عن أبيالحسن علي بن موسي الرضا عليهماالسلام أنه قال له رجل من أهل خراسان: «يابن رسول الله رأيت رسول الله صلي الله عليه و آله في المنام کأنه يقول لي کيف أنتم اذا دفن في أرضکم بضعتي و
[ صفحه 60]
استحفظتم وديعتي و غيب في ثراکم نجمي؟» فقال له الرضا عليهالسلام: «أنا المدفون في أرضکم و أنا بضعة من نبيکم و أنا الوديعة و النجم. ألا فمن زارني و هو يعرف ما أوجب الله عزوجل من حقي و طاعتي، فأنا و آبائي شفعاؤه يوم القيامة و من کنا شفعاءه نجي و لو کان عليه مثل وزر الثقلين الجن و الانس...» [1] .
مردي از اهل خراسان به امام رضا عليهالسلام عرض کرد: «اي فرزند رسول خدا! در خواب، رسول خدا صلي الله عليه و آله را ديدم که به من فرمود: «چگونه خواهيد بود [مساوي چه انجام ميدهيد] آن هنگام که پارهي تنم در سرزمين شما دفن شود و شما را حافظ امانت من کنند و ستارهي من در خاک شما پنهان شود؟» امام رضا عليهالسلام به او فرمود: «منم آن که در سرزمين شما دفن ميشود و منم پارهي تن پيامبر شما و منم امانت و ستارهي او. آگاه باشيد هرکس مرا زيارت کند در حالي که آنچه را خداي با عزت و شوکت از حق من و اطاعت من واجب کرده بشناسد [و بپذيرد]، من و پدرانم روز قيامت شفيعان او خواهيم بود و هرکس ما شفيع او باشيم، نجات مييابد؛ هرچند بر او گناه جن و انس باشد...».
|