فرق حمد، شکر و فرق داراي وجوه اشتراک و افتراق از نظر مورد و مفهوم است به اين شرح: بين حمد و شکر اين است که حمد ستايش است با زبان در برابر کار نيکي که با اختيار از فاعل آن صادر شود، خواه آن فعل صادر شده براي فاعل فضيلت باشد، مانند: علم، يا آنکه «غير» در آن لحاظ شده باشد، مانند: احسان و بخشندگي. شکر، فعلي است که از شکرگزار به جهت انعامي که منعم به او داده صادر مي‏شود و مشعر بر تعظيم بخشنده مي‏باشد، خواه تقدير و تشکر با زبان باشد، يا اعتقاد قلبي، يا محبت دروني، يا عمل و خدمتگزاري به اعضا باشد، شاعر مي‏گويد: افادتکم النعماء مني ثلاثه يدي و لساني و الضمير المحبتا «انعام شما بر من، سه چيز (يعني) دست، زبان و دل مرا در پوشش محبت شما قرار [ صفحه 54] داد». بنابراين حمد نسبت به شکر با توجه به مفهوم، اعم مطلق است، چرا که حمد به نعمت و غير نعمت تعلق مي‏پذيرد و نسبت به مورد، اخص از شکر است و تنها به معناي ستايش به زبان مي‏باشد، اما شکر بر حسب مفهوم به عکس حمد است، چرا که فقط تنها تعلقش به نعمت است، ولي از نظر مورد، اعم از حمد است، زيرا به زبان و قلب، محبت دروني، خدمتگزاري ادا مي‏گردد. بنابراين نسبت بين اين دو، از نسبتهاي چهارگونه عام خاص من وجه است (دو مورد افتراق و يک مورد اتفاق دارد) مورد اتفاق در هر مورد، ستايش با زبان در برابر احسان است و مورد افتراق حمد از شکر، جميل اختياري، مانند: علم و مورد افتراق شکر از حمد، محبت دروني در برابر احسان است.