در اطراف حواشي در، قصيده‏ي زير از محمدعلي خان (سروش اصفهاني) نقش بسته است: اين در از کعبه است يا باشد در خلد برين‏ آفرين بادا بر اين درگاه و اين در آفرين‏ يا در رحمت بود بر روي گيتي گشته باز گر تو را رحمت ز گيتي بايدت اين است اين‏ باز بر روي تو خواهد شد در هشتم بهشت‏ روي گر سايي به درگاه امام هشتمين‏ زاده‏ي موسي بن جعفر کارفرماي قدر بوالحسن فرخنده فرزند اميرالمؤمنين‏ هر جبين کو سوده شد بر اين مبارک آستان‏ خسرو سيارگان را آمد آن اشک جبين‏ حلقه‏ي زرين سزد از بهر اين در آفتاب‏ مشتري مسمار سيمين زلف حورا زولفين‏ پاسباني در و درباني درگاه او فخر روح‏القدس باشد پاسبان روح‏الامين‏ [ صفحه 45] شد به فرمان ملک آراسته اين در به زر توليت باشد به درگاه امام متقين‏ سر بر اين در نه که راز سرفرازي زين در است‏ رخ بر اين در سا که باب فيض حي داور است‏ رحمت حق را اگر جويي، بيا زين در بجوي‏ اين در والا به سوي عرش رحمان معبر است‏ تا که ره يابي به فردوس برين زين در، درآي‏ چون حريم دلگشاي بضعه‏ي پيغمبر است‏ در ادامه‏ي اشعار آمده است: با ارادت بوسه زن بر درگه شمس‏الشموس‏ کز شرف خاک درش مسجود مهر خاور است‏ زاده‏ي موسي بن جعفر حجت يزدان رضا آن‏که در نام نکويش اسم اعظم مضمر است‏ اختر برج امامت گوهر درج يقين‏ در درياي ولايت فلک دين را لنگر است‏ حضرت روح‏القدس در آستان قدس او امر او را چون قضا و چون قدر فرمانبر است‏ روشني بخشد به دلها پرتو مهر رضا مهر او چون آفتاب آسمان روشنگر است‏ مي‏شود در بارگاه او دعاها مستجاب‏ هر دعا خواهي بکن چون مرغ آمين بر در است‏ حبذا اين روضه‏ي فرخنده کز قدر و جلال‏ کعبه‏ي آمال ملت، افتخار کشور است‏ [ صفحه 46] در حريم هشتمين مهر ولايت نصب شد اين در زيبا که از درهاي جنت برتر است‏ قدسي از در سر برون آورد تاريخش سرود با ادب چشم اميد اهل دلا بر اين در است‏ در پيش روي، در سال 734 ه. ق که ابن‏بطوطه جهانگرد و جغرافي‏دان معروف به مشهد مقدس سفر کرد و حرم مطهر را مشاهده نموده است، ورودي حرم منحصر به در پيش رو با کيفيتي پايين بوده و اطراف حرم به صورت باغ و فضايي باز ديده مي‏شده است، ابن‏بطوطه با يادآوري از در طلاي حرم مي‏گويد: حرم دري آراسته به طلا و نقره داشت که در محل پيش رو نصب بوده البته از باني و سازنده‏ي اين در نامي برده نشده است. اين در، پيش از احداث رواق دارالحفاظ در جنوب حرم، در پيش رو در فضايي باز گشوده مي‏شد. تا اين‏که در سالهاي 821 تا 818 ه. همزمان با ساختن مسجد گوهرشاد در طرف قبله‏ي حرم رواق دارالحفاظ ساخته شد و در پيش رو به اين رواق بازگرديد. در سال 1275 در زمان توليت عضدالملک قزويني، دري با روکش طلا و نقره، آراسته به آيه‏ها، حديثها و شعرهايي به تقريب دو متر و سطحي مزين به طلا که پشت آن نقره بود، ساخته و نصب شد. پس از مدتي، مقداري از طلاي اين در به علت تماس فراوان زائران ساييده شد و ريخت، تا اين‏که در سال 1303 ه. ش بار ديگر توسط مرحوم حاج عبدالعلي، زرگرباشي آستانه و محمدرضا منبت‏کار، طلا و نقره، به همان سبک و نقش اول، قلمزني و بازسازي گرديد. پس از گذشت حدود 40 سال، بار ديگر قسمتي از طلاي آن ريزش کرد و در سال 1342 ه. ش که آستان قدس اقدام به توسعه‏ي حرم و ساختمان در پيش روي مبارک نمود، اين در به موزه انتقال يافت و به جاي آن در فعلي با عرض حدود 75 / 3 متر با کيفيت و توصيفي که شرح آن گذشت، نصب شد. بنا به نقل تاريخ، پيش از نصب در طلاي ناصري در سال 1275 ه. ق، حرم داراي در طلا و مرصعي بود که در روزگار فتحعلي شاه قاجار تقديم روضه‏ي منوره شد. در سال 1264 ه. ق در فتنه‏ي سالار محمدحسن، با طلاي در مزبور و جواهراتي ديگر که از حرم به غارت برد، به نام خود سکه زد. [ صفحه 47] براي رعايت اختصار، از توصيف ترنجهاي سطح در که حاوي آيات و عباراتي به خط طلايي برجسته است، خودداري مي‏شود.