مفضل بن عمر رحمه الله از حضرت جعفر صادق عليه‏السلام از پدر بزرگوارش، از جدشان عليهم‏السلام روايت کرده‏اند که روزي امام حسين عليه‏السلام بر امام حسن عليه‏السلام وارد شد، نگاهي به برادر خود انداخت و گريستند. امام حسن عليه‏السلام فرمود: يا اباعبدالله؛ چرا گريه مي‏کني؟ فرمود: گريه‏ام براي رفتاري است که مردم با شما انجام مي‏دهند. امام مجتبي عليه‏السلام فرمود: آنچه بر سر من آيد زهري است که به کامم ريزند، و به آن کشته شوم؛ ولکن لا يوم کيومک يا أباعبدالله. ولي يا اباعبدالله؛ هيچ روزي چون روز تو نخواهد بود. [ صفحه 109] سي هزار نفر که همه ادعا مي‏کنند از امت جد ما محمد صلي الله عليه و آله و سلم هستند و خود را به اسلام نسبت مي‏دهند، بر تو گرد آيند. فيجتمعون علي قتلک و سفک دمک، و انتهاک حرمتک، و سبي ذراريک و نساءک، و انتهاب ثقلک پس براي کشتن تو و ريختن خونت، و هتک حرمتت، و اسير کردن فرزندان و زنانت و تاراج کردن اموالت همدست مي‏شوند. در آن زمان به بني‏اميه لعنت فرود آيد، و از آسمان خاکستر و خون بارد، و همه چيز حتي وحشيان بيابان و ماهيان دريا به حال تو گريان شوند [1] .

[1] امالي مرحوم صدوق: 115 م 24 ح 3. بحارالانوار: 45 / 218 ح 44.