هنگامي که سيدهي نفيسه عليهاالسلام در مصر ساکن شد، در همسايگي خانهي ايشان دختر نابينائي از جهودان زندگي ميکرد، روزي جناب نفيسه مشغول وضو گرفتن بود که آن دختر به خانه آن بزرگوار آمد و دست برده از آب وضو آن بزرگوار برداشت و بر چشمان خود کشيد، به قدرت پروردگار ديدهاش بينا و روشن شد [1] .
|