محمد بن يعقوب کليني در کافي از محمد بن مسلم روايت مي‏کند که گفت: از حضرت باقر عليه‏السلام شنيدم که: چون رحلت امام حسن عليه‏السلام فرارسيد، به حسين عليه‏السلام فرمود: برادر وصيتي به تو مي‏کنم، حفظ کن؛ هنگامي که مردم، مرا غسل بده؛ کفن کن، و به جانب قبر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم ببر تا عهدي با او تازه کنم. آن گاه به طرف قبر مادرم ببر، سپس مرا برگردان و در بقيع به خاک بسپار و بدان که از ناحيه‏ي عايشه آن چه خدا و مردم مي‏دانند، از بغض و دشمني که نسبت به خدا و پيامبر و ما اهل بيت دارد، به من خواهد رسيد. و در اين حديث است که عايشه بر استر زين کرده‏اي، سوار شد و به طرف جنازه‏ي امام حسن عليه‏السلام رفت؛ او در اسلام اولين زني بود که بر زين سوار شد و گفت: پسرتان را از خانه‏ي من دور کنيد که او نبايد اين جا دفن شود، و حجاب پيامبر را نبايد هتک کرد. [ صفحه 52] نزد کسي نرو جز آن که به برکت دعايش اميدوار باشي يا صله‏ي رحم کني (يعني به طمع دنيا تا مورد ضرورت نباشد، پيش کسي نرو).