... دريغا! ما از قرآن جز حروف سياه و سپيد کاغذ نمي‏بينيم، چون در وجود باشي، جز سواد و بياض نتواني ديدن. چون از وجود به درآمدي، کلام‏الله تو را در وجود خود محو کند. آنگاه تو را از محو به اثبات رساند، چون به اثبات رسي، ديگر سواد نبيني، همه بياض بيني و برخواني «و عنده ام‏الکتاب» جوانمردا! قرآن را در چندين هزار حجاب به خلق فرستادند. اگر جلالت نقطه باي بسم‏الله، عرش آمدي يا بر آسمانها و زمينها، در حال، پست و گداخته شدندي: «لو انزلنا هذا القرآن علي جبل لرايته خاشعا متصدعا من خشيه الله» [1] . همين معني باشد. [ صفحه 98] ... جمال قرآن آنگاه بيني که از عادت پرستي به درآيي تا اهل قرآن شوي که اهل قرآن «اهل الله و خاصته» اين اهلان آن قوم باشند که به حقيقت عين کلام الله رسيده باشند. «افلا يتدبرون القرآن» از ايشان حاصل آمده باشد، زيرا که قرآن، ايشان را قبول کرده باشد «و کانوا احق بها و اهلها» اين معني باشد. زنهار اين گمان مبرکه قرآن هيچ نامحرمي را هرگز قبول کند و با وي سخن گويد. قرآن غمزه‏ي جمال خود با دلي مي‏زند که اهل باشد.«ان في ذلک لذکري لمن کان له قلب» [2] گواهي مي‏دهد. [3] . باري اين قرآن است که «هدي للمتقين» است و «يهدي للتي هي اقوم» است و «لا يمسه الا المطهرون» است. در دنيا چنين است و در عقبي چنان. حيات دنيوي‏اش اينگونه است و حشر و نشرش آنگونه که گفته آمد. پيامبر حامل وحي و منزل قرآن مي‏فرمايد:... فاذا التبست عليکم الفتن کقطع الليل المظلم فعليکم بالقرآن... [4] . پس آنگاه که فتنه‏ها چونان شب سياه شما را فراگرفتند، به قرآن پناه بياوريد قرآن را دريابيد و از او کمک بجوييد. خدا نکند که مصداق اين کلام پيامبر شويم که:«يا رب ان قومي اتخذوا هذا القرآن مهجورا». پروردگارا قوم من قرآن را به فراموشي سپرده‏اند. [ صفحه 99] و خداوند ما را در آن روز زنده نگذارد که اغيار در عمل به قرآن گوي سبقت از ما بربايند: الله الله في القرآن لا يسبقکم بالعمل به غيرکم [5] . بر مردم زماني خواهد آمد که از قرآن جز ظاهر آن در ميانشان باقي نخواهد ماند. و اما اين نور قرآن اکنون در ميان ماست. چه بايد کرد با آنکه به درد فراق و جدايي مبتلا نگرديم و در آتش هجران آن نسوزيم و روزي بر ما نيايد که از آن تنها رسمي و ظاهري داشته باشيم. امام علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: تعلموا القرآن فانه ربيع القلوب. [6] . قرآن بياموزيد که بهار دلهاست. پس ابتدا بوستان خزان‏زده‏ي دل را به باران حيات‏بخش قرآن طراوت و زندگي بايد بخشيد و بهار را با آموختن قرآن به ميهماني دلها بايد برد. رسول اکرم- صلي الله عليه و آله و سلم- فرمود:«قرآن را بياموزيد که روز قيامت به صورت جواني زيبا و پريده‏رنگ نزد خواننده‏ي خود خواهد آمد و به او خواهد گفت: منم که شب تو را بي‏خواب کردم و روزهاي گرم به تشنگي‏ات کشاندم. و دهانت را خشکاندم و اشگت را روان ساختم. هر جا که بروي من با توام. هر تاجري در پس تجارت خود به انتظار سود است و امروز من به سود تو در پس تجارت هر تاجرم و به زودي کرامت خداوند بر تو خواهد رسيد، مژده باد بر تو. پس براي او تاجي مي‏آورند و بر سرش مي‏نهند و برگ امان به دستش [ صفحه 100] مي‏دهند و بهشت را مکانش مي‏بخشند و دو جامه‏ي بهشتي بر او مي‏پوشند. سپس به او گفته مي‏شود بخوان و بالا برو و با خواندن هر آيه‏اي رفعت پذيرد و به درجه‏اي برتر نايل آيد و بر پدر و مادر او هم اگر مومن باشند دو جامه پوشند و به آنها گويند: اين از آن رو که قرآنش آموختيد. [7] . و پس از تعليم قرآن، خواندن آن و بيشتر خواندن آن است. فاقروا ما تيسر من القرآن. تا آنجا که مي‏توانيد قرآن بخوانيد. حضرت امام علي بن الحسين عليه‏السلام فرمود:«آيات القرآن خزائن فکلما فتحت خزانه ينبغي لک ان تنظر ما فيها. آيات قرآن گنجينه‏هايند و هر زماني که گنجينه‏اي گشودي بر تو است که در آن نگاه کني که چيست. امام صادق عليه‏السلام فرمود:«قرآن عهد و فرمان خداست و بر مسلمان است که در اين عهد نظر کند و هر روز پنجاه آيه‏ي آن را بخواند.» و نيز مي‏فرمايد: «چون در خانه‏اي مرد مسلماني قرآن بخواند، اهل آسمان آن خانه را به يکديگر بنمايند چنان که اهل زمين ستارگان و اختران درخشان را به هم نشان مي‏دهند.» [ صفحه 103]

[1] قرآن سوره‏ي حشر. [2] قرآن- سوره‏ي ق. [3] تمهيدات عين القضاه- تمهيد اصل ثامن. [4] اصول کافي- جلد 4. [5] از وصاياي امام علي عليه‏السلام. [6] غررالحکم- جلد 3. [7] اصول کافي- جلد 4.