در آستان قدس رضوي اکنون دو ساعت بزرگ روي برجهاي بلندي بالاي سردرهاي مرتفع غربي صحن کهنه و جنوبي صحن جديد قرار دارند و از مسافتهاي دور مشاهده مي‏گردند و از بلندترين اماکن آستان قدس به شمار مي‏روند، عقربه‏هاي آن درشت و نوشته‏ها و ارقام براي همگان روشن و قابل رؤيت است و در فواصل معين زنگ مي‏زنند و [ صفحه 302] وقت را اعلام مي‏کنند. در اين که از چه زماني ساعت در آستان قدس معمول گرديده اطلاع دقيقي در دست نيست ولي آن چه مسلم مي‏باشد در زمان صفويه آستان قدس داراي ساعت بوده است، از اسناد و مدارک موجود به دست مي‏آيد که افرادي ساعت را اداره مي‏کرده‏اند و حقوق و مزايائي هم دريافت مي‏نموده‏اند ولي از اين که ساعت چگونه بوده و چگونه کار مي‏کرده اطلاعي نيست. مرحوم عبدالحميد مولوي در يادداشت‏هاي خود مي‏نويسند: سعدالدين محمد وزير خراسان در عهد شاه سليمان صفوي ملکي را در نزديکي مشهد مقدس وقف کرده و مصارف آن را براي اجرت و حقوق ساعت‏ساز حرم محترم امام رضا عليه‏السلام معين نموده است اين موقوفه در روستاي گودسلوک در يک کيلومتري شرق مشهد بوده است. در عهد صفويه ساعت را در مشهد مي‏ساخته‏اند و اکنون دو عدد ساعت از عهد صفوي در موزه آستان قدس ضبط و نگهداري مي‏شود و ساعتها به بزرگي يک دوري لبه‏دار است و آلات ساعت در داخل آن قرار گرفته است ولي از کار افتاده و فرسوده مي‏باشد و يادگاري از قرون گذشته مي‏باشد پايان گفته‏هاي مرحوم مولوي. آقاي علي اعتضادپور در نامه‏ي آستان قدس نوشته‏اند: در سال 1278 مظفرالدين شاه قاجار ساعت بزرگي تقديم آستانه مقدسه نمود که از چهار سوي اوقات را مي‏نمود و زنگ آن طوري پر صدا و جالب بود که شبها تمام فضاي شهر مقدس مشهد را فرا مي‏گرفت، ساعت مزبور روي ايوان صحن عتيق بود در سال 1336 شمسي به صحن نو منتقل شد و در آن جا نصب گرديد. روکش آهني سرخ رنگ آن که در اثر شصت سال تابيدن آفتاب و بارش باران اسقاط شده بود بعد از نصب در محل فعلي تجديد آهن کوبي شد و به رنگ سربي فعلي درآمد و اما به جاي ساعت مزبور ساعت فعلي را که صفحه آن به فارسي نوشته شده در زمان نيابت آقاي محمود بدر سال 1327 خريداري شد. اعتضادپور اضافه مي‏کند من در آن ايام رئيس بودجه آستان قدس بودم، ساعت [ صفحه 303] مزبور از کشور انگلستان خريداري گرديد و هزينه آن از بودجه آستان قدس پرداخت گرديد. اين ساعت در سال 1336 شمسي در محل ساعت قبلي نصب گرديد و اطراف آن به شکل بسيار زيبائي که هم اکنون مورد ملاحظه همگان است درآمد، پايان گفته‏هاي اعتضادپور. زنگ ساعتها در سابق که شهر مقدس مشهد کوچک و محدود بود در همه جا شنيده مي‏شد و همه مردم مشهد اوقات شب و روز خود را به وسيله آن تشخيص مي‏داند و در آن ايام هنوز ساعت همگاني نبود و تعدادي انگشت نما ساعت داشتند، و ساعتهاي آستان قدس تنها ساعتهاي عمومي شهر مقدس مشهد بودند. گذشته‏گان مي‏گفتند ساعت‏هاي حرم حضرت رضا عليه‏السلام زنگ‏هاي بسيار قوي داشتند و صداي زنگ در هنگام شب که شهر خلوت بود تا مسافت زيادي به گوشها مي‏رسيد، به اندازه‏اي که ساکنان نزديک اماکن متبرکه از صداي ناگهاني زنگ‏ها ناراحت مي‏شدند تا آن جا که اولياء آستان قدس ناچار شدند تا زنگ آن را آهسته کنند تا موجب ناراحتي بيماران و سالخوردگان نگردد. مرحوم علي موتمن مي‏نويسند: بالاي ايوان بين دو سر در ساعت بزرگي نصب بود که چهار رو داشته يعني از چهار سمت ديده مي‏شده و ساعت شناخته مي‏شده است، چون به مرور زمان پايه‏هاي ساعت مزبور فرسوده شده و بر سر در نيز انکساري پيدا شده بود لذا ساعت را از آن جا برداشتند و خرابي‏هاي سر در را مرمت نمودند و ساعت اين جا را در سر در جنوبي صحن جديد نصب کردند. به جاي اين ساعت يک ساعت ديگري که به وسيله مرحوم عبدالحسين معاون از سوئيس خريداري و تقديم شده بود نصب نمودند و پايه بلندي استوانه‏اي شکل زير آن قرار دادند که با کاشي‏هاي معرق پوشيده شده و جلوه خاصي دارد. گفته‏هاي مرحوم مؤتمن که از رجال آستان قدس و از کارشناسان درجه اول به شمار مي‏رود با گفته‏هاي آقاي اعتضادپور منافات دارد، موتمن مي‏گويد: آقائي به نام عبدالحسين معاون ساعت را از سوئيس خريده و تقديم کرده است، ولي آقاي اعتضادپور [ صفحه 304] مي‏گويد: ساعت را آستان قدس از بودجه خود از انگلستان خريده و هزينه را خود پرداخته است. ظاهرا سخن اعتضادپور پايه و اساسي ندارد و آستان قدس خريدار آن نبوده است و کسي که ساعت را سفارش داده که براي آستان قدس ساخته شود همان آقاي عبدالحسين معاون مي‏باشد او به هزينه خود ساعت را خريده و تقديم کرده است و اکنون نام عبدالحسين معاون بر روي ساعت موجود است که در کارخانه ساعت‏سازي روي آن نصب شده است. اين قابل قبول نيست که آستان قدس هزينه ساعت را بدهد و نام ديگري را روي آن نصب نمايد مگر اين که گفته شود در نهان سخن ديگري بوده که نگارنده پژوهنده آن نيست و اسرار آن را آقاي اعتضادپور که رئيس بودجه آستان قدس بوده و اين پول را پرداخته است مي‏داند. مسئول ساعت آستان قدس مي‏گفت کسي که اين ساعت را هديه کرده به بيماري سخت و صعب‏العلاجي گرفتار مي‏گردد و همه پزشکان در معالجه آن ناتوان مي‏گردند، او نذر مي‏کند اگر خداوند بيماري او را شفا دهد او، ساعتي را خريداري کرده و به آستان امام رضا عليه‏السلام هديه کند، خداوند او را شفا مي‏دهد و او نيز اين ساعت را خريده و در اين جا نصب مي‏کند، نگارنده اين ساعت را از نزديک ديده و نحوه کار آن را مشاهده کرده است.