در حاشيه يکي از درهاي قبله صحن موزه نوشته شده است:
اي جنابت قبله حاجات ارباب نياز
حاجتي که اين جا رود معروض بيشبهت رواست
حاجت ابنيمين را هم روا کن به هر آنک
حاجت خلقان روا گردان ز اخلاق شماست
در ره اخلاص تو جز انتظارم هيچ نيست
و آنکه زاداونه فقر است اندر اين بيره نواست
قبله گردون گران حلقه درگاه اوست
ز آن سبب چون خلق دائم قامتش در انحناست
هر که مهرش در ميان جان ندارد چون الف
قامتش روز جزا از غم چو ميم و نون دوتاست
بس عجب نايد نعيم خلد اگر خوش نايدش
چون به مهمانخانه قدسش ابا اندر اباست
[ صفحه 298]
از نژدي خصم او را جايگه تحت الثري
از بلندي قدر او فوق سماوات العلاست
همت عالي او را خاک و زر يکسان بود
وين که زير خاک پاشيده است بر حالش گواست
شاهباز همتش بر لا مکان سازد مکان
تا نپنداري که او را شاخ سدره منتهي است
سر فرو نازد بطوبي و به کوثر همتش
کي فرو دارد که آن با همتش آب و کياست
بعد از آننوشته شده: «سلام عليکم ادخلوا الجنة بما کنتم تعملون ادخلوا الجنة لا خوف عليکم و لا انتم تحزنون» ساخت مشهد مقدس آستان قدس رضوي 1367.
در حاشيه در ديگري در همين مکان نوشته شده است:
طلعت و نور جهان عکسي زموي روي اوست
موي و اليل اذا يغشي ز رويش و الضحا است
قبله گردون ندارد قدر خاک درگهش
يا رب اين فردوس اعلا يا مقام کبرياست
سر مه از خاک پاک او کشيده آفتاب
موجب اين دانم که عينش منبع نور و ضياست
گوهر افشان کن ز جان اي دل که ميداني چه جا است
مهبط نور الهي روضه پاک رضاست
در درياي فتوت گوهر کان کرم
آن که شرح جود اباء کرامش هل اتي است
قبه پر نورش از رفعت سپهر ديگري است
و اندر او ذات پر انوارش چه مهر اندر سماست
[ صفحه 299]
رفعت گردون گردان دارد آن که بر سري
مجمع تقوي و عصمت مرکز صدق و صفاست
حاسدار نشناسدش کز روي رفعت کيست او
پادشاه اشقيا و اصفياء و ازکيا است
اوست بعضي از وجود آن که در معراج قدس
گرد نعل مرکبش روحالامين را توتياست
قلب ميگردد روان از بوي خاک درگهش
خاک نتوان گفتمش کز روي عزت کيمياست
در وسط در نوشته شده: «ادخلوها به سلام آمنين و يدخلهم الجنة عرفها لهم» ساخت مشهد مقدس آستان رضوي 1367.
در يک درب ديگر در همين قسمت نوشته شده است:
بارگاه رضاست با تکريم
آستا نيست واجب التعظيم
باش جوينده تقرب او
خواهي ار قرب کردگار قديم
محترم داردش خداي تو نيز
محترم دار اين خجسته حريم
حضرت ثامنالحجج که بود
لطف آن مقتداي خلق عميم
هشتمين پيشواي خلق که هست
خالق مکرمت ز خلق کريم
پور موسي که در اداي کلام
رهنما بود از براي کليم
بارگاه تو کعبه آمال
هم چه خيف و مني و حجر و حطيم
صد بهشت آيدت بدريوزه
چون که خيزد ز روضه تو نسيم
اي تبرک فضاي خطه طوس
تا که گشتي در آن مقام مقيم
تربت مشهد تو گرديده است
داروي درد دردمند اليم
بعد از اين اشعار نوشته شده «ادخلوا الجنة انتم و ازواجکم تحبرون، ان المتقين في جنات و نهر في مقعد صدق عند مليک مقتدر، سلام قولا من رب رحيم، سلام علي الياسين جنات عدن مفتحة لهم الابواب، مثل الجنة التي وعد المتقون، ان المتقين في جنات و عيون ادخلوها به سلام آمنين و سلام علي المرسلين الحمد لله رب العالمين».
[ صفحه 300]
در فواصل اشعار اسماء حسني نوشته شده و بعد از آن آمده فرمايش آستان قدس رضوي طراح و آلتساز حيدر علي، خط ظهير الاسلام، نجار اکبر خبوشاني، اشعار اشتري اصفهاني، با برش رضا غازي 1366 شمسي در يک درب ديگر در اين جا نوشته شده است:
هست مخدوم به حق اهل جهان را بهر آنک
وارث آن است کو را بر جهان اهل ولاست
وارث شاهي که از تشريف خاص مصطفي
کسوت من کنت مولاه بقد اوست راست
طاعت صد ساله گر باشد به وزن کوه طور
چون کند ايزد تجلي بيولاي او هواست
قرة العين نبي فرزند دلبند وصي
مظهر الطاف ايزد فخر اصحاب عباست
مقتداي شرق و غرب و پيشواي بر و بحر
خود چنين باشد کسي کزنور پاک مصطفي ست
صيت اقبالش که برهاند چه آب آتشت
در بسيط خاک پيمودن مگر باد صياست
اصل علمي را که بخشد ايمني از مهلکات
در حقيقت با علوم منجياتش انتهاست
حاسد از درد حسد هرگز کجا يابد نجات
بياشاراتش که کليات قانون شفاست
کوکب دري تارج شهر ياران جهان
با وجود نيم ذره خاک پايش بيبهاست
هست سلطان خراسان ني چه گفتم زينهار
بر سر هر هفت اقليم دو عالم پادشاست
[ صفحه 301]
در وسط در نوشته شده يا رافع يا رفيع، ساخت مشهد مقدس آستان قدس رضوي 1367 در يک در ديگر در همين مکان نوشته شده است:
يک نيا شاه ولايت افتخار اولياء
يک نيا ماه رسالت آفتاب انبياست
نيست بياندام چندانش زواجب پيرهن
گر چه از امکان به بالاي همايونش قباست
من نگويم ممکنش حاشا کز امکان برتر است
هم نخوانم واجبش استغفر الله که اين خطاست
پاک جان و پاکزاد و پاک اصل و پاک نسل
آيه تطهير در قرآن بر اين معني گواست
عرق پاکش را که دارد ز آفرينش در نسب
آن که جدش مصطفي وجد ديگر مرتضي است
من کدامين مدح گويم کان ترا لايق بود
چون صفات ذات پاکت برتر از حد و ثناست
کردگارا طاق اين فيروز قصر زرنگار
تا به حکم واضع دين قبله اهل دعاست
حضرت عاليش بر داعيان مفتوح دار
کز جنابش يافت داعي هر مراد دل که خواست
جرم اين عاصي مجرم روز حشر از حق بخواه
کز تو استغفار و غفران فراوان از خداست
و اين شکسته بسته بيتي چند از اين مسکين پذير
کين نه مدح توست بهر شهرت اخلاص ماست
در وسط در نوشته شده «ليدخل الله في رحمته من يشاء و الملائکة يدخلون عليهم من کل باب» ساخت مشهد مقدس آستان قدس رضوي 1367.
|