محمد بن جرير طبري از محمد بن حجاره نقل مي‏کند که گفت: روزي امام حسن مجتبي عليه‏السلام را ديدم در حالي که عده‏اي آهو از کنار ايشان عبور مي‏کردند، امام عليه‏السلام آنها را صدا زد، همگي جواب دادند و در مقابل ايشانه حاضر شدند. عرض کرديم: اي فرزند رسول خدا؛ اينها حيوانات وحشي هستند، معجزه‏اي آسماني به ما نشان بدهيد. فأومي نحو السماء ففتحت الأبواب و نزل نور حتي احاط بدور المدينة، فتزلزلت الدور کادت أن تخرب. پس به سوي آسمان اشاره فرمودند، درهاي آسمان باز شد و نوري عظيم فرود آمد که تمام خانه‏هاي مدينه را احاطه کرد، و خانه‏ها به حرکت درآمدند به گونه‏اي که نزديک بود خراب شوند. عرض کرديم: اي فرزند پيامبر؛ آن نور را برگردان. امام عليه‏السلام به ما فرمود: نحن الأولون، و الآخرون، و نحن الآمرون و نحن النور، ننور الروحانيين، ننور بنور الله و نروح بروحه، فينا مسکنه و الينا معدنه، الآخر منا کالأول و الأول منا کالآخر. ما (اهل‏بيت) اول هستيم که آفرينش با ما آغاز شده، آخر هستيم که هستي با ما پايان مي‏پذيرد، و ما فرمانرواياني هستيم که امر ما را همه‏ي موجودات تکوينا اطاعت مي‏کنند، ما نوري هستيم که فرشتگان را روشني مي‏بخشيم، به نور خدا آنها را منور و به بشارت الهي آنها را مسرور مي‏گردانيم، جايگاه نور خداوندي در ما و معدن آن به سوي ما است، اول ما مانند آخر ما، و آخر ما همانند اول ما مي‏باشد [1] . [ صفحه 86]

[1] نوادر المعجزات: 126 ح 8، مدينة المعاجز: 2 / 12 ح 858، اثبات الهداة: 2 / 562 ح 28.