کليني در باب مؤمن و علامات و صفات او در کتاب ايمان و کفر کافي نقل کند: امام حسن عليه السلام مردم را مورد خطاب قرار داده، فرمود: اي مردم! درباره برادري با شما سخن مي گويم که بهترين مردم در نظر من است و آن چيزي که او را در نظر من بزرگ نموده، اين است که در نظر او دنيا حقير و کوچک است.از سلطه شکمش خارج است، پس به چيزي که ندارد اشتها ندارد و چون بيابد زياده روي نکند. از سلطه شهوتش خارج است؛ پس ‍ عقل و راي را سبک نشمارد. از تسلط جهالت خارج است؛ پس آن کند که بر نفع آن يقين دارد، اشتهاي مفرط ندارد و غضبناک و ملول نگردد بيشتر اوقاتش در خاموشي است و چون سخن گويد، غالب شود در جدال وارد نشود و در دعوايي شرکت نکند و تا قاضي نبيند، حجت نياورد. از برادرانش غافل نباشد و چيزي را، جداي از آنان، به خود اختصاص ندهد. ضعيف و مستضعف است؛ ولي وقت جنگ، مانند شير، جسور است. کسي را به کاري که برايش بتوان عذر آورد، ملامت نکند، تا مرتکب آن عذر آورد. آنچه بگويد عمل کند، و چون نگويد عمل نکند. چون دو امر برايش ‍ پيش آيد که نداند کدام يک برتر است، به آن که نزديک به هوا و هوس نباشد نظر افکند. از بيماري شکايت نکند، جز نزد آن که اميد بهبودي از جانبش ‍ برود. فقط با کسي که اميد نصيحت از او دارد مشورت کند. غضب نکند. شکايت ننمايد و اشتهايش زياد نباشد. انتقام نگيرد و از دشمن غافل نباشد. پس بر شما باد، تخلق به چنين اخلاق کريمه اي! و اگر توان تخلق به تمام آنان را نداريد، پس هر اندازه که توانيد، کسب نماييد! چه اءخذ قليل، بهتر از ترک کثير است و لا حول و لاحول قوه الا بالله. [1] .

[1] لقاء الله، ص 209و210.