در برخي منابع، روز را به دوازده ساعت تقسيم کرده و هر ساعت را به امامي نسبت داده و براي برآورده شدن خواستهها، دعايي مخصوص آن ساعت ذکر کردهاند [1] .
ساعت هشتم، مخصوص امام رضا عليهالسلام است که آغاز آن، چهار رکعت از اذان ظهر گذشته، و پايان آن، اول فضيلت نماز عصر است [2] براي اين ساعت دو دعا نقل شده است:
دعاي اول
يا خير مدعو يا خير من أعطي يا خير من سئل يا من أضاء باسمه ضوء النهار و أظلم به ظلمة الليل و سال باسمه وابل السيل
اي بهترين خوانده شده! اي بهترين کسي که عطا ميکند! اي بهترين کسي که از او درخواست کنند! اي آن که روشنايي روز، از نام او روشنايي يافت و تاريکي شب به واسطهي او است و به نام او سيلابها جريان مييابد
[ صفحه 255]
و رزق أولياءه کل خير يا من علا السماوات نوره و الأرض ضوؤه و الشرق و الغرب رحمته يا واسع الجود أسألک بحق وليک علي بن موسي عليهماالسلام و أقدمه بين يدي حوائجي و رغبتي اليک أن تصلي علي محمد و آل محمد و أن تکفيني به و تنجيني مما أخافه و أحذره في جميع أسفاري و في البراري و القفار و الأودية و الآکام و الغياض و الجبال و الشعاب و البحار يا واحد يا قهار يا عزيز يا جبار يا ستار.
و هر خيري را روزي دوستانش ميکند! اي آن که نورش آسمانها را در نورديد و پرتوش زمين را فراگرفت و رحمتش شرق و غرب را آکنده کرد! اي صاحب بخشش گسترده! از تو ميخواهم به حق وليت علي فرزند موسي که بر آنان سلام باد، و او را بر درخواستها و خواهشهايم پيش مياندازم [ميخواهم] که بر محمد و خاندان محمد درود فرستي و به واسطهي او مرا کفايت کني و از آن چه ميترسم و مي پرهيزم، در تمام سفرهايم و در خشکيها و بيابانها و گردنهها و تپهها و بيشهها و کوهها و درهها و درياها نجاتم دهي. اي يگانه! اي غلبه کننده! اي عزتمند! اي جبران کننده! اي پوشانندهي [گناهان]!
و نيازهايت را ذکر ميکني [3] .
دعاي دوم
اللهم أنت الکاشف للملمات و الکافي للمهمات و المفرج للکربات و السامع للأصوات و المخرج من الظلمات و المجيب
خداوندا! تو برطرف کنندهي ناگواريها و کفايت کنندهي امور با اهميت و گشايندهي اندوهها و شنوندهي نواها و بيرون آورنده از تاريکيها و جوابگوي
[ صفحه 256]
للدعوات الراحم للعبرات جبار الأرض و السماوات يا ولي يا مولي يا علي يا أعلي يا کريم يا أکرم يا من له الاسم الأعظم يا من علم الانسان ما لم يعلم فاطر السماوات و الأرض و هو يطعم و لا يطعم أسألک بمحمد المصطفي من الخلق المبعوث بالحق و بأميرالمؤمنين الذي أوليته فألفيته شاکرا و ابتليته فوجدته صابرا و بالامام الرضا علي بن موسي الذي أوفي بعهدک و وثق بوعدک و أعرض عن الدنيا و قد أقبلت اليه و رغب عن زينتها و قد رغبت فيه أن تصلي علي محمد و آل محمد فقد توسلت بهم اليک و قدمتهم أمامي و بين يدي حوائجي أن تهديني الي سبيل مرضاتک و تيسر لي أسباب طاعتک و توفقني لابتغاء الزلفة بموالاة أوليائک و ادراک الحظوة من معاداة أعدائک و تعينني علي أداء فرائضک و استعمال
درخواستها و رحم کننده بر اشکها و چيرهي بر زمين و آسمانها هستي. اي صاحب اختيار! اي سرپرست! اي بلند مرتبه! اي بلند مرتبهترين! اي سخاوتمندترين! اي کسي که اسم اعظم از آن او است! اي کسي که به انسان، آنچه را نميدانست، آموخت! اي پديدآورندهي آسمانها و زمين که طعام دهد و طعام داده نميشود! از تو ميخواهم به محمد، برگزيدهي آفريدگان و برانگيختهي بر حق و به امير مؤمنان آن کس که پيشوا قرارش دادي پس او را شکرگزار يافتي و او را آزمودي پس شکيبايش يافتي و به پيشواي خشنود، علي فرزند موسي که به پيمانت وفا کرد و به وعدهات اطمينان يافت و از دنيا روي تابيد؛ حال آن که دنيا به او روي کرده بود و از زيورش بيزاري جست؛ حال آن که زيور دنيا، خواهانش بود که بر محمد و خاندان محمد درود فرستي؛ که همانا به واسطهي آنها به تو تقرب ميجويم و آنها را بر خود و خواستههايم مقدم ميدارم که مرا به راه خشنوديات هدايت و اسباب فرمانبرداريات را برايم آسان کني و به تقرب جستن [به تو] به وسيلهي دوستداري دوستانت و بهره بردن از دشمني دشمنانت توفيقم دهي و در به جا آوردن واجباتت و به کارگيري سنت ياريام کني و مرا موفق
[ صفحه 257]
سنتک و توفقني [توفني] علي المحجة المؤدية الي العتق من عذابک و الفوز برحمتک يا أرحم الراحمين [4] .
بداري [مرا بميراني] بر راهي که به آزادي از عذابت و نائل شدن به رحمتت منتهي ميشود اي مهربانترين مهربانان!
|