در کتاب «خرائج» و ديگر کتابها روايت شده است: روزي اميرالمؤمنين علي عليه‏السلام در «رحبه» بود. مردي برخاست و گفت: من از رعيت و اهل شهرهاي تو هستم. حضرت علي عليه‏السلام فرمود: تو از رعيت من و از اهالي شهرهاي من نيستي، در واقع پادشاه روم تو را به سوي معاويه فرستاده تا پرسشهايي از او بنمايي، ولي معاويه از پاسخ آنها ناتوان شده و تو را به سوي من فرستاده است. آن مرد عرض کرد: راست فرمودي اي اميرمؤمنان؛ معاويه مرا مخفيانه فرستاده؛ ولي تو از آن آگاه شدي در صورتي که جز خدا از اين راز آگاه نبود. اميرمؤمنان علي عليه‏السلام فرمود: از هر کدام از اين دو فرزندم که مي‏خواهي مشکلت را بپرس. آن مرد گفت: از اين آقازاده‏اي که داراي موهاي زيبا و زياد است، [ صفحه 67] مي‏پرسم، منظورش امام حسن عليه‏السلام بود. در اين هنگام امام حسن عليه‏السلام متوجه آن مرد شد و فرمود: جئت لتسأل: کم بين الحق و الباطل؟ و کم بين السماء و الأرض؟ و کم بين المشرق و المغرب؟ و ما قوس قزح؟ و ما المؤنث؟ و ما عشرة أشياء بعضها أشد من بعض؟. تو آمدي تا بپرسي: 1- ميان حق و باطل چقدر فاصله است؟ 2- مسافت ميان آسمان و زمين چقدر است؟ 3- فاصله بين مشرق و مغرب زمين چقدر است؟ 4- قوس قزح چيست؟ 5- مؤنث چيست؟ 6- آن ده چيزي که برخي از ديگر سخت‏تر است، کدام است؟ آن مرد گفت: آري (چنين است). امام حسن عليه‏السلام فرمود: آري؛ (1) ميان حق و باطل به اندازه‏ي چهار انگشت فاصله است، چرا که هر چيزي را که با چشمت ببيني حق است و آنچه با گوش خود بشنوي در مواقع زيادي باطل است. (2) فاصله ميان آسمان و زمين به اندازه‏ي نفرين شخص ستمديده است و آن مقدار که چشم مي‏نگرد. (3) مسافت ميان مشرق و مغرب زمين، يک روز راه آفتاب است. (4) قزح، اسم شيطان است، نگو: قوس قزح، چرا که آن قوس، قوس خدايي است و همان علامت فراواني (نعمتها) و امان از براي ساکنان زمين از غرق شدن است. (5) خنثي [1] ، کسي است که معلوم نشود زن است يا مرد؟! بايد در حالات وي دقت کرد و اگر او مرد باشد محتلم مي‏شود، و اگر زن [ صفحه 68] باشد حائض شده و پستانهايش ظاهر مي‏گردد، اگر از اين طريق جنسيت او معلوم نشد، موقع ادرار کردن معلوم مي‏شود که اگر ادرارش جهش داشته و به ديوار برسد مرد است و اگر همانند شتر به طرف پاهايش بريزد، زن است. (6) و آن ده چيزي که برخي از برخي ديگر سخت‏ترند چنين است: سخت‏ترين چيزي که خداوند آفريده سنگ است، سخت‏تر از آن آهن که - به وسيله‏ي آن سنگ بريده مي‏شود - و شديدتر از آن، آتش است که آهن را ذوب مي‏نمايد، و سخت‏تر از آتش، آب است که آن را خاموش مي‏کند، و شديدتر از آب، ابر است که آب را حمل مي‏کند، و شديدتر از ابر، باد است که ابر را پراکنده و حمل مي‏کند و شديدتر از باد، فرشته‏اي است که آن را رد مي‏کند، و شديدتر از آن فرشته، ملک الموت است که آن فرشته را مي‏ميراند، و شديدتر از ملک الموت، مرگ است که ملک الموت را نيز مي‏ميراند و شديدتر از آن فرمان خدا است که مرگ را دفع مي‏نمايد [2] .

[1] منظور از خنثي همان مؤنث است که در اول روايت آمده است. [2] قطره‏اي از درياي فضائل اهل‏بيت عليهم‏السلام: 2 / 476 به نقل از خرائج: 2 / 57 ح 2.