«الخير منه مامول» ترجمه: جز نيکوکاري چيزي از او انتظار نمي‏رود. شرح: در بحث گذشته، در مسئله‏ي خير و شر، به اين نکته اشاره شد که اصل هستي، در مقابل نيستي، خير محض است شرور و اعدام در مقابل هستي، قرار نگرفته و با آن ارتباط ندارند، از اينرو از وجود، جز خبر چيزي پديد نيايد و پرواپيشگان که وجودشان خير محض است جز نيکويي از آنها انتظاري نخواهد بود. انسان با اختيار، گاهي به سوي خير و زماني به جانب شر روانه است: «فالهمها فجورها و تقويها.» اما امتياز پرواپيشگان در اين است که با اختيار خود از شرور روگردان هستند و راه آنها راه خيرات مي‏باشد، اما اين به آن معنا نيست که صدور خيرات از آنها حتمي و صدور شر از آنها محال باشد، چرا که اين معنا مخصوص مقام عصمت است اما ديگر افراد چنين نيستند، آري پرواپيشگان عدالت پرور، چون حائز ملکه‏ي عدالتند، انتظاري که از آنها مي‏رود صدور خيرات است نه شرور و بديها. [ صفحه 424]