1. زيارتي مفصل است که آن را در هر زمان و هر مکان (از دور و نزديک) مي‏توان خواند و مرحوم سيد بن طاووس قدس سره آن را نقل کرده است اللهم اني أسألک يا رافع السماوات المبنيات و يا ساطح الأرضين المدحوات و يا ممکن الجبال الراسيات يا مخرج النبات يا من لا تتشابه عليه الأصوات أن تبلغ اللهم سلامي الي النور المخترع من الأنوار و المبتدع من شعاع عناصر الأبرار و مالک الجنة و النار محمد الرسول المختار سيد مضر و نزار و صاحب الفضائل خدايا! از تو مي‏خواهم اي فرازنده‏ي آسمان‏هاي افراشته، و اي گستراننده‏ي زمين‏هاي هموار، و اي سخت کننده‏ي کوه‏هاي استوار، و اي روياننده‏ي رستني‏ها، و اي کسي که صداها [ي گوناگون] او را به اشتباه نمي‏افکنند! که سلامم را برساني به نور پديد آمده از نورها و آفريده شده از پرتو ذات نيکان، و صاحب بهشت و آتش، محمد، فرستاده برگزيده، و سرور مضر و نزار [1] ، و داراي فضيلت‏ها [ صفحه 241] و المناقب و الفخار و من انتجبه و اصطفاه عالم العلانية و الأسرار سلالة ابراهيم الخليل و عنصر الذبيح اسماعيل المخدوم بجبرئيل صاحب الآيات في الآفاق المحمول علي البراق صلي الله عليه و آله. السلام علي الامام العادل و الصيب الهاطل صاحب المعجزات و الفضائل و البراهين و الدلائل السيد الحلاحل و البطل المنازل و اليعسوب للدين و من هو للأحکام فاصل و للرکوع مواصل و للمارقة من الدين قاتل الامام البطين الأصلع و البطل الأورع و الهمام المشفع الذي هو عن الشرک أنزع صاحب أحد و حنين و أبي‏شبر و شبير المهذب الأنساب الذي لم يلحقه عمه الجاهلية و لم يطعن في صميمه بشائبة مشاب حليف و فرزانگي‏ها و سربلندي‏ها، و کسي که داناي آشکار و نهان [مساوي خدا] او را [از] نسل ابراهيم، دوست واقعي خدا و نژاد اسماعيل ذبح شده برگزيد، آن که جبرئيل خدمت گزاري‏اش کرد؛ دارنده‏ي نشانه‏ها در کران‏ها، سوار بر براق [2] که خدا بر او و خاندانش درود فرستد! سلام بر پيشواي دادگر، و باران پيوسته، داراي معجزه‏ها و فضيلت‏ها، و برهان‏ها و نشانه‏ها، سرور و سالا، و قهرمان جنگاور رو در روي دشمن، و بزرگ سرپرست آيين، کسي که فيصله بخش احکام، و پيوسته در رکوع است، و کشنده‏ي از دين برگشتگان، و پيشواي فربه و موي پيش سر ريخته، و قهرمان بسيار پارسا، و امير بلند همت و شفاعت پذيرفته، کسي که هرگز شرک نورزيد، حاضر در [جنگ] احد و حنين، پدر حسن و حسين، پاکيزه دودماني که گمراهي جاهليت به او نرسيد و در نژاد پاکش هيچ آلودگي راه نيافت، يار هميشگي [ صفحه 242] المحراب المکني بأبي تراب المودع بأرض النجف العالي النسب و الشرف مولاي أمير المؤمنين علي بن أبي‏طالب عليه مني أفضل السلام. السلام علي الطاهرة الحميدة و البرة التقية الرشيدة النقية من الأرجاس المبرأة من من الأدناس الزاکية المفضلة علي نساء العالمين السعيدة المطلوبة بالأحقاد المفجوعة بالأولاد الحورية الزهراء المهذبة من الخناء المشفعة يوم اللقاء ابنة نبيک و زوجة وليک و أم شهيدک فاطمة الانفطام مربية الأيتام العارفة بالشرائع و الأحکام عليها من وليها أفضل السلام. السلام علي الامام المعصوم و السبط المظلوم و المضطهد المسموم بدر النجوم و المودع بالبقيع ذي الشرف الرفيع السيد الزکي و المهذب التقي أبي‏محمد الحسن بن علي عليهماالسلام. السلام علي الامام القتيل محراب، و ملقب به ابوتراب، به خاک سپرده در سرزمين نجف، داراي نژاد و شرافت والا، مولاي من، امير مؤمنان، علي فرزند ابوطالب! برترين سلام از سوي من نثارش باد! سلام بر بانوي پاک و ستوده، و نيکوکار و پارسا و ره يافته، و پاک شده از پليدي‏ها، و دور شده از آلودگي‏ها، و پاکيزه و برتري يافته بر بانوان جهانيان، نکوبخت آماج کينه‏ها، و سوگوار فرزندان، بانوي فرشته صفت تابناک، پاک از ناسزا، شفاعت پذيرفته در روز ديدار [با خدا]، دخت پيامبرت، و همسر وليت، و مادر شهيد راهت، بازدارنده‏ي [دوستان] از آتش، تربيت کننده‏ي يتيمان، آشنا به دستورهاي دين و احکام! برترين سلام از سوي دوستدارش بر او باد! سلام بر پيشواي باز داشته [از گناه]، و نواده‏ي ستمديده، آزرده‏ي زهر خورده، ماه تمام ميان ستارگان، به خاک سپرده شده در بقيع، داراي شرافت والا، آن بزرگ پاکيزه، و پاک شده‏ي پارسا، ابومحمد، حسن فرزند علي! بر ايشان سلام باد! سلام بر پيشواي کشته شده، [ صفحه 243] و السيد النبيل الذي هو للرسول نجل و سليل و الذي طهره الجليل و الذي نطق بفضله التنزيل و ناغاه جبرئيل سيد کل قتيل الذي فنده أهل التحريف و التبديل الذين زخرفوا دينهم بالأباطيل و لم يفرقوا بين التحريم و التحليل أشباه أهل الفيل عليهم لعائن الله جيلا بعد جيل و قبيلا بعد قبيل قتيل الطغاة و جديل الغواة الظلمة البغاة المستودع بأرض کربلاء الذي صلت عليه و تولت دفنه ملائکة السماء الحسين بن علي عليهماالسلام. السلام علي النور الساطع و البرق اللامع و العالم البارع سليل النبوة و فطيم الوصية خدن التأويل و الزناد القادح و الضياء اللائح و المتجر الرابح و برج البروج ذي الثفنات راهب العرب السجاد زين العابدين البکاء علي بن الحسين عليهماالسلام. السلام علي الامام و سرور ارجمند، کسي که فرزند و از نسل رسول است، و خداي بلند مرتبه او را پاکيزه ساخت، و کسي که قرآن در برتري‏اش سخن پرداخت، و جبرئيل، هم سخن کودکي او شد! سرور کشته شدگان، کسي که تحريف کنندگان و دگرگون سازان دين، تکذيبش کردند؛ کساني که دين خود را با غير واقعيت‏ها آراستند و ميان حرام و حلال کردن تفاوت ننهادند؛ همانند اصحاب فيل، لعنت‏هاي خدا گروه گروه و طايفه طايفه بر آنان باد! کشته‏ي طغيانگران، و پايمال گمراهان و ستمکاران و سرکشان، و به خاک سپرده در سرزمين کربلا، کسي که فرشتگان آسمان نمازگزاردن بر او و به خاک سپردنش را عهده‏دار شدند، حسين فرزند علي! بر ايشان سلام باد! سلام بر نور درخشان، و درخشش تابان، و داناي برتر، فرزند نبوت، و شيرخورده از امامت، و مونس تأويل [مساوي قرآن]، مشعل فروزان و نور آشکار و سرمايه‏ي سودآور و يکي از برج‏هاي دوازده‏گانه [مساوي امامان]، داراي پينه [در سجده‏گاهش]، زاهد عرب، بسيار سجده‏گزار، زينت عبادت کنندگان، هميشه گريان، علي فرزند حسين! بر ايشان سلام باد! سلام بر پيشواي [ صفحه 244] الصادق المقال المتکرم المفضال المجيب عن کل سؤال المخبر عن الله بالأرزاق و الآجال الذي لا يعرف الکذب و لا الانتحال البعيد الشبيه و المثال الامام المعصوم محمد بن علي باقر العلوم عليهماالسلام. السلام علي الامام الصادق مبين المشکلات و مظهر الحقائق المفحم بحجته کل ناطق مخرس ألسنة أهل الجدال مسکن الشقاشق العليم عند أهل المغارب و المشارق جعفر بن محمد الصادق عليهماالسلام. السلام علي الامام التقي و المخلص الصفي و النور الأحمدي و الشهاب المضي عروة الله الوثقي التي من تمسک بها نجي و من تخلف عنها هوي النور الأنور و الضياء الأزهر موسي بن جعفر عليهماالسلام. السلام علي الامام الرضي و الشيخ العلوي المحکم في امضاء حکمه في النفوس المستودع راستين گفتار، بزرگوار بسيار بخشنده، پاسخ دهنده‏ي هر درخواست که از جانب خدا از روزي‏ها و مرگ‏ها خبر مي‏دهد؛ کسي که نه دروغ مي‏داند، و نه ادعاي ناروا، آن بي‏همانند و بي‏مثال، پيشواي بي‏گناه، محمد فرزند علي، شکافنده دانش‏ها! بر ايشان سلام باد! سلام بر پيشواي راستين، روشنگر دشواري‏ها، و آشکار کننده‏ي حقيقت‏ها، و قانع کننده‏ي هر سخنگو با برهان خويش، لال کننده‏ي زبان ستيزه جويان، فرو نشاننده‏ي شور زبان آوران که نزد اهل مغرب و مشرق عالم، بسيار دانا است، جعفر راستگو فرزند محمد! بر ايشان سلام باد! سلام بر پيشواي پارسا، و با اخلاص برگزيده، نور احمدي، و شهاب روشنگر، دستاويز محکم خدا! که هر کس بدان آويزد، نجات يابد و هر کس آن را رها سازد، نابود شود. تابنده‏ترين نور، و درخشان‏ترين روشنايي موسي فرزند جعفر! بر ايشان سلام باد! سلام بر پيشواي راضي، و بزرگ مرد علوي، که در اجراي فرمان خود در ميان مردم حاکم شد، به خاک سپرده [ صفحه 245] بأرض طوس علي بن موسي الرضا عليهماالسلام. السلام علي الباب الأقصد و الطريق الأرشد و العالم المؤيد ينبوع الحکم و مصباح الظلم سيد العرب و العجم الهادي الي الرشاد الموفق بالتأييد و السداد محمد بن علي الجواد عليهماالسلام. السلام علي الامام منحة الجبار المختار من المهديين الأبرار المخبر عما غبر من الأخبار الذي کان له القرآن دثارا و شعارا سيد الوري علي بن محمد المولود بالعسکر الذي حذر بمواعظه و أنذر عليه‏السلام. السلام علي الامام المنزة عن المآثم المطهر من المظالم الحبر العالم الذي لم تأخذه في الله لومة لائم العالم بالأحکام المغيب ولده عن عيون الأنام البدر التمام التقي النقي الطاهر الزکي أبي‏محمد الحسن بن علي العسکري عليهماالسلام. السلام علي الامام در سرزمين طوس، علي فرزند موسي! بر ايشان سلام باد! سلام بر درگاه پايدار و راه استوار حق، و داناي تأييد شده، سرچشمه حکمت‏ها، و چراغ تاريکي‏ها، سرور عرب و غيرعرب، آن راهنما به سوي آگاهي و هدايت، توفيق يافته به تأييد و درستي، محمد بخشنده، فرزند علي! بر ايشان سلام باد! سلام بر عطاي خداي غلبه کننده، برگزيده از نيکان، آگهي دهنده از اخبار فراموش شده، کسي که قرآن، ظاهر و باطنش را فرا گرفته بود، سرور مردم، علي فرزند محمد، آن زاده در لشکرگاه، کسي که با اندرزهاي خود بر حذر داشت و بيم داد! بر او سلام باد! سلام بر پيشواي بر کنار شده از گناهان، پاک شده از ستم‏ها، دانايي که در راه خدا، سرزنش هيچ سرزنش کننده‏اي او را باز نداشت، داناي مسائل [شرعي]، که فرزندش از چشم مردم پوشيده است، ماه تمام، پارساي ناآلوده و پاک و پاکيزه، ابومحمد، حسن عسکري فرزند علي! بر ايشان سلام باد! سلام بر پيشواي [ صفحه 246] العالم الغائب عن الأبصار و الحاضر في الأمصار و الغائب عن العيون و الحاضر في الأفکار بقية الأخيار الوارث ذاالفقار الذي يظهر في بيت الله الحرام ذي الأستار و ينادي بشعار يا ثارات الحسين أنا الطالب بالأوتار أنا قاصم کل جبار القائم المنتظر ابن الحسن عليه و آله أفضل السلام. اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه و أوسع منهجه و اجعلنا من أنصاره و أعوانه الذابين عنه المجاهدين في سبيله و المستشهدين بين يده. اللهم صل علي محمد و آل محمد و تقبل منا الأعمال و بلغنا برحمتک جميع الآمال و أفسح الآجال. اللهم انا نسألک الرضا و العفو عما مضي و التوفيق لما تحب و ترضي [3] . دانا، نهان از چشم‏ها، و حاضر در شهرها، پنهان از ديده‏ها، و حاضر در انديشه‏ها، بازمانده‏ي نيکان، و وارث ذوالفقار، کسي که در خانه محترم و پرده‏دار خدا [مساوي کعبه] آشکار مي‏شود و با اين شعار ندا بر مي‏آورد: «اي خون خواهان حسين! منم خون خواه ستمديدگان. من در هم شکننده تمام زورگويانم. [منم] قيام کننده مورد انتظار». فرزنند حسن! بر او و خاندانش برترين سلام‏ها باد! خدايا! گشايش در کارش را سرعت بخش و راه بيرون آمدن [از غيبت] را برايش آسان و مسيرش را هموار کن، و ما را از ياران و ياورانش قرار ده که از او دفاع مي‏کنند و در راهش به جهاد مي‏پردازند و پيش رويش به شهادت مي‏رسند. خدايا! بر محمد و خاندان محمد درود فرست و اعمال ما را بپذير و به مهرباني‏ات، ما را به همه‏ي آرزوها و طولاني‏ترين عمرها برسان. خدايا! از تو خوشنودي و گذشت از گذشته‏ها را خواهانيم و [نيز] موفقيت در آنچه دوست داري و مي‏پسندي را. [ صفحه 247]

[1] نام دو قبيله‏ي عرب است. [2] براق نام مرکبي است که پيامبر صلي الله عليه و آله در شب معراج بر او سوار بود. [3] بحار الأنوار (به نقل از مصباح الزائر)، ج 102، کتاب المزار، باب 8( الزيارات الجامعة التي...)، ص 191.