«قانعه نفسه» واژه‏ها قنع. بکسر نون يقنع مصدر آن قناعه به معناي راضي بودن است و قنع بفتح نون و مصدر آن قنوعا، سوال کردن مي‏باشد. اصل اين کلمه به هر وزن که باشد، از قناع به معناي پوشش و پوشيدني است. بنابراين قنع به کسر در جهت پوشيدن فقر و ناداري است که به چيز اندک اکتفا نموده و به ذلت سوال تن درنمي‏دهد و قنع به فتح از سر عفت به درآمدن و پرده از فقر برگرفتن و سوال نمودن مي‏باشد. ترجمه: با توجه به مفهوم قناعت از ديدگاه اهل ادب، واضح است که پرواپيشه با مناعت طبع و همت بلند، پا از گليم خود فراتر ننهاده و با اکتفا به زندگي، آن هم در سطح پايين، نداري خود را از چشم ديگران پنهان مي‏سازد و دست نياز به سوي کسي، دراز نمي‏کند و آنچنان وانمود مي‏کند که گويا در قاموس زندگي او، واژه‏اي به نام نياز وجود ندارد. [ صفحه 393] شرح: «عن علي عليه‏السلام ان استطعت ان لا يکون بينک و بين الله ذو نعمه فافعل فانک مدرک قسمک و اخذ سهمک و ان اليسير من الله اکرم و اعظم من الکثير من غيره و مراره الياس خير من الطلب الي الناس.»: علي عليه‏السلام فرمود: اگر بتواني، هيچ صاحب نعمتي را بين خود و خدا قرار نداده و تنها از خدا روزي بخواهي، اين کار را بکن زيرا روزي مقدر و مقسوم به تو خواهد رسيد. و سهم خود را دريافت خواهي کرد و بي‏ترديد روزي اندک، از جانب خدا همراه با تفضل او، برتر و گرامي‏تر است از نعمت فراواني که از غير او به تو برسد و تلخي نوميدي بهتر و ارزنده‏تر است از اينکه از مردم چيزي درخواست کني!.