«و لا يضار بالجار»
واژهها
ضرر: زيان وارد آوردن، گزند رساندن، زيان، خسارت، اضرار، اسراف کردن ولخرجي کردن.
«الضرر: المضار و قد ضاررته... يجوزان يکون مسندا الي الفاعل کانه قال لا يضارر و ان يکون مفعولا اي يضارر.»
ضرر زيان رساندن است ممکن است نعت فاعلي، يعني ضرر نميرساند و يا نعت مفعولي، يعني ضرر نميبيند، باشد.
[ صفحه 488]
«الجار: من يقرب مسکنه منک و هو من الاسماء المتضايفه فان الجار لا يکون جارا لغيره الا و ذلک الغير جار له کالاخ و الصديق.»
جار، آنکه خانهاش نزديک و يا چسبيده به خانهي شما باشد، «همسايه» و اين نام از اسماء متضايفه است، يعني تقابل تضايف دارند، به اين معنا که اگر کسي همسايهي کسي باشد آن کس نيز همسايهي اين کس ميباشد، مانند اخوت و صداقت که طرفيني است.
معاني ديگر آن، پناهدهنده، ياريدهنده، همسوکننده و نگهبان است.
ترجمه: او به همسايه زيان نميرساند و يا از همسايه به جهت حسن خلق و رفتار پسنديدهاش زيان نميبيند
شرح: رعايت حقوق همسايگان شرط همزيستي و تعاون اجتماعي است که احترام به آن واجب و التزام به آن ضرورت حياتي دارد، چرا که مراعات حق همسايگي، قبل از هر چيز، در تقويت بنيان اجتماعي، دخالت مستقيم دارد و موجب اتحاد و همبستگي افراد در جميع شئون زندگي است از اينرو آيين مقدس اسلام که حامل پيام سعادت بشريت است، ضمن اقدام به بيان حقوق انساني، به حق همسايگان تاکيد نموده و آن را محترم شمرده است، پيامبر فرمود: «اوصاني ربي بالجار حتي ظننت انه يورثه.»: خداوند آنچنان به من سفارش همسايه کرد که گمان بردم او را ارث برقرار خواهد داد.
|