«يمسي و همه الشکر و يصبح و همه الذکر» واژه‏ها صباح و مساء: بامداد و شبانگاه، صبح و عصر. هم: آنچه بدان قصد کنند، بستن دل به انجام کاري قبل از انجام آن چه نيک باشد و چه بد. شکر: ثناي جميل بر محسن و سپاس و در عرف علما: اظهار نعمت منعم است به واسطه دل و زبان، توصيف شي‏ء به نيکي بر وجه تعظيم و بزرگداشت براي نعمتي به وسيله زبان و ارکان. برخي گفته‏اند شکر بر سه قسم است: شکر قلبي و آن تصور نعمت است، شکر زباني و آن سپاس و ثناي بر منعم است و شکر جوارح که آن سپاس نعمت در حد [ صفحه 357] استحقاق است. اگر خداوند را «شکور و رحيم» گويند، به اين معناست که انعام و احسان او، بر بندگان در برابر عبادات آنها ذکر: ياد کردن، تذکار، گفتن، بيان کردن، بر زبان راندن، در مقابل صمت. بدانکه ذکر را معاني بسيار است، 1. ذکر به معناي تلفظ به شي‏ء 2. حاضر ساختن چيزي در ذهن، 3. ذکر معناي مصدري، 4. مواظبت بر عمل، خواه واجب و خواه مستحب، 5. ذکر زبان و جز اينها. ذکر در آيات قرآن به سيزده معنا آمده است و نيز، گفته‏اند: ذکر نشستن بر بساط استقبال است، پس از اختيار جدايي از مردم و ذکر بر ساير اعمال افضل است، چه در حديث است از حضرت پيغمبر صلوات الله و سلامه عليه پرسيدند: اي الاعمال افضل؟: چه عملي برتر از ساير اعمال است؟ فرمود: اينکه بميري و زبانت به ذکر حق گويا باشد. ترجمه: پرواپيشه در شامگاه و بامداد در حال شکرگزاري و ذکر و ياد خدا به سر مي‏برد و در اين دو وقت به اين دو عمل دل بسته است به اين معنا که در مقابل نعمتهايي که خداوند به او بخشيده است شبها به شکرگزاري نعمت مي‏گمارد و به اين اميد که خداوند متعال کمالات نفساني و بدني را به او عنايت فرمايد از بامداد تا شبانگاه به ذکر او مشغول است ممکن است مراد شکر و ذکر در مجموع شبانه‏روز، بدون اختصاص به اين دو وقت باشد، با اين تفاوت که شب هنگام براي شکرگزاري مناسبتر و بامدادان به ذکر خدا مشغول بودن اولي‏تر است. شرح: خوئي گويد: بر حسب رواياتي که وارد شده است علت اهتمام به ذکر، در بامداد و طول روز، به خاطر تاکيد استحباب در اين وقت است. عمير بن ميمون گويد: «رايت الحسن بن علي عليهماالسلام يقعد في مجلسه، حين يصلي الفجر حتي تطلع الشمس و سمعت، يقول: سمتعت رسول‏الله صلي الله عليه و آله و سلم يقول: من صلي [ صفحه 358] الفجر ثم جلس في مجلسه يذکر الله حتي تطلع الشمس، ستره الله عز و جل من النار ستره الله عز و جل من النار، ستره الله عز و جل من النار.»: حسن بن علي عليهماالسلام را در جايگاه نماز ديدم در حالي که تا طلوع به ذکر گفتن مشغول بود شنيدم که مي‏فرمود: پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: آن کس که فريضه‏ي صبح را به جا آورد و در مصلاي خود بنشيند و تا طلوع آفتاب ذکر خدا گويد، خداوند او را از آتش دوزخ نگه مي‏دارد (و سه مرتبه اين جمله را تکرار نمود). علت ديگر آنکه خداوند، روزها را به کسب معاش اختصاص داده و مي‏فرمايد: «و جعلنا النهار معاشا.» ذکر خدا در صبحگاه موجب جلب رزق است. امام صادق عليه‏السلام فرمود: «الجلوس، بعد صلاه الغداه في التعقيب و الدعاء، ابلغ في طلب الرزق من الضرب في الارض» نشستن در مصلا بعد از نماز صبح، با اشتغال به تعقيب نماز و دعا کردن تا طلوع آفتاب، از حرکت و تلاش به رزق نزديکتر است. اما اهتمام يک فرد پرواپيشه به شکر در شب، به اين علت است که شب هنگام جهت شکرگزاري به قلب و زبان و به جوارح انسب است، به اين دليل که شبانگاه، زمان خوبي براي اداي اين واجب خواهد بود و اگر مراد از ذکر، تذکر دادن و ياد گرفتن باشد، باز با روزها تناسب دارد، زيرا در بازار کسب و کار، تذکر دادن و ياد گرفتن و به ياد خدا بودن لازم است، تا در اين مسير به معاملات حرام گرفتار نگردد. و شبانگاه که از کيد و مکر شياطين، به هر دو معنا درامان است، به شکرانه‏ي نعمت اطاعت از پروردگار، پيشاني را به آستانه‏ي نياز رب الارباب مي‏سايد. [ صفحه 359]