«پسرم! تکتم (مساوي نجمه) کنيزي است که هرگز بهتر از او نديده ام. شک ندارم اگر نسلي از او به وجود آيد، خداي متعال آن نسل را پاک و مطهر مي‏کند...». [1] . اين، قسمتي از صحبت حميده (مادر بزرگوار امام موسي عليه‏السلام) است که به معرفي همسر آينده‏ي فرزندش مي‏پردازد. طبق برخي نقل‏ها، پيغمبر اکرم صلي الله عليه و اله نيز در خواب، ازدواج او با حضرت موسي بن جعفر عليهماالسلام را به حميده سفارش مي‏کند [2] . اين پيوند مبارک شکل مي‏گيرد و نخستين ثمره‏ي آن، فرزندي بي‏همتا و پربرکت است که نشانه‏هايي، از استثنايي بودنش خبر مي‏دهد. مادرش، نجمه (تکتم) مي‏گويد: «در مدت بارداري، هيچ گاه سنگيني او را حس نکردم و هنگامي که به خواب مي‏رفتم، از شکم خود صداي ذکر مي‏شنيدم...» [3] . پس از ماه‏ها انتظار، چشم مادر به جمال فرزند گرامي‏اش روشن شد. سحرگاه پنجشنبه يازدهم ذي القعده سال 104 ق [4] نور آن فرزند بزرگوار، خانه امام کاظم عليه‏السلام را صفايي مضاعف بخشيد. او پس از به دنيا آمدن، دست‏ها را بر زمين [ صفحه 24] گذاشت و سر به آسمان بلند کرد و لبانش را به گونه‏اي حرکت داد که انگار چيزي مي‏گويد [5] پدر بزرگوارش پس از لحظاتي وارد شد و به مادر گفت: «نجمه! کرامت پروردگارت گوارا و مبارکت باد!» مادر نيز فرزند را که همچون در در صدف، در پارچه‏اي سفيد پيچيده شده بود، به پدر داد. امام کاظم عليه‏السلام در گوش راستش اذان، و در گوش چپش اقامه گفت. آب فرات طلبيد و کام او را با آن آب برداشت؛ سپس به مادر برگرداند و فرمود: «او را بگير که بقية الله [6] در زمين است» [7] . پس از تولد، مادر را (به برکت اين فرزند) طاهره، به معناي زن پاک و مطهر ناميدند [8] . پدر، او را علي، همنام اميرالمؤمنين عليه‏السلام نام گذاشت و به لقب رضا داد. او محبوب‏ترين فرزند پدر بود. مفضل مي‏گويد: «روزي به ديدن امام موسي بن جعفر عليهماالسلام رفتم. ديدم فرزندش، علي عليه‏السلام را در دامن نشانده، او را مي‏بوسد و به دوش خود مي‏گذارد و به او بسيار محبت مي‏کند و مي‏گويد: «پدر و مادرم فدايت! چه خوشبو و خوش خلق و آراسته‏اي!» عرض کردم: «فدايت شوم محبتي از اين کودک در دلم افتاده که نسبت به کسي جز شما چنين محبتي را احساس نمي کنم». فرمود: «مفضل! جايگاه او نسبت به من، همانند جايگاه من نسبت به پدرم است. (مساوي او امام بعد از من است)»؛ سپس آيه را خواند: «ذرية بعضها من بعض و الله سميع عليم [9] ؛ (انبيا) برخي از نسل برخي ديگرند و خداوند شنوا و دانا است». [ صفحه 25] عرض کردم: «او امام بعد از شما خواهد بود؟» فرمود: «آري! هر کس اطاعتش کند، هدايت شود و هر کس او را نافرماني کند، کافر است» [10] . امام رضا عليه‏السلام سي سال را در خدمت پدر بزرگوار خود گذراند و در اين مدت، بهترين ياور پدر در دوران ظلم و خفقان خلفاي عباسي بود. نقل شده است که روزي امام کاظم عليه‏السلام عده‏اي از نسل ابوطالب عليه‏السلام را جمع کرد و به آنها فرمود: «شاهد باشيد که اين پسرم (علي) وصي و جانشين من و عهده‏دار امر من (مساوي امامت) و جانشين پس از من است. هر که از من طلبي دارد، از او بگيرد و به هر که وعده‏اي داده‏ام، از او بخواهد و هر کس به ناچار بايد خودم را ملاقات کند، فقط با نامه و دست خط او به ملاقاتم بيايد» [11] . آن حضرت پس از شهادت مظلومانه و غريبانه‏ي پدر، در سي سالگي [12] به امامت رسيد و عهده‏دار هدايت امت اسلامي شد.

[1] عيون أخبار الرضا عليه‏السلام، ج 1، باب 2 (ما جاء في أم‏الرضا...)، ح 1، ص 27. [2] همان، ح 3، ص 31. [3] همان، باب 3( في ذکر مولد الرضا...)، ح 2، ص 37. [4] همان، ح 1، ص 34. [5] اين معجزه‏ها براي امامان ديگر عليهم‏السلام نيز پس از به دنيا آمدن بوده است و با توجه به اين که قرآن کريم از سخن گفتن حضرت عيسي عليه‏السلام در گهواره خبر مي‏دهد، مانند اين معجزه‏ها براي امامان ما عليهم‏السلام چيز بعيدي نيست. [6] «بقية الله»، لقب تمام امامان و به معناي جانشين خدا در عالم و ذخيره‏ي الهي است؛ البته اين لقب براي حضرت مهدي عليه‏السلام ويژگي خاصي دارد. [7] همان، ح 2، ص 38. [8] همان، باب 2( ما جاء في أم‏الرضا...)، ح 3، ص 31. [9] آل عمران، 34. [10] عيون أخبار الرضا عليه‏السلام، ج 1، باب 4(نص أبي‏الحسن موسي...)، ح 28، ص 60. [11] همان، ح 14، ص 51. [12] همان، باب 3( في ذکر مولد الرضا...)، ح 1، ص 35.