نواختن نقاره از زمانهاي قديم در آستان قدس رضوي معمول بوده و مبداء آن که از چه زماني آغاز گرديده و به صورت يک سنت درآمده معلوم نيست مورخان و نويسندهگان در اين باره چيزي نگفتهاند و اسناد و مدارک آستانه رضويه هم در اين موضوع چيزي نشان نميدهد ولي آنچه که مسلم است در قرن دهم معمول بوده است.
فضل بن روزبهان خنجي در کتاب مهماننامه بخارا در حالات محمدخان
[ صفحه 305]
شيباني سلطان ماوراءالنهر که مشهد مقدس و ناحيه طوس را تصرف کرده بود مينويسد: سلطان تصميم گرفت به زيارت حضرت رضا عليهالسلام برود، از اين رو با اعيان لشگر خود و قاضيان و محتشمان عازم مشهد گرديد، من با گروهي قبلا به مشهد رفتيم و در آن جا مراسم استقبال را فراهم کرديم.
بر فوق بارگاه حضرت محلي که نقاره نوبت حضرت امام ميزنند، جماعت نقارهچيان اردروي همايون و نفيرچيان ايستاده متر صد آن که چون موکب همايون برسد نقاره کوبند و نقير نوازند، آن حضرت امر فرمودند که دم نزنند و نفيرنوازي را به فقيرنوازي بدل فرمودند، و چون بدرگاه بارگاه رسيدند فرود آمده به پيشگاه برآمدند و از آن جا به روضه مقدس قدم گشاده بقيه درآمدند و آداب زيارت تقديم نمودند و اندکي نشسته از قبه بيرون فرمودند [1] .
از اين جا معلوم ميگردد که در قرن نهم و دهم نقاره نواخته ميشده و جائي هم در آن جا براي نقارهزنان اختصاص داشته است، و آنها بر جائي بلند قرار ميگرفتند و نقاره ميزدند او ميگويد: نقارهچيان و شيپورزنان اردو به محل رفتند تا براي ورود شيباني خان نقاره بزنند ولي او مانع شد و بدون تشريفات وارد حرم گرديد.
نواختن نقاره يادگار قرون و اعصار گذشته است، هنگامي که انسان در صحن مقدس توقف ميکند و به نقارهچيان و شيپورزنان که نفير آنها فضار را پر ميکند و همه را به وجد و شعف ميآورد و کودکان را به نشاط و جست و خيز و اميدارد به اعماق تاريخ سفر ميکند و تصور ميکند که در عصر اميران و حاکمان گذشته زندگي مينمايد.
در آن ايام هر بامداد و شبانگاه، در کاخها و قصور و محل اقامت حاکمان و اميران در شهرها و بيابانها نقاره ميزدند و مردمان را احضار و يا مرخص ميکردند شيپور و نقاره در دربار شاهان معمول بود طبل نواختن و شيپور زدن دليل حاکميت و قدرت آنها به شمار ميرفت، در ايران نقاره و طبل تا زمان قاجاريه ادامه داشت و حاکمان هم در
[ صفحه 306]
مراکز استانها در هنگام معيني طبل و نقاره ميزدند و در مناطق شرقي تا اوائل قرن حاضر معمول بود.
علت اين که چرا در بارگاه ملکوتي امام رضا عليهالسلام نقاره نواختن معمول شده به درستي معلوم نيست و هر کس طبق ذوق و سليقه خود آن را بيان ميکند، در اين جا چند احتمال هست.
اول اين که چون امام رضا عليهالسلام عنوان وليعهدي داشته و سلطان بوده از اين جهت نواختن نقاره در آن جا مانند دربار سلاطين معمول شده و بعد مانند يک سنت مانده است.
دوم اين که شايد زماني در آن جا لشگرياني بودهاند که براي حفظ و حراست حرم مطهر و مشهد مقدس در آن مکان حضور داشتهاند، مشهد مقدس امام عليهالسلام گاهي مورد حملات مخالفان و دشمنان اهلبيت عليهمالسلام قرار ميگرفته، براي اعلام آمادگي لشگر نقاره مينواختند تا آنها در مراکز خود جمع شوند و آمادهي دفاع و پيکار گردند و بعد از آن به صورت يک سنت مطلوب ماندگار شده است.
سوم اين است که نواختن نقاره و دميدن درنايها فقط احترام و تعظيم بارگاه حضرت امام رضا عليهالسلام ميباشد، چون در کاخهاي پادشاهان و اميران معمول بوده از اين جهت در صحن و روضه منوره آن حضرت هم اين کار را معمول داشتهاند، بنابراين نواختن نقاره و دميدن در شيپورها جنبه تشريفاتي دارد و نظر ديگري در بين نبوده و نيست.
نقاره در صبحها قبل از طلوع آفتاب و در عصرها قبل از غروب انجام ميگيرد و با طلوع و غروب خورشيد نقاره پايان ميآبد، در حقيقت نقاره در صبح طلوع خورشيد را اعلام ميکند و در عصر غروب آن را. در ايام و فيات و ماه محرم و صفر نواختن نقاره تعطيل است ولي در اعياد و جشنهاي مذهبي و مواليد اهلبيت عليهمالسلام روز و شب نقاره ميزنند و اظهار شادماني ميکنند.
هنگامي که حادثه خاصي پديد ميآيد و مردم همه شادمان ميگردند در اين
[ صفحه 307]
هنگام هم بر طبلها کوبيده ميشوند و شيپورها به صدا در ميآيند، هرگاه يک بيمار و يا زمينگير و يا کور نابينا که در آستان قدس بر اثر توسل به امام شفا پيدا کند، نقاره نواخته ميشود و اظهار سرور و شادماني بين مردم و زائران ميگردد.
براي نقاره زدن محل خاصي در نظر گرفته شده و جائي بلند در آستان قدس براي انجام اين کار مهيا گرديده است، اين بنا بالاي ايوان شرقي صحن کهنه قرار دارد و جائي مسقف براي آن درست شده و نقارهزنان در آن جا اجتماع ميکنند و برنامههاي خود را انجام ميدهند.
بناي جديد و باشکوه نقارهخانه با ظرافت و زيبائيهاي خود که در مکان بلندي قرار گرفته و از بناهاي مجلل آستان قدس ميباشد زائران را به طرف خود جلب ميکند و همه را به اعجاب و تحسين وا ميدارد. ساختمان نقارهخانه که بين سر در داخل و خارج شرق صحن عتيق قرار دارد با بتون مسلح ساخته شده و بسيار محکحم و استوار است.
ساختمان نقارهخانه دو طبقه است. طبقه زيرين آن جاي گذاشتن طبل و شيپورها و لوازم ديگر است طبقه دوم محل استقرار نقارهزنان ميباشد که به وسيله پله کاني بالا ميروند، ارتفاع آن 9 متر و قائده آن 30 ضرب در 18 / 6 متر است و با کاشيهاي الوان و مقرنس تزئين شده است.
نقارهزنان هفت نفر ميباشند، سه نفر از آنها بر طبلها ميکوبند و چهار نفر نيز در شيپورها ميدمند، هنگام نقاره زوار در صحن مبارک اجتماع ميکنند و اين منظر زيبا و فرحبخش مينگرند، مخصوصا کودکان که بسيار مجذوب نقارهزنان ميشودند، نگارنده اين کتاب يک بار در محل نقارهخانه حاضر شده و اين مراسم را از نزديک مشاهده کرده است.
[ صفحه 311]
|