با ظهور شاه اسماعيل صفوي در صحنهي سياست ايران و رواج مذهب تشيع، شيعيان مشهد مقدس هم از تنگناها و فشار بيرون شدند، شيعيان و علويان که اختيار و سدانت آستانه مقدسه را داشتند از تقيه بيرون شدند و علنا عقايد خود را اظهار داشتند و بدون ترس و واهمه به نشر معارف اهلبيت عليهمالسلام پرداختند. يکي از کارهائي که در عهد صفويه مورد توجه و عنايت قرار گرفت توسعه کتابخانه آستان مقدسه بود در اين عصر براي کتابخانه خازن و مدير تهيه شده و کتابها در اختيار مردم و علاقمندان قرار گرفته است. پادشاهان صفوي خود، کتابهائي به اين کتابخانه هديه کردهاند و قرآنهائي بر اين آستان مبارک وقف نمودهاند.
قاضي ميرزا احمد منشي در کتاب گلستان هنر در شرح حال مير صدرالدين محمد، داستاني نقل ميکند که از آن به خوبي روشن ميشود که در آن زمان کتابخانه مبارکه رضويه يک موسسه و سازماني بوده که علماء و محققان به آن جا مراجعه ميکردهاند
[ صفحه 409]
و کتاب امانت ميگرفتهاند و در خانههاي خود از آنها استفاده مينمودهاند، و در آن جا سخن از تذکرهاي ميرود که در کتابخانه رضويه بوده است.
اسکندر بيک ترکمان در عالم آراء ضمن حمله ازبکان به شهر مشهد و غارت حرم مطهر امام رضا عليهالسلام گويد: و کتابخانه سر کار فيض آثار که در تمادي ايام از اقصي بلاد اسلام جمع شده بود، از مصاحف به خطوط شريفه حضرات ائمه معصومين و استادان ما تقدم، ياقوت مستعصمي و استادان ستة و ديگر کتاب علمي و فارسي که از حيز احصاء بيرون بود به دست ازبکان در آمده آن در گرانمايه را چون خزف ريزه بيبها به يکديگر ميفروختند.
درجاي ديگري در همين کتاب در حالت شاهعباس اول گويد: در کتابخانه شريفه آن چه مصاحف و کتب عربي و علمي بود از فقه و تفسير و حديث امثال ذالک وقف سرکار حضرت امام ضامن ابوالحسن علي بن موسي الرضا عليه الصلوات و السلام فرموده به آستانه مقدسه فرستادند و آن چه کتب فارسي بود از توارخ و دواوين و مصنفات اهل عجم وقف آستانه متبرکه صفيهي صفويه نمودند. [1] .
از عبارات اسکندر بيک معلوم ميشود کتابخانه رضويه در آن ايام بسيار با اهميت بوده و با جهان اسلام در ارتباط بوده، و ظاهرا مردان فاضل و دانشمندي آن را اداره ميکردهاند زيرا وي ميگويد: در تمادي ايام از اقصي بلاد اسلامي جمع شده بوده.
خلاصه مطلب اين است که در زمان صفويه و با قدرت گرفتن مذهب تشيع و سرکوبي مخالفان کتابخانه مبارکه رضويه رونق يافت و علماء و فضلا کتابهاي خود را وقف آن روضه مبارکه کردند، و کتابخانه رسميت پيدا کرد و گروهي به عنوان مدير و کتابدار که در آن روز به آنها خازن گفته ميشد، معين شدند.
از قرن دهم هجري تقريبا کتابخانه رضويه مورد استفاده بوده و وقفهاي در آن ايجاد نگرديده است و همواره راه صعود و تکامل را پيموده است، اگر چه در اين ميان
[ صفحه 410]
فراز و نشيبهائي داشته است ولي ارکان و اصول آن محفوظ ماند، کارگزاران و علاقمندان به کتاب در حفظ و نگهداري آن کوشش کردند و اين يادگار قرون و اعصار را نگهداري نمودند.
|