«بعيدا فحشه» واژه‏ها الفحش و الفحشاء و الفاحشه: ما عظم قبحه من الافعال و الاقوال.»: بحش، فحشا و فاحشه: افعال و اقوالي است که قبح و ناپسندي آن بزرگ و از حد گذشته باشد. فحش: از حد گذشتن در بدي، در جواب از حد گذشتن، دشنام و ناسزاست. ترجمه: پرواپيشه، از گفتار زشت و ناسزا برکنار است. شرح: يعني يک فرد پرواپيشه و خودنگهدار که وجودش تجسم صفات عاليه‏ي انساني است، از هر گفتار و رفتاري که عقل و شرع، قباحت آن را اعلام کرده است، به دورند و هرگز دست و زبانشان را به رفتار و گفتار ناپسند که آنهم از حد گذشته باشد، آلوده نخواهند کرد. [ صفحه 444] اين به آن معنا نيست که پرواپيشه، قبيح از حد ناگذشته را مرتکب مي‏شود زيرا کلمه‏ي «بعيدا» پيش از «فحشه» نشانگر اين است که قبيح، چه فاحش و چه غير فاحش باشد از آنها سر نمي‏زند. ابن‏ميثم گويد: «اراد: يبعد الفحش عنه، انه قل ما يخرج في اقواله الي مالا ينبغي.»: مراد از دوري فحش از او، اين است که گفتار ناسزاوار به ندرت از او سر مي‏زند. ابن ابي‏الحديد گويد: استعمال کلمه‏ي «بعيد» کنايه از اين است که هيچگاه فحش چه در قول و چه در فعل از او صادر نمي‏گردد. خوئي گويد: اگر مراد از فحش، معناي ظاهري آن، يعني بدزباني و دشنام دادن باشد، بايد در لفظ «بعيد» تصرف نمود و آن را از دوري، به عدم تاويل کرد و اگر بعيد در معناي خود باقي بماند، بايد در واژه‏ي فحش، تصرف کرد و مراد از آن، زياده‏روي در سخن گفتن و يا گفتار قبيحي است که به حد حرام نرسيده باشد، تا با ملکه‏ي عدالت و تقواي يک فرد پرواپيشه منافات نداشته باشد. قضاوت در اينجا با خوانندگان عزيز است تا کداميک از نظريه‏هاي شارحان را بپسندند. به نظر مي‏رسد گفتار ابن‏ميثم و خوئي چندان وجهي ندارد، زيرا روي سخن با معيار و نشانه‏هاي تقوا و نزاهت پرواپيشگان رذيله و تحلي آنها به صفات حميده است که با کمترين سخن و کوچکترين عمل نالايق، نمي‏سازد و مخصوصا با توجه به قبل و بعد اين سخن که حکايت از صفاي باطن و تجلي صفات حق، در آيينه‏ي وجودشان دارد، گفتار ابن ابي‏الحديد که بعيد را کنايه از عدم فحش دانسته است تناسب بيشتري دارد. شخصيت الفت‏پرور پرواپيشگان به گونه‏اي است که با دشنام، ناسزا و بدرفتاري (که موجب تنفر اجتماع است) منافات دارد زيرا روحيه‏ي پر از صفا و [ صفحه 445] ايمان آنان هميشه حافظ مقام خود و اجتماع است و مردم را به سير الي الله دعوت مي‏کند و اين معنا، با دشنام و ناسزا و رفتار بد که تفرقه‏انگيز است، تفاوت و مباينت دارد. در نکوهش اين صفت رذيله، همين بس که پيامبر بزرگوار اسلام صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «ان من شر عبادالله من تکره مجالسته لفحشه.»: بي‏گمان، از بدترين بندگان خدا، آن کسي است که به خاطر بدزباني و بدرفتاري او، مجالست و همنشيني او نفرت‏آور و معاشرت با او کراهت‏انگيز باشد. بدزباني، علاوه بر قباحت شرعي و عقلي، موجب انتقام و کينه‏توزي طرف مقابل و احيانا به نابودي او منجر مي‏شود.