در آخرين لحظات زندگي شريف امام مجتبي عليهالسلام، برادر بزرگوارش
[ صفحه 104]
حضرت سيدالشهداء عليهالسلام که در کنارش بود فرمود: اي برادر جان؛ ميخواهم حال تو را در وقت احتضار بدانم.
امام حسن عليهالسلام فرمود: از رسول خدا شنيدم که ميفرمود: تا زماني که روح در بدن ما ميباشد عقل از ما جدا نميشود. - سکرات مرگ در ما اثر ندارد - پس دست خود را به دستم بده تا زماني که فرشته مرگ را مشاهده کردم دست تو را ميفشارم، حضرت سيدالشهداء عليهالسلام دست خود را دست ايشان نهاد. بعد از اندک زماني امام حسن عليهالسلام دست برادر را فشار داد.
امام حسين عليهالسلام که گوش خود را نزديک دهانش برده بود شنيد که ميفرمايد: آن فرشته به من ميگويد بشارت باد تو را که حق تعالي از تو راضي است و جد بزرگوارت شفيع روز جزا ميباشد [1] .
زهر جفا نمود تو را آب خوشگوار
از بس که تلخ کامي و بيتاب و پر تبي
از ساغر ازل نگرفته است تا ابد
چون ساغر تو هيچ ولي مقربي
آري بلا به مرتبهي قرب اولياست
واندر بساط قرب نبود از تو اقربي
گردون شود نگون و رخ مهر و مه سياه
کافتاده در لحد، چو تو تابنده کوکبي
نشنيدم نشاني تير ستم شود
جز نعش نازنين تو در هيچ مذهبي [2] .
[ صفحه 107]
|