«و طلبا في حلال» واژه‏ها طلب: خواستن، جستن، خواهش، التماس، دوست داشتن و حصول چيزي بر وجهي که سعي در تحصيل آن اقتضا کند. حلال: روا، جايز شايسته، آنچه که عمل بدان، يا خوردن و نوشيدن آن طبق احکام شرع روا باشد، مقابل حرام. ترجمه: يعني پرواپيشگان در تحصيل حلال، مي‏کوشند، به اين معنا که اگر چيزي شرع مقدس اسلام، آن را جايز بداند، خواستارند. شرح: اين جمله به روزي حلال اشاره دارد که در 85 آيه از قرآن کريم مطرح است. از باب مثال مي‏فرمايد: [ صفحه 333] «اولئک هم المومنون حقا لهم درجات عند ربهم و مغفره و رزق کريم»: آنها به راستي اهل ايمانند. براي آنها نزد خداوند درجات، آمرزش و روزي نيکو خواهد بود. در اين آيه که از بازتاب صفات مومنان بحث مي‏کند از درجات، آمرزش و روزي نيکو براي آنها سخن مي‏گويد. اولا رزق الهي بر بندگان، با کرامت همراه است، زيرا اين روزي که در برابر عوض نيست، به خلاف رزقي که از خلق تحصيل مي‏شود که آن در مقابل چيزي است و ثانيا رزق خداوند بر بندگان حلال است به اين جهت که خداوند، روزي حرام براي بندگان جايز نمي‏داند بنابراين چگونه خودش، آنها را روزي حرام مي‏دهد؟ بنابراين، طلب حلال، ويژه‏ي اعمال پرواپيشگان است و با اين وصف از ديگر افراد ممتازند و روزي حلال در انحصار خوردن و آشاميدن نيست، هر چيزي که در شرع دستور فعل و يا ترک آن صادر نموده حلال يا حرام است و اهل تقوا خواستار حلال‏اند نه حرام. في‏المثل، تحصيل مال و ثروت اگر مشروع باشد، حلال و اگر غير مشروع باشد حرام است. سخن گفتن، اگر با موانع شرع برخورد نکند حلال وگرنه حرام است. تحصيل علم با آن رتبه‏ي بالا که دارد، اگر زير نظر شرع باشد، حلال و عبادت است وگرنه حرام خواهد بود. براي نمونه، مطالعه‏ي کتابهاي ضاله و گمراه‏کننده را مي‏توان نام برد که آگاهي به آن، چون خطر ديني دارد، حرام است و همچنين موارد ديگر. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در سخنراني (حجه‏الوداع) آنجا که درباره‏ي روزي سخن ميراند فرمود: «فان الله تبارک و تعالي، قسم الارزاق بين خلقه حلالا و لم يقسمها حراما، فمن اتقي الله و صبر آتاه رزقه من حله و من هتک حجاب ستر الله عز و جل و اخذه من غير حله قص به من رزقه الحلال و حوسب عليه يوم القيمه.»: [ صفحه 334] حقا خداي تبارک و تعالي، ارزاق را بين مخلوقات به شکل حلال تقسيم نموده، نه حرام. پس هر کس پرواپيشه سازد و با صبر و شکيبايي در انتظار حلال باشد، خداوند روزي او را از راه حلال تامين مي‏کند و آن کس که عجولانه حجاب ستر الهي (مقدرات خداوندي) را هتک نمايد و به روزي غير حلال، روآورد، با دو مصيبت مواجه مي‏گردد: 1. روزي حرام براي او به جاي حلال قرار گرفته و از رزق حلال، محروم مي‏گردد، 2. خداوند او را در روز قيامت به حساب مي‏کشد که چرا حلال را گذاشتي و با شتاب حرام را اختيار نمودي. اميرالمومنين عليه‏السلام در حالي که مي‏خواست به مسجد برود، مردي را در آنجا ديد، فرمود: اين مرکب مرا نگهدار، مرد همين که ديد مولا وارد مسجد شد، افسار مرکب را برداشته فرار کرد، علي عليه‏السلام از مسجد بيرون آمد، ديد حيوان بدون افسار در جاي خود ايستاده است. با اينکه حضرت دو درهم در دست داشت که در برابر آن خدمت آن مرد به وي بدهد. مولا با مشاهده‏ي حال، آن دو درهم را به غلام خود داد تا به بازار برود و افساري تهيه نمايد. غلام به مرد افسار فروشي برخورد نمود که افساري در دست داشت و مي‏خواست بفروشد، غلام آن را خريد و نزد مولا آورد از باب اتفاق افساري بود که آن مرد دزديده بود مولا مرکب را لجام زد و فرمود: «ان العبد ليحرم نفسه الرزق الحلال بترک الصبر و لا يزداد ما قدر له.» بي‏گمان، آدمي خود را از روزي حلال با شتاب بي‏موردي که مي‏نمايد محروم مي‏کند، با اينکه بر روزي مقدر وي، چيزي افزون نمي‏گردد. آري انسانهايي که از حرام اجتناب نمي‏کنند براي حفظ موقعيت اجتماعي خود و اينکه مردم نگويند اين مرد لاابالي است، به حيله‏هايي متوسل شده و عملي که خود مي‏دانند حرام است، با نوعي فريب‏کاري که ديده‏ي عوام را پر کند، در پوشش دين [ صفحه 335] مي‏کشند، نکند زبان اعتراض به رويشان گشوده شود، اما غافل از اينکه نيرنگهاي عوام فريبانه، سرابي بيش نيست و از بين مي‏رود و واقع و حقيقت به حال خود باقي مي‏ماند، آن وقت است که چهره‏ي پرفريب و نيرنگ وي، از زير نقاب بيرون آمده و واقعيت او بر همه کشف مي‏گردد.