مرحوم محدث نوري قدس سره، در کتاب نجم الثاقب حکايتي زيبا را نقل ميکند و آن را بسيار موثق و با ارزش ميداند. اين حکايت، تشرف شخصي به نام حاج علي بغدادي به محضر امام زمان عليهالسلام است. اين شخص که بسيار پرهيزگار و مورد اطمينان عالمان زمان خود بوده است، بدون اين که حضرت را بشناسد، مطالبي را ميپرسد که از آن جمله پرسشي است دربارهي زيارت امام رضا عليهالسلام که چنين است:
گفتم: «سيدنا! مسألة». فرمود: «بپرس». گفتم «سنه 1269، حضرت امام رضا عليهالسلام را زيارت کرديم و در درود، يکي از عربهاي «شروقيه» را که از باديهنشينان طرف شرقي نجف اشرفند، ملاقات کرديم و او را ضيافت نموديم و از او پرسيديم که چگونه است ولايت رضا عليهالسلام؟» گفت: «بهشت است. امروز پانزده روز است که من از مال مولاي خود
[ صفحه 71]
حضرت رضا عليهالسلام خوردهام. چه حق دارد منکر و نکير که در قبر نزد من بيايند؟ گوشت و خون من از طعام حضرت روييده درمهمانخانه آن جناب». آيا صحيح است، علي بن موسي الرضا ميآيد او را از منکر و نکير خلاص ميکند؟» فرمود: «آري، والله! جد من ضامن آن است» [1] .
[ صفحه 75]
|