عمادالدين طوسي در کتاب «الثاقب في المناقب» مي‏نويسد: اصبغ بن نباته گويد: محضر مولايم اميرمؤمنان علي عليه‏السلام شرفياب شدم، امام حسن و امام حسين عليهماالسلام نيز حضور داشتند، متوجه شدم که علي عليه‏السلام با نگاهي عميق به فرزندانش مي‏نگرد. عرض کردم: خداوند جوانانت را بر تو مبارک گرداند، و شما را در باره‏ي آنها و آنها را در مورد شما به آرزويتان برساند (چرا چنين ژرف و عميق متوجه اين دو بزرگوار هستيد؟). اميرمؤمنان علي عليه‏السلام لب به سخن گشود و فرمود: روزي من از خانه بيرون آمده و با رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نماز خواندم، هنگام بازگشت به آن حضرت عرض کردم: اي رسول خدا؛ بامدادان در باغم (مشغول کار) بودم، هنگام ظهر به خانه آمده و گرسنه بودم به فاطمه عليهاالسلام گفتم: آيا غذايي داري که بخورم. ايشان برخاست تا غذايي تهيه کند، در اين حال دو فرزندت حسن و حسين عليهماالسلام آمدند و گفتند: [ صفحه 56] جبرئيل و رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم ما را نگه داشتند؟ من گفتم: چگونه آنها شما را نگه داشتند؟ (امام) حسن عليه‏السلام گفت: کنت أنا في حجر رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و الحسين عليه‏السلام في حجر جبرئيل فکنت أنا أثب من حجر رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم الي حجر جبرئيل، و الحسين عليه‏السلام يثب من حجر جبرئيل الي حجر رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم. من در آغوش رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بودم و حسين عليه‏السلام در آغوش جبرئيل، من از آغوش رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به آغوش جبرئيل مي‏رفتم و حسين عليه‏السلام از آغوش جبرئيل، به آغوش رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي‏رفت (آنها بدين وسيله ما را سرگرم کرده بودند.) رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: آري، فرزندانم راست گفته‏اند، آنها پيوسته نزد من و جبرئيل بودند و ما آنها را سرگرم کرده بوديم. عرض کردم: جبرئيل چه شکلي بود؟ فرمود: در شکلي که بر من فرود مي‏آيد. [1] . عمادالدين طوسي مي‏گويد: تعداد چنين فضايلي در مورد آن بزرگواران از شمارش خارج است به راستي که خداوند متعال اميرمؤمنان علي عليه‏السلام را نشانه‏اي ميان ايمان و کفر، و ميان آن که پاک به دنيا آمده و آن که ناپاک زاده شده، قرار داده است. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در حديث زيبايي مي‏فرمايد: حبک ايمان و بغضک نفاق. (اي علي! مهر و دوستي تو ايمان و بغض و دشمني تو نفاق است. در حديثي ديگر مي‏فرمايد: لا يحبک الا مؤمن و لا يبغضک الا منافق. [2] . [ صفحه 57] جز مؤمن تو را دوست نمي‏دارد و جز منافق به تو دشمني نمي‏ورزد. [3] .

[1] مدينة المعاجز: 2 / 72 ح 490. [2] در کتاب «صواعق المحرقه» آمده که ابوسعيد خدري؛ مي‏گويد: ما منافقان را از کينه آنها نسبت به علي عليه‏السلام شناسائي مي‏کرديم، (صواعق المحرقة: 122، سنن ترمذي: 5 / 635). [3] قطره‏اي از درياي فضائل اهل‏بيت عليهم‏السلام: 2 / 468، الثاقب في المناقب: 122 ح 9.