با اعتقاد به اين که زائر دعوت شده‏ي امام عليه‏السلام است و مورد عنايت صاحب‏خانه، شايسته است از اين فيض الهي که از ناحيه‏ي امام عليه‏السلام رسيده، به طور کامل بهره‏مند شود و از پاداش عظيم آن به عنوان عطيه‏اي الهي نصيب ببرد. مهمترين مسأله که بايد در انجام زيارت مورد نظر باشد، رعايت ادب حضور در محضر امام عليه‏السلام است. حرم مطهر و بارگاه ملکوتي امام عليه‏السلام جايگاه نزول فرشتگان و کروبيان است؛ بنابراين زائر بايد در محضر مقدس امام عليه‏السلام نکات زير را رعايت کند تا به ساحت قدس آن حضرت بي ادبي نکرده باشد. -هنگام تشرف به حرم، با لباس پاکيزه و خوشبو وارد شود. -وقار و خضوع شايسته‏ي اين مکان مقدس را رعايت کند و از بلند سخن گفتن و بيان سخنان بيهوده و لغو بپرهيزد. - با اعتقاد به اين که کنار قبر مطهر امام عليه‏السلام با حضور در محضر مقدسش فرقي ندارد، بايد در حرم از کارهايي که موجب هتک حرمت حضرت است، مانند خوردن، آشاميدن، خنده با صداي بلند و مانند آن خودداري کند. -از مجادله و بحثهاي خصومت‏انگيز در محضر امام عليه‏السلام بپرهيزد. [ صفحه 88] -از انجام کارهايي چون خوابيدن، دراز کردن پا و پشت کردن به قبر مطهر، خودداري کند. -در حالت خستگي و خواب‏آلودگي به حرم مشرف نشود. -با ديدن دوستان، خود را با سخنان دنيايي سرگرم نسازد و راه را براي طواف زائران مسدود نکند. -ذهن را به کارهاي ديگر مشغول نکند و توجهش به طور کامل به امام عليه‏السلام باشد. -هنگام ازدحام و کثرت زائران در حرم، اگر در اطراف ضريح مطهر است و خود را به ضريح چسبانده، سعي کند از ضريح فاصله بگيرد تا ديگران نيز از اين فيض عظيم بهره‏مند شوند. -اگر نماز زيارت را در مسجد بالاسر به جاي مي‏آورد، پس از نماز بلافاصله محل را ترک کند تا ديگران نيز بتوانند از اين فيض بهره ببرند. -بيشتر زائران فکر مي‏کنند که زيارت يعني پيرامون ضريح گشتن و لمس کردن و بوسيدن آن. آنان مي‏پندارند که اگر به علت کثرت جمعيت در حرم، موفق به چنين کاري نشوند، زيارت‏شان ناقص است و اندوهگين مي‏شوند. -اين دسته از زائران بايد توجه داشته باشند که زيارت با حضور زائر در جوار مرقد امام حاصل مي‏شود و اصل زيارت همان توجه قلبي به امام و اظهار احترام و سلام کردن و برقرار نمودن پيوند روحي با اوست. و اگر دست زائر به ضريح نرسد، خللي به زيارت او وارد نمي‏شود. از سويي، براي افزايش معرفت به امام عليه‏السلام زيارت‏نامه خوانده مي‏شود. اما اگر موقعيت حرم از نظر جمعيت به گونه‏اي باشد که براي زائران مزاحمتي ايجاد نشود و تماس با بانوان پيدا نکند، مطلوب است زائر جلو برود، ضريح را بگيرد و لمس کند و به آن بوسه زند و عرض حاجت نمايد. واضح است که بوسيدن نشانه‏ي علاقه و محبت است. بوسيدن ضريح و در و ديوار حرم و دست کشيدن به آنها هيچ‏گاه مستقلاً مورد توجه زائر نيست، بلکه به واسطه‏ي انتسابي است که به امام عليه‏السلام يافته‏اند و قرب جوار پيدا نموده و محبوب شده‏اند. اين عمل تنها به دليل احترام نهادن به حجت خدا و امامان معصوم است. ضريح و در و ديوار از حضرت برکت و قداست يافته است، چنان‏که جلد قرآن را مي‏بوسيم زيرا معتقديم کاغذي که قرآن روي آن [ صفحه 89] کتابت شده يا چرمي که جلد قرآن دربر گرفته بدين وسيله برکت و قداستي خاص يافته است و اگر همين جرم به صورت کفش يا لباس انسان درآيد هرگز چنين تبرک و قداستي ندارد. بايد دانست که اصولا اين عمل فطري و جبلي است، زيرا گفته‏اند: من احب شيئا احب آثاره. علاقه‏ي قلبي و عشق و محبت به محبوب خود مستلزم محبت به آثار و منسوبان اوست. و نيز از اين جهت که: شرف المکان بالمکين، وجود مقدس امام است که ضريح و در ديوار بارگاه را مقدس و محترم نموده وگرنه چوب و سنگ به خودي خود بدون انتساب به شخص ارزشي ندارند. اما آنان که اين گونه احترامهاي طبيعي را ناروا مي‏شمرند چه بسا خود نسبت به تصوير يا لباس فرزند مرده يا دوست عزيز از وطن دور مانده‏ي خود چنين احساسي را بروز دهند. -بانوان محترم بايد هنگام تشرف به حرم مطهر و زيارت، حجاب و پوشش خود را حفظ کنند و از رويارويي با مردان خودداري نمايند تا از فيض کامل زيارت بهره مند شوند. سخن پاياني اين‏که، زائر بايد به خادمان حرم مطهر احترام بگذارد زيرا احترام به آنها نوعي احترام به صاحب قبر مطهر است؛ چنان‏که بر خادمان روضه‏ي منوره نيز لازم است در راهنمايي و پاسخ به پرسشهاي زائران خوشرويي نشان دهند و با صبر و بردباري نيازهاي آنان را برآورده سازند. و آنان را که غريب هستند و با موقعيت اماکن متبرکه آشنايي ندارند راهنمايي نموده، نسبت به ايشان اظهار محبت کنند. و اگر از زائر کوتاهي ديدند با نهايت متانت امر به معروف و نهي از منکر را با شرايط آن اجرا نمايند. و هيچ‏گاه زائران را مورد اهانت و بي‏حرمتي قرار ندهند. امام صادق عليه‏السلام فرمود: من استخف بمؤمن فينا استخف بنا و ضيع حرمة الله [1] . (هر که مؤمن به ما را خوار شمرد، ما را تحقير کرده و حرمت خدا را تباه نموده است.)

[1] بحارالانوار، 168:68.