اين معروفترين زيارت جامعه و مشهور به زيارت جامعه کبيره است که داراي محتواي بسيار عالي و کامل و حاوي مطالب و معارف گرانقدري دربارهي امامان عليهمالسلام است.
اين زيارت از امام هادي عليهالسلام رسيده است به اين صورت که شخصي به آن حضرت عرض کرد: «زيارتي با بلاغت و کامل به من ياد دهيد، تا هرگاه يکي از شما (ائمه) را زيارت کردم، آن را بخوانم».
امام هادي عليهالسلام فرمودند: «هنگامي که به درگاه حرم رسيدي - در حالي که غسل داري - شهادتين [1] را بگو. پس از آن که داخل شدي و قبر را ديدي بايست و سي مرتبه «الله اکبر» بگو. سپس اندکي - با آرامش و وقار - راه برو و قدمها را کوتاه بردار و بايست و سي مرتبه «الله اکبر» بگو. پس از آن، نزديک قبر شو و چهل مرتبه «الله اکبر» بگو تا صد تکبير تمام شود. سپس بگو:
السلام عليکم يا أهل بيت النبوة و موضع الرسالة و مختلف الملائکة و مهبط الوحي و معدن الرحمة و خزان العلم و منتهي الحلم و أصول الکرم و قادة الأمم و أولياء النعم و عناصر الأبرار
سلام بر شما اي خاندان نبوت و جايگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان و جايگاه نزول وحي و معدن رحمت، و گنجينههاي علم و نهايت بردباري و ريشههاي بخشندگي و رهبران امتها و صاحبان نعمتها و رکن نيکوکاران
[ صفحه 146]
و دعائم الأخيار و ساسة العباد و أرکان البلاد و أبواب الايمان و أمناء الرحمن و سلالة النبيين و صفوة المرسلين و عترة خيرة رب العالمين و رحمة الله و برکاته السلام علي أئمة الهدي و مصابيح الدجي و أعلام التقي و ذوي النهي و أولي الحجي و کهف الوري و ورثة الأنبياء و المثل الأعلي و الدعوة الحسني و حجج الله علي أهل الدنيا و الآخرة و الأولي و رحمة الله و برکاته السلام علي محال معرفة الله و مساکن برکة الله و معادن حکمة الله و حفظة سر الله و حملة کتاب الله و أوصياء نبي الله و ذرية رسول الله صلي الله عليه و اله و رحمة الله و برکاته السلام علي الدعاة الي الله و الأدلاء علي مرضاة الله و المستقرين في أمر الله و التامين في محبة الله و المخلصين في توحيد الله و المظهرين
و سروران خوبان و زمامداران بندگان و بزرگان سرزمينها و درگاههاي ايمان و امينان [خداي] رحمان و نسل پيامبران و برگزيدهي فرستادگان و خاندان برگزيده پروردگار جهانيان، و رحمت خدا و برکتهايش بر شما باد! سلام بر پيشوايان هدايت و چراغهاي تاريکيها و نشانههاي پارسايي و دارندگان خرد و صاحبان عقل و درايت و پناه مردم و وارثان پيامبران و برترين نمونه و [صاحبان] دعوت نيکو و حجتهاي خدا بر اهل دنيا و آخرت و عالم نخستين، و رحمت خدا و برکتهايش بر شما باد! سلام بر در بردارندگان شناخت خدا و جايگاههاي برکت خدا و معدنهاي حکمت خدا! و نگاهبانان سر خدا و در بردارندگان کتاب خدا و جانشينان پيامبر خدا و نسل فرستاده خدا که خدا بر او و خاندانش درود فرستد، و رحمت خدا و برکتهايش بر شما باد! سلام بر دعوت کنندگان به خدا و راهنمايان به سوي خشنودي خدا و ثابت قدمان در فرمان خدا و کمال يافتگان در محبت خدا و خالصان در توحيد خدا و آشکار کنندگان
[ صفحه 147]
لأمر الله و نهيه عباده المکرمين الذين لا يسبقونه بالقول و هم بأمره يعملون و رحمة الله برکاته السلام علي الأئمة الدعاة و القادة الهداة و السادة الولاة و الذادة الحماة و أهل الذکر و أولي الأمر و بقية الله و خيرته و حزبه و عيبة علمه و حجته و صراطه و نوره و برهانه و رحمة الله و برکاته أشهد أن لا اله الا الله وحده لا شريک له کما شهد الله لنفسه و شهدت له ملائکته و أولوا العلم من خلقه لا اله الا هو العزيز الحکيم و أشهد أن محمدا عبده المنتجب و رسوله المرتضي أرسله بالهدي و دين الحق ليظهره علي الدين کله و لو کره المشرکون و أشهد أنکم الأئمة الراشدون المهديون المعصومون المکرمون المقربون المتقون الصادقون المصطفون المطيعون لله القوامون بأمره العاملون بارادته الفائزون
امر و نهي خدا و بندگان گرامي او که در گفتار بر او پيشي نجستند و به فرمان او عمل ميکنند و رحمت خدا و برکتهايش بر شما باد! سلام بر پيشوايان دعوتگر و رهبران هدايتگر و سروران اختياردار و مدافعان حمايتگر و اهل ذکر و فرمانداران و ذخيرهي الهي و برگزيدگان او و حزب او و جايگاه علم او و حجت او و راه [رسيدن به] خدا و نور و برهان او، و رحمت خدا و برکتهايش بر شما باد! گواهي ميدهم که معبودي جز خدا نيست. يگانه است و شريکي ندارد؛ همان گونه که خدا براي خود گواهي داد و فرشتگان و صاحبان دانش از آفريدههايش گواهي دادند که معبودي جز خداي با عزت و حکمت نيست و گواهي ميدهم که محمد، بندهي برگزيده او و فرستادهي پسنديده او است. او را با هدايت و آيين راستين فرستاد تا بر همهي آيينها چيرهاش سازد؛ هر چند مشرکان ناپسند دارند و گواهي ميدهم که شما پيشوايان رهيافته و هدايت شده و بازداشته از گناه و گرامي و نزديک [به خدا] و پارسا و راستگو و برگزيده و فرمانبردار خدا و برپادارندگان امر او و عمل کننده به خواسته او، و رستگار
[ صفحه 148]
بکرامته اصطفاکم بعلمه و ارتضاکم لغيبه و اختارکم لسره و اجتباکم بقدرته و أعزکم بهداه و خصکم ببرهانه و انتجبکم بنوره و أيدکم بروحه و رضيکم خلفاء في أرضه و حججا علي بريته و أنصارا لدينه و حفظة لسره و خزنة لعلمه و مستودعا لحکمته و تراجمة لوحيه و أرکانا لتوحيده و شهداء علي خلقه و أعلاما لعباده و منارا في بلاده و أدلاء علي صراطه عصمکم الله من الزلل و آمنکم من الفتن و طهرکم من الدنس و أذهب عنکم الرجس [أهل البيت] و طهرکم تطهيرا فعظمتم جلاله و أکبرتم شأنه و مجدتم کرمه و أدمنتم ذکره و وکدتم ميثاقه و أحکمتم عقد طاعته و نصحتم له في السر و العلانية و دعوتم الي سبيله بالحکمة و الموعظة الحسنة و بذلتم أنفسکم في مرضاته و صبرتم علي ما
به بخششگري او هستيد. شما را به دانش خود برگزيد و براي [عالم] غيبش پسنديد و براي سر خود انتخابتان کرد، و شما را به قدرت خود برگزيد و با هدايتش عزتمندتان ساخت و برهانش را ويژه شما قرار داد و براي نورش شما را برگزيد و با روح القدس ياريتان کرد و پسنديد شما را به عنوان جانشينان در زمينش و حجتهايي بر آفريدگانش و ياوران دينش و نگهداران سرش و گنجينههاي دانشش و امانتگاههاي حکمتش و مفسران وحي او و پايههاي يگانگياش و گواهان بر آفريدگانش و نشانههاي بندگانش و جايگاههاي نور [هدايت] در شهرهايش و راهنمايان بر راهش، خدا شما را از لغزشها بازداشت و از فتنهها ايمن، و از پليدي پاک ساخت و ناپاکي را از شما زدود و به طور کامل شما را [اي اهل ايمان] پاک و مطهر ساخت. [شما نيز] شکوهش را سترگ و شأنش را بزرگ دانستيد و بخشايش او را بزرگ داشتيد و پيوسته او را ياد کرديد و عهدش را استوار، و پيمان فرمانبرداري او را محکم ساختيد و براي [رضاي] خدا در پنهان و آشکار خالصانه خيرخواهي کرديد و با حکمت و اندرز نيکو، به سوي خدا فرا خوانديد و در [راه] خشنودياش بذل جان کرديد، و در آنچه در راه خدا
[ صفحه 149]
أصابکم في جنبه و أقمتم الصلاة و آتيتم الزکاة و أمرتم بالمعروف و نهيتم عن المنکر و جاهدتم في الله حق جهاده حتي أعلنتم دعوته و بينتم فرائضه و أقمتم حدوده و نشرتم شرائع أحکامه و سننتم سنته و صرتم في ذلک منه الي الرضا و سلمتم له القضاء و صدقتم من رسله من مضي فالراغب عنکم مارق و اللازم لکم لاحق و المقصر في حقکم زاهق و الحق معکم و فيکم و منکم و اليکم و أنتم أهله و معدنه و ميراث النبوة عندکم و اياب الخلق اليکم و حسابهم عليکم و فصل الخطاب عندکم و آيات الله لديکم و عزائمه فيکم و نوره و برهانه عندکم و أمره اليکم من والاکم فقد والي الله و من عاداکم فقد عادي الله و من أحبکم فقد أحب الله و من أبغضکم فقد أبغض الله و من اعتصم بکم فقد اعتصم بالله
به شما رسيد، شکيبايي کرديد و نماز را به پا داشتيد و زکات را پرداختيد و به نيکي فرمان داديد و از بدي باز داشتيد و در راه خدا آن گونه که شايسته است، جهاد نموديد و دعوتش را آشکار و واجباتش را بيان کرديد و کيفرهاي او را به پا داشتيد و احکام دينياش را منتشر ساختيد و سنتهاي او را پيروي کرديد و در اين باره به خشنودي او رسيديد و تسليم حکمش شديد و فرستادگان گذشتهاش را تصديق کرديد. [شخص] روي گردان از شما، از دين برگشته، و ملازم شما به مقصود رسيده است. کوتاهي کننده در حق شما نابود ميشود و حق، همراهتان و ميان شما و از شما و به سوي شما است، و شما اهل حق و معدن آن هستيد، و ميراث پيامبري نزد شما، و بازگشت مردم به سوي شما، وحساب آنان با شما است و حکم قطعي و فيصله دهنده نزد شما، و نشانههاي خدا نزد شما است، و دستورهاي مهم الهي، دربارهي شما، و نور و برهان او نزد شما، و امر او [مساوي امامت] در اختيار شما است. هر کس با شما دوستي کند، با خدا دوستي کرده و هر که با شما دشمني ورزد، با خدا دشمني ورزيده است و هر که شما را دوست بدارد، خدا را دوست داشته است و هر کس به شما کينه ورزد، به خدا کينه ورزيده است و هر کس به شما چنگ زند
[ صفحه 150]
أنتم الصراط الأقوم و شهداء دار الفناء و شفعاء دار البقاء و الرحمة الموصولة و الآية المخزونة و الأمانة المحفوظة و الباب المبتلي به الناس من أتاکم نجي و من لم يأتکم هلک الي الله تدعون و عليه تدلون و به تؤمنون و به تسلمون و بأمره تعملون و الي سبيله ترشدون و بقوله تحکمون سعد من والاکم و هلک من عاداکم و خاب من جحدکم و ضل من فارقکم و فاز من تمسک بکم و أمن من لجأ اليکم و سلم من صدقکم و هدي من اعتصم بکم من اتبعکم فالجنة مأواه و من خالفکم فالنار مثواه و من جحدکم کافر و من حاربکم مشرک و من رد عليکم في أسفل درک من الجحيم أشهد أن هذا سابق لکم فيما مضي و جار لکم فيما بقي و أن أرواحکم و نورکم و طينتکم واحدة طابت و طهرت بعضها من بعض خلقکم
[مساوي متوسل شود] به خدا چنگ زده است. شماييد راه پايدار و گواهان سراي نابودي [مساوي دنيا] و شفيعان سراي پايندگي [مساوي آخرت] و رحمت پيوسته و نشانهي ذخيره شده و امانت پاس داشته و درگاه آزمايش مردم. هر کس نزد شما آمد، نجات يافته و هر کس نزد شما نيامد نابود شد. به سوي خدا فرا ميخوانيد و به سوي او راهنمايي ميکنيد و به او ايمان داريد و تسليم او هستيد و به فرمان او عمل ميکنيد و به راه او سوق ميدهيد و به گفتار او حکم ميکنيد. سعادتمند شد هر کس که شما را دوست داشت، و نابود شد، هر کس با شما دشمني ورزيد و زيان نمود هر کس شما را انکار کرد و هر کس از شما جدا شد، گمراه شد و هر کس به شما پناه برد، ايمني يافت و هر کس شما را تصديق کرد به سلامت شد و هر کس به شما چنگ زد هدايت يافت و هر کس از شما پيروي کرد، بهشت جايگاه او است و هر کس با شما مخالفت کرد، آتش منزلگاه او است و هر کس شما را انکار کرد، کافر، و هر کس با شما جنگيد، مشرک است و هر کس حکم شما را نپذيرفت، در پستترين جاي جهنم قرار دارد. گواهي ميدهم که اين [اوصاف] براي شما در گذشته نيز بوده، و در آينده هم ثابت است و اين که روحها و نور و سرشت شما يکي است که پاک و پاکيزه است و برخي از برخي ديگر برگرفته شده. خدا، شما را
[ صفحه 151]
الله أنوارا فجعلکم بعرشه محدقين حتي من علينا بکم فجعلکم في بيوت أذن الله أن ترفع و يذکر فيها اسمه و جعل صلواتنا عليکم و ما خصنا به من ولايتکم طيبا لخلقنا و طهارة لأنفسنا و تزکية لنا و کفارة لذنوبنا فکنا عنده مسلمين بفضلکم و معروفين بتصديقنا اياکم فبلغ الله بکم أشرف محل المکرمين و أعلي منازل المقربين و أرفع درجات المرسلين حيث لا يلحقه لاحق و لا يفوقه فائق و لا يسبقه سابق و لا يطمع في ادراکه طامع حتي لا يبقي ملک مقرب و لا نبي مرسل و لا صديق و لا شهيد و لا عالم و لا جاهل و لا دني و لا فاضل و لا مؤمن صالح و لا فاجر طالح و لا جبار عنيد و لا شيطان مريد و لا خلق فيما بين ذلک شهيد الا عرفهم جلالة أمرکم و عظم خطرکم و کبر شأنکم و تمام نورکم و صدق مقاعدکم
نورهايي گرداگرد عرشش آفريد تا اين که به وجود شما بر ما منت نهاد و شما را در جايگاههايي قرار داد که رخصت داده است به بلند مرتبگي آنها و به اين که نامش در آنها ياد شود و درود فرستادن ما بر شما و آنچه را از ولايتتان که ويژهي ما کرد، مايهي پاکيزگي آفرينش ما و پاکي جانهاي ما و تزکيهي ما و کفارهي گناهانمان قرار داد؛ پس ما نزد او پذيراي فضيلت شما و شناخته شده به عنوان تصديق کنندهي شما هستيم. خدا، شما را به شريفترين جايگاه گراميان و والاترين مرتبههاي نزديکان و بالاترين درجههاي فرستادگان رساند؛ به گونهاي که هيچ کس به آن نميرسد و هيچ برتري جويندهاي بر آن برتري نمييابد و هيچ پيشي گيرندهاي از آن پيشي نميگيرد و هيچ طمعکاري در درک آن طمع نميورزد. تا آن که هيچ فرشته مقربي و نه پيامبر فرستادهاي و نه انسان راستيني و نه شهيدي و نه دانشمند و نه ناداني و نه فرومايه و نه ارجمندي و نه مؤمن شايسته و نه گناهکار بدکاري و نه سرکش ستيزهجويي و نه شيطان سرکشي و نه آفريدهي گواهي ميان آنها باقي نماند، مگر آن که به همهي آنان، شوکت امر شما و عظمت مقامتان و بزرگي شأنتان و کمال نورتان و درستي جايگاهتان
[ صفحه 152]
و ثبات مقامکم و شرف محلکم و منزلتکم عنده و کرامتکم عليه و خاصتکم لديه و قرب منزلتکم منه بأبي أنتم و أمي و أهلي و مالي و أسرتي أشهد الله و أشهدکم أني مؤمن بکم و بما آمنتم به کافر بعدوکم و بما کفرتم به مستبصر بشأنکم و بضلالة من خالفکم موال لکم و لأوليائکم مبغض لأعدائکم و معاد لهم سلم لمن سالمکم [و] حرب لمن حاربکم محقق لما حققتم مبطل لما أبطلتم مطيع لکم عارف بحقکم مقر بفضلکم محتمل لعلمکم محتجب بذمتکم معترف بکم و مؤمن بايابکم مصدق برجعتکم منتظر لأمرکم مرتقب لدولتکم آخذ بقولکم عامل بأمرکم مستجير بکم زائر لکم لائذ عائذ بقبورکم مستشفع الي الله عزوجل بکم و متقرب بکم اليه و مقدمکم أمام طلبتي و حوائجي و
و استواري مقامتان و شرافت جايگاهتان و منزلت و ارجمندي شما نزد او و ويژگي شما در پيشگاهش و نزديکي منزلتتان به او را به آنان شناساند. پدر و مادر و خاندان و دارايي و خانوادهام فداي شما! خدا و نيز شما را گواه ميگيرم که به شما و به آنچه ايمان آورديد، ايمان دارم به دشمن شما و هرچه به آن کفر ورزيد، کفر ميورزم. به شأن شما و به گمراهي هر که مخالف شما است، بينايم. دوستدار شما و دوستانتان، و کينهتوز دشمنان شما و دشمن آنان هستم. با هر کس که با شما سازش کند، سازگارم و با هر کس که با شما بستيزد، ستيزه جويم. هر چه را حق دانستيد، حق ميدانم و آنچه را باطل دانستيد، باطل ميدانم. فرمانبردار شمايم. شناساي حق شمايم. به برتري شما اقرار ميکنم. دانش شما را پذيرايم. در پناه شما محفوظم. به [حقانيت] شما معترفم و به بازگشت شما ايمان دارم. رجعت شما را تصديق ميکنم. منتظر امر [مساوي حکومت] شما هستم. دولت شما را انتظار ميکشم. گفتار شما را پذيرايم. دستور شما را به کار ميبندم. به شما پناه ميآورم. زيارت کننده شما و متوسل و پناهجوي قبرهاي شمايم. شما را نزد خداي با عزت و شوکت شفيع قرار ميدهم و به واسطهي شما به سويش تقرب ميجويم و شما را بر درخواستها و نيازها و
[ صفحه 153]
ارادتي في کل أحوالي و أموري مؤمن بسرکم و علانيتکم و شاهدکم و غائبکم و أولکم و آخرکم و مفوض في ذلک کله اليکم و مسلم فيه معکم و قلبي لکم سلم و رأيي لکم تبع و نصرتي لکم معدة حتي يحيي الله دينه بکم و يردکم في أيامه و يظهرکم لعدله و يمکنکم في أرضه فمعکم معکم لا مع عدوکم آمنت بکم و توليت آخرکم بما توليت به أولکم و برئت الي الله عزوجل من أعدائکم و من الجبت و الطاغوت و الشياطين و حزبهم الظالمين لکم الجاحدين لحقکم و المارقين من ولايتکم و الغاصبين لارثکم الشاکين فيکم المنحرفين عنکم و من کل وليجة دونکم و کل مطاع سواکم و من الأئمة الذين يدعون الي النار فثبتني الله أبدا ما حييت علي
خواهشها و تمام احوال و کارهايم پيش مياندازم. به پنهان و آشکار شما و حاضر و غايبتان و اول و آخر شما ايمان دارم. در همهي اينها، کارها را به شما سپردهام و در تمام موارد تسليم شما و با شما هستم و قلبم تسليم شما و نظرم پيرو شما است و ياريام براي شما آماده است تا آن که خداي بلند مرتبه، دينش را به واسطهي شما زنده کند، و در روزگارش شما را برگرداند و براي عدلش آشکارتان سازد و شما را بر زمينش مسلط کند؛ پس با شمايم. با شمايم، نه با دشمنان شما. به شما ايمان آوردم و آخرين شما را ولي و سرپرست خود ميدانم؛ همان گونه که نخستين شما را ولي خود ميدانم. به خداي با عزت و شوکت، بيزاري ميجويم از دشمنان شما و از جبت و طاغوت [2] و شيطانها و حزب آنان که به شما ستم، و حق شما را انکار کردند و از ولايت و سرپرستي شما روي گرداندند و ميراثتان را غصب، و دربارهي شما ترديد کردند و از [راه] شما منحرف شدند و [بيزارم] از هر پشتيباني جز شما و از هر کسي که اطاعت شود غير شما و از پيشواياني که به سوي آتش فرا ميخوانند؛ پس خداوند، تا زندهام، مرا بر
[ صفحه 154]
موالاتکم و محبتکم و دينکم و وفقني لطاعتکم و رزقني شفاعتکم و جعلني من خيار مواليکم التابعين لما دعوتم اليه و جعلني ممن يقتص آثارکم و يسلک سبيلکم و يهتدي بهداکم و يحشر في زمرتکم و يکر في رجعتکم و يملک في دولتکم و يشرف في عافيتکم و يمکن في أيامکم و تقر عينه غدا برؤيتکم بأبي أنتم و أمي و نفسي و أهلي و مالي من أراد الله بدأ بکم و من وحده قبل عنکم و من قصده توجه بکم موالي لا أحصي ثناءکم و لا أبلغ من المدح کنهکم و من الوصف قدرکم و أنتم نور الأخيار و هداة الأبرار و حجج الجبار بکم فتح الله و بکم يختم و بکم ينزل الغيث و بکم يمسک السماء أن تقع علي الأرض الا باذنه و بکم ينفس الهم و يکشف الضر و عندکم ما نزلت به رسله و هبطت به
ولايت و دوستي شما و دينتان، استوار کند و بر فرمانبرداري از شما موفقم بدارد و شفاعتتان را روزيام فرمايد و مرا از بهترين دوستان شما قرار دهد که پيرو آنچه به آن فرا خوانديد هستند و مرا از کساني قرار دهد که دنبالهرو شما است و راه شما را ميپيمايد و هدايت يافته به هدايتتان است و در زمرهي شما برانگيخته ميشود و در رجعت شما باز ميگردد و در دولتتان فرمانروا ميشود و در پذيرايي شما شرافت و در روزگارتان قدرت مييابد و در آينده، چشمش به ديدارتان روشن خواهد شد. پدر و مادر و خود و خاندان و داراييام فداي شما باد! هر کس خدا را خواست، از شما آغاز کرد و هر کس او را يگانه دانست، از شما پذيرفت و هر کس آهنگ او کرد، به شما روي آورد. مولاهاي من! نميتوانم ستايش شما را بر شمارم و با ستايش، به ژرفاي شما نميرسم و با توصيف، به قدر و منزلت شما دست نمييابم که شماييد نور خوبان و هدايتگران نيکوکاران و حجتهاي خداي مقتدر. خدا جهان را با شما آغاز کرد و با شما هم پايان ميدهد و به واسطهي شما باران فرو ميفرستد. و به واسطهي شما آسمان را نگاه ميدارد تا بر زمين نيفتد، مگر به اجازهاش، و به واسطهي شما اندوه را برطرف ميکند و سختي را ميزدايد و آنچه پيامبرانش فرو فرستادهاند
[ صفحه 155]
ملائکته و الي جدکم (و چنانچه نيت زيارت حضرت امير را نمودهاي به جاي الي جدکم بگو و الي أخيک و بعد ادامه بده) بعث الروح الأمين آتاکم الله ما لم يؤت أحدا من العالمين طأطأ کل شريف لشرفکم و بخع کل متکبر لطاعتکم و خضع کل جبار لفضلکم و ذل کل شيء لکم و أشرقت الأرض بنورکم و فاز الفائزون بولايتکم بکم يسلک الي الرضوان و علي من جحد ولايتکم غضب الرحمن بأبي أنتم و أمي و نفسي و أهلي و مالي ذکرکم في الذاکرين و أسماؤکم في الأسماء و أجسادکم في الأجساد و أرواحکم في الأرواح و أنفسکم في النفوس و آثارکم في الآثار و قبورکم في القبور فما أحلي أسماءکم و أکرم أنفسکم و أعظم شأنکم و أجل خطرکم و أوفي عهدکم [و أصدق وعدکم] کلامکم نور و أمرکم رشد و وصيتکم التقوي و فعلکم الخير و عادتکم
و فرشتگانش پايين آوردهاند، نزد شما است و جبرئيل به سوي جد شما (به سوي برادرت) فرو آمد. خداوند چيزي را که به هيچ يک از جهانيان نداده است، به شما داد. هر شرافتمندي در برابر شرافت شما سر فرود آورد و هر متکبري به فرمانبرداري شما گردن نهاد و هر سرکشي در برابر برتري شما کرنش کرد و هر چيزي در برابر شما خوار شد و زمين به نور شما درخشيد و رستگاران با ولايت شما رستگار شدند. به واسطهي شما به خشنودي [خدا] راه پيموده شود و بر کسي که ولايت شما را انکار کند، خشم [خداي] رحمان خواهد بود. پدر و مادر و خود و خاندان و داراييام فداي شما باد! يادتان ميان يادکنندگان و نامهايتان ميان نامها و پيکرهايتان ميان پيکرها و روحهاي شما ميان روحها و جانهايتان ميان جانها و آثار شما ميان آثار، و قبرهاي شما ميان قبرها است. چه شيرين است نامهاي شما و چه گرامي است جانهاي شما و چه عظيم است شأن شما و چه شوکتمند است مقام شما و چه باوفا است پيمان شما [و چه راست است وعدهي شما] سخنتان نور است و فرمانتان [باعث] هدايت و سفارش شما پارسايي و کردار شما نيکي است و روش
[ صفحه 156]
الاحسان و سجيتکم الکرم و شأنکم الحق و الصدق و الرفق و قولکم حکم و حتم و رأيکم علم و حلم و حزم ان ذکر الخير کنتم أوله و أصله و فرعه و معدنه و مأواه و منتهاه بأبي أنتم و أمي و نفسي کيف أصف حسن ثنائکم و أحصي جميل بلائکم و بکم أخرجنا الله من الذل و فرج عنا غمرات الکروب و أنقذنا من شفا جرف الهلکات و من النار بأبي أنتم و أمي و نفسي بموالاتکم علمنا الله معالم ديننا و أصلح ما کان فسد من دنيانا و بموالاتکم تمت الکلمة و عظمت النعمة و ائتلفت الفرقة و بموالاتکم تقبل الطاعة المفترضة و لکم المودة الواجبة و الدرجات الرفيعة و المقام المحمود و المقام المعلوم عند الله عزوجل والجاه العظيم و الشأن الکبير و الشفاعة المقبولة ربنا آمنا بما أنزلت
هميشگي شما نيکوکاري و سرشت شما بخشش، و شأنتان حق و راستي و مدارا است، و گفتارتان حکمت و حتمي، و رأي و انديشهي شما دانش و بردباري و دورانديشي است. اگر از خوبي ياد شود، شما آغاز و ريشه و شاخه و معدن و جايگاه و نهايت آن هستيد. پدر و مادر و جانم فداي شما باد! چگونه ستايش نيکوي شما را وصف کنم و نعمتهاي زيباي شما را بشمارم؟ به واسطهي شما خدا ما را از خواري بيرون آورد و گرفتاريهاي شديد را از ما برطرف ساخت و ما را از لبهي پرتگاه نابودي و از آتش [دوزخ] رهانيد، پدر و مادر و جانم فداي شما باد! به واسطهي ولايت شما، خدا، آموزههاي دينمان را به ما آموخت و آنچه را از [امور] دنياي ما نابود شده بود اصلاح کرد و به واسطهي ولايت شما، کلمهي [توحيد] کامل شد و نعمت، عظمت يافت و جدايي به اتحاد تبديل شد، و به واسطهي ولايت شما فرمانهاي واجب پذيرفته شد، و براي شما است دوستي واجب و درجههاي بلند مرتبه و مقام ستوده و جايگاهي که نزد خداي با عزت و شوکت معلوم است و منزلت سترگ و شأن بزرگ و شفاعت پذيرفته. پروردگارا! به آنچه فرو فرستادي، ايمان آورديم
[ صفحه 157]
و اتبعنا الرسول فاکتبنا مع الشاهدين ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا و هب لنا من لدنک رحمة انک أنت الوهاب سبحان ربنا ان کان وعد ربنا لمفعولا يا ولي الله ان بيني و بين الله عزوجل ذنوبا لا يأتي عليها الا رضاکم فبحق من ائتمنکم علي سره و استرعاکم أمر خلقه و قرن طاعتکم بطاعته لما استوهبتم ذنوبي و کنتم شفعائي فاني لکم مطيع من أطاعکم فقد أطاع الله و من عصاکم فقد عصي الله و من أحبکم فقد أحب الله و من أبغضکم فقد أبغض الله اللهم اني لو وجدت شفعاء أقرب اليک من محمد و أهل بيته الأخيار الأئمة الأبرار لجعلتهم شفعائي فبحقهم الذي أوجبت لهم عليک أسألک أن تدخلني في جملة العارفين بهم و بحقهم و في زمرة المرحومين بشفاعتهم انک أرحم الراحمين و صلي الله علي محمد
و از رسول پيروي کرديم؛ پس ما را همراه گواهان بنويس. پروردگارا! دلهاي ما را پس آن که هدايتمان کردي، منحرف مکن و از جانب خود رحمتي به ما ارزاني دار که همانا بسيار بخشندهاي. منزه است پروردگار ما. همانا وعدهي پروردگار ما انجام شدني است. اي ولي خدا! همانا بين من و خداي با عزت و شوکت، گناهاني است که آنها را جز خشنودي شما نابود نميکند؛ پس به حق آن که شما را امين سر خود قرار داد و سرپرستي امور آفريدگانش را به شما سپرد و فرمانبرداري شما را با فرمانبرداري خود همراه کرد، بخشش گناهانم را بخواهيد و شفيعان من باشيد که همانا من فرمانبردار شمايم. هر کس از شما فرمان برد، از خدا فرمان برده است و هر کس نافرماني شما کند، خدا را نافرماني کرده است و هر کس شما را دوست بدارد، خدا را دوست داشته، و هر کس شما را دشمن بدارد خدا را دشمن داشته است. خدايا! همانا اگر شفيعاني نزديکتر به تو از محمد و اهل بيت نيکش، آن پيشوايان نيکوکار مييافتم، هر آينه آنها را شفيعان خود قرار ميدادم. پس به حق آنان که بر خود واجب کردي از تو درخواست ميکنم که مرا از جملهي عارفان نسبت به آنان و به حقشان درآوري و نيز در زمرهي آنان که به شفاعتشان مورد رحمت قرار ميگيرند که همانا تو مهربانترين مهرباناني و خدا بر محمد
[ صفحه 158]
و آله و سلم [تسليما] کثيرا و حسبنا الله و نعم الوکيل» [3] .
و خاندان پاکش درود و سلام فراوان فرستد و خدا ما را بس است و او خوب وکيلي است.
|