
واژهها
صبر: شکيبايي در تنگدستي، خودنگهداري در چيزي که عقل و شرع آن را ميپسندد، بردباري در مصائب.
شدت: سختيهاي روزگار. جمع آن: شدائد است.
ترجمه: پرواپيشگان، در سختيهاي روزگار صابر و شکيبايند
شرح: در بيان اوصاف پرواپيشگان «صبروا اياما قليله» وجود داشت که از استقامت آنان، حکايت مينمود و در آنجا به تفصيل، دربارهي صبر و موارد آن سخن گفتيم، اما در اينجا به نکتهي ديگري اشاره دارد و آن اينکه ممکن است، آدمي براي رسيدن به مقصود در آن حدي که خطري در پيش پاي خود نبيند، استقامت نمايد، به اين اميد که در پي آن به آرزويش نائل آيد، اما اگر سختي به شدت رسيد، غالبا
[ صفحه 326]
استقامتها در هم ميشکند، زيرا در آن وقت اميدي براي انسان نميماند، تا در کنار آن استقامت نمايد و با خود ميگويد: در حال حاضر، عقبنشيني از صحنه اشکالي ندارد و اين عمل را به زمان ديگري موکول ميکنم.
اما عمل ويژهاي که پرواپيشگان خود را به آن موظف ميدانند و امتياز بزرگي که در اين راه کسب ميکنند، استقامت در مقابل شدايد طاقتفرساست، از اينرو عينيت صبر، آنهم در شدايد، در وجود آنها ديده ميشود و موجب اعجاب و تحسين ديگران ميگردد. به همين جهت است که اين بزرگ مردان، در يک دست قرآن و در دست ديگر شمشير دارند و به دفاع از عقيده و آرمان مقدس خود، از سويي و براي دفاع از حريم ديانت در پيشاپيش لشکريان جان برکف، مانند سدي آهنين، از سوي ديگر استقامت ورزيده و فداکاري و از خودگذشتگي را در حد عالي ارج مينهند:
«و يوثرون علي انفسهم و لو کان بهم خصاصه.» و هر چند در خودشان احتياجي (مبرم) باشد، آنها را بر خودشان مقدم ميدارند.
و در آيهي ديگري ميفرمايد:
«ان الله يحب الذين يقاتلون في سبيله صفا کانهم بنيان مرصوص.»
در حقيقت خدا کساني را که در راه او صف در صف، چنانکه گويي بنايي ريخته شده از سرباند و جهاد ميکنند، دوست دارد.
و اينها نمونهي ديگري از صبر، استقامت و پايداري آنها در ميدان جنگ است.
به هر حال، صبر و استقامت، به شکل عام، چيزي است و صبر در شدايد ويژه چيز ديگري است و تفاوت اين دو قابل توجه ميباشد.
[ صفحه 328]
|