نفسه منه في عناء و الناس منه في راحه، اتعب نفسه لاخرته و اراح الناس من نفسه. نفس از او در عذاب و محنت و زحمت است و مردم از او در آسايش و آرامش و راحت . اژدهاي نفس را به زنجير کشيده است تا مردمان از گزند آن در امان بمانند. عذاب نفس را از براي آخرت مي‏خواهد و مردم را از خويش به آسايش مي‏رساند. در به زندان کشيدن نفس، راحت آخرت و آسايش مردم را مي‏طلبد. اشارت: حضرت امام علي- عليه‏السلام- مي‏فرمايد: ان الدنيا دار عناء و فناء و غير و عبر و محل فتنه و محنه. [1] . [ صفحه 334] به درستي که دنيا خانه‏ي تعب و فناست و تغييرات و عبرتها و جايگاه فتنه است و محنت. و هم او مي‏فرمايد: کثره الدنيا قله و عزها ذله و زخارفها مضله و مواهبها فتنه. [2] . بسياري دنيا کمي است و عزت آن خواري و آرايشهاي آن گمراه‏کننده و بخششهاي آن فتنه. حضرت جبرئيل از نوح عليه‏السلام پرسيد: دنيا را چون يافتي با اين عمر دراز؟ گفت: چون خانه‏اي که دو در دارد. به يکي اندر شدم و به ديگري بيرون شدم. [3] . و حضرت امام علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: الدنيا سوق الخسران. [4] . دنيا بازار زيان است. و الکمال في الدنيا مفقود. [5] . در دنيا کمال نيست. حضرت امام صادق عليه‏السلام در صفت و ماهيت دنيا مي‏فرمايد: الدنيا بمنزله صوره راسها الکبر و عينها الحرص و اذنها الطمع و لسانها الرياء و يدها الشهوه و رجلها العجب و قلبها الغفله و لونها الفناء و حاصلها الزوال. [6] . دنيا به صورتي مي‏ماند که سر او کبر و چشم او حرص و گوش او طمع و [ صفحه 335] زبان او رياء و دست او شهوت و پاي او عجب و دل او غفلت و رنگ او فناء و حاصل او زوال است. غزالي مي‏گويد:«چون با عقل خويش رجوع کردي و به يقين دانستي که دنيا را بقايي نيست و سود او وفا با زيان او نمي‏کند، از رنج تن و شغل دل در دنيا و حبس و حساب و عذاب اليم در آخرت در دنيا بي‏رغبت شوي و در فضول آن هم التفات ننمايي بلکه از او پيش از آن فرانگيري که ما لابد است در عبادت و از تنعم و تلذذ دست بداري و تنعم کردن را به بهشت اندازي، سراي نعيم مقيم، در جوار رب‏العالمين، ملک قادر غني کريم...» [7] . حضرت امام علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: الرابح من باع العاجله بالاجله. [8] . سودمند کسي است که دنيا را به آخرت بفروشد. و هم او مي‏فرمايد: انک مخلوق للاخره فاعمل لها. [9] . تو براي آخرت آفريده شده‏اي، پس براي آن عمل کن. و چون چنين است گريزي نيست جز اينکه آدمي تمامي هم خويش مصروف دار باقي گرداند که: ان اليوم عمل و لا حساب و غدا حساب و لا عمل. [10] . امروز ميدان عمل است و حساب نيست و فردا تنها حساب است و مجال عمل نيست. [ صفحه 336] و اين ميسر نيست جز اينکه آدمي نفس را لجامي محکم و مطمئن زند که خالق منان ، خود مي‏فرمايد: فان النفس ماوي کل شر و هي رفيق کل سوء. [11] . نفس آدمي جايگاه هر شر و رفيق هر بدي است. و امام علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: جهاد النفس مهر الجنه. [12] . جهاد با نفس کابين بهشت است. و امام صادق- سلام الله عليه- مي‏فرمايد: طوبي لعبد جاهد لله نفسه و هواه و من هزم جند نفسه و هواه ظفر برضا الله و من جاوز عقله نفسه الاماره بالسوء بالجهد و الاستکانه و الخضوع علي بساط خدمه الله تعالي فقد فاز فوزا عظيما. خوش به حال بنده‏اي که از براي رضاي خدا با نفس و هوي ستيزه کند و هر که جنود نفس اماره را مغلوب خود کرد، به رضاي خداوند دست يافته است و هر که فريب نفس اماره را نخورد و به مقتضاي حکم عقل عمل کرد و ملازم عبادت و خضوع و خشوع شد و از عظمت خداوند عزاسمه غافل نگرديد و قرب بساط جناب او را نصب‏العين خود نمود، پس به تحقيق به فوز عظيم دست يافته است. و لا حجاب اظلم و اوحش بين العبد و بين الله من النفس و الهوي و ليس لقتلهما و قطعهما سلاح و آله الا الافتقار الي الله و الخشوع و الخضوع و الجوع و الظماء بالنهار و السهر بالليل. فان مات صاحبه مات [ صفحه 337] شهيدا و ان عاش و استقام ادي عاقبته الي الرضوان الاکبر. [13] . و هيچ حجابي موحش‏تر و مظلم‏تر و تيره‏تر ميان بنده و پروردگار از نفس اماره و خواهشهاي او نيست و قطع و قمع اين دو حجاب موحش مظلم ميسر نيست مگر به التجا بردن به جناب پروردگار و عجز و استغاثه به او نمودن و گرسنگي و تشنگي را ملازم شدن و سحرخيزي را مواظبت نمودن. پس اگر در اثناي اين نبرد و جهاد موت به او رسيد و دعوت حق را اجابت نمود مثاب و ماجور است و ثوابش برابر ثواب شهيد و اگر زيست و به همين حال ماند و انحرافي در او راه نيافت عاقبت او رضوان اکبر است. حضرت رسول اکرم- صلي الله عليه و آله و سلم- به ابوذر مي‏فرمايد: «خداوند متعال گروهي را به بهشت مي‏برد و چندانکه ملال يابند به آنها عطا مي‏کند و قومي ديگر، در درجات بالاتر، فوق آنها منزل مي‏گيرند. دسته‏ي اول، وقتي ايشان را مي‏بينند مي‏شناسند و مي‏گويند: خداوندا! اينها دوستان ما بودند که در دنيا با هم بوديم چرا آنها را در مقامي برتر نشاندي؟ پاسخ مي‏آيد که: انهم کانوا يجوعون حين تشبعون و يظمون حين تروون و يقومون حين تنامون و يشخصون حين تخفضون. [14] . آنها گرسنه بودند آن زمان که شما سير بوديد و تشنه بودند آن زمان که شما سيراب بوديد، آنها ايستاده بودند به عبادت و بيدار بودند آن زمان که شما در خواب بوديد.» حضرت امام علي عليه‏السلام مي‏فرمايد: افضل الجهاد جهاد النفس [ صفحه 338] عن الهوي و فطامها عن لذات الدنيا. [15] . برترين جنگ، جهاد بانفس است از براي منع او از خواهش و باز گرفتن او از لذتهاي دنيا. و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين. [16] . آنانکه در راه ما جهاد کنند، ما راههاي هدايت خويش را بديشان بنماييم و خداوند با نيکوکاران است. [ صفحه 341]

[1] غررالحکم- جلد 2. [2] غررالحکم- جلد 4. [3] کيمياي سعادت. [4] غررالحکم- جلد 1. [5] مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه. [6] مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه. [7] منهاج‏العابدين. [8] غررالحکم- جلد 1. [9] غررالحکم- جلد 3. [10] غررالحکم - جلد 2. [11] حديث قدسي. [12] غررالحکم- جلد 3. [13] مصباح الشريعه و مفتاح الحقيقه. [14] مکارم‏الاخلاق. [15] غررالحکم- جلد 2. [16] قرآن - سوره‏ي عنکبوت.