کتابخانه مبارکه رضويه در طول تاريخ خود چندين بار جابه جا شده است و از مکاني به مکان ديگر منتقل گرديده است. اين نقل و انتقالها يا به خاطر مسائل امنيتي و ايمني بوده است، يا اين که محل گنجايش نداشته به جاي ديگر منتقل گرديده است.
ولي در عين حال از اماکن متبرکه دور نگرديده و همواره متصل به روضه رضويه بوده است.
مرحوم اوکتائي رئيس کتابخانه آستان قدس در مقالاتي که در نامه آستان قدس مرقوم داشتهاند گويند: از جايگاه کتابخانه در اعصار متواليه و ادوار مختلفه اطلاعي در دست نيست، آن چه مسلم است در حدود سال 1150 قمري محل کتابخانه و قرائت خانه واقع در گوشه جنوب ايوان طلاي صحن کهنه بوده و در حدود سالهاي 1290 - 1289 نايب توليت عظمي وقت.
[ صفحه 412]
مرحوم حاج سيف الدوله کتابخانه به طبقه فوقاني کشيکخانه منتقل ميشود و به دستور آن مرحوم براي کتابها قفسهاي از چوب کاج که مصون از آسيب موريانه است از قصبه قدمگاه آورده و ساخته و شيشهاندازي ميشود، ليک موفق به انجام آن نميگردد.
در دوره نيابت توليت مرحوم موتمن الملک ميرزا سعيدخان انصاري نواقص تکميل و تتميم ميشود، کتابها از قرآنها جدا و به محل جديد نقل گشته و محل سابق مخزن قرآنها و به قرآن خانه ناميده ميشود، شصت و اند سال کتابخانه در اين محل ميبود و بالطبيعه در تمادي سالها طبق روح علمي و حيات فرهنگي کتابهاي آن افزايش يافته بود.
در عصر جديد که رشته اصلاحات در کليه شئون عمل گشت نظم امور آستان قدس به کفايت مرحوم مصباح السلطنة محمد وليخان اسدي سپرده شد، اولين خدمت آن مرحوم در آستان قدس توجه به کتابخانه و ترتيب سازمان آن بود، چند حجره از حجرات فوقاني صحن را با تهيه ميز و صندلي براي قرائت خانه تخصيص داد و قرائت خانه را از مخزن کتاب جدا نمود و مخزن کتاب را توسعه داد.
در گزارش آستان قدس آمده است:
در پنجاه سال قبل محل کتابخانه بالاي کشيکخانه فعلي سمت شرقي حرم مطهر و شمال شبستان گرم مسجد گوهرشاد به سماحت ده زرع و نيم طول، و شش ذرع و نيم عرض بود. تعداد کتب آن از خطي و چاپي به چهار هزار مجلد نميرسيد، مراجعين نيز هفتهاي سه روز و هر روز سه ساعت حق مراجعه به کتابخانه را داشتند.
در آن ايام ميز و صندلي هم در کار نبود و مطالعه کنندگان روي فرش مينشستند و کتاب ميخواندند نخستين گامي که در اين راه برداشته شد تخصيص دادن چند حجره از حجرات فوقاني صحن با ميز و صندلي به قرائت خانه و دائر کردن آن در تمام ايام هفته و توسعه مخزن کتاب بود.
مرحوم موتمن نوشتهاند: از جايگاه قديم کتابخانه اطلاع صحيحي به دست نيامد، آنچه مسلم است در حدود سال 1150 قمري محل کتابخانه و قرائت خانه در زاويه
[ صفحه 413]
جنوب شرقي ايوان طلاي صحن کهنه ايوان نادري قرار داشته که داراي چهار اطاق در دو طبقه بوده است و بعدا مرحوم مظفرالدوله ابراهيمخان خمسه در زمان نيابت توليت مرحوم عضدالملک نقره کرده است.
در حدود سالهاي 1290 کتابخانه به طبقه فوقاني مدرسه علي نقي ميرزا که بعد از نوسازي دارالذکر ناميده شده است منتقل گشته و محل سابق براي مخزن قرآنها اختصاص يافته است. در سال 1323 شمسي کتابخانه به ساختمان جديد عمارت معروف به موزه و کتابخانه منتقل گشته و در همين وقت قرآنها نيز از محل قديم زاويه ايوان طلاي صحن کهنه نقل و در جايگاه سابق کتابخانه اطاقهاي فوقاني مدرسه علي نقي ميرزا گذارده شده است:
جايگاه فعلي کتابخانه در شمال صحن موزه در ساختمان مخصوصي دو طبقه مشتمل بر سه سالن بزرگ و چندين اطاق نسبتا بزرگ و کوچک قرار دارد. سالنها مخصوص استفاده مراجعين براي مطالعه کتب و مجلات و روزنامهها ميباشد، اطاقهائي براي دفتر رئيس و کارمندان و محل کار صحافها و مذهبها و نقاش و غيره اختصاص دارد.
در حديقة الرضويه آمده: آستانه مقدس رضوي را دو کتابخانه است يکي کوچکتر که محل قرآنهاي کريم و صحف ادعيه و قرآنها به خطوط ائمه طاهرين سلام الله عليهم اجمعين و خطوط مشاهير خطاطين عالم ميباشد، و آن در گوشه جنوب و مشرق ايوان طلاي صحن عتيق است. اين بيت شريف فقط ماه مبارک رمضان سراسر درب نقرهاش باز ميشود براي تلاوت قرآن مجيد و مقابله حفاظ موظف آستانه ميان ايوان طلا.
ديگر کتابخانه بزرگ که مخزن جواهر کتب نفيسه و قرآنها و مرقعات و نمونه قرآن خط بايسنغر است و اکنون محلش انتقال يافته است به جاي موزه واقع در فلکه جنوبي محاذي خيابان طهران، تنها کتابخانهاي که از کتابخانههاي بزرگ ايران در ادوار اسلامي باقي مانده اين کتابخانه است.
[ صفحه 414]
دست يغما و تعدي بر اين کتابخانه رفته به اين جهت تاريخ تاسيس و کيفيت دائر بودن آن را در ادوار مختلفه نميتوان به تحقيق مبين داشت آنچه از قرائن و شواهد و نصوصي که در وقف نامههاي مرقوم در پشت برخي از مصاحف شريفه و کتبي که از ديرين زمان باقي مانده و تاکنون به دست آمده بر ميآيد.
اين است که علي الرسم مذهبي از وقف نمودند قرآن در معابد و مساجد و اماکن متبرکه قرآنهائي بر روضه مطهره وقف شده، قديميترين نسخ موجوده از آنها جزواتي است که واقف آن ابوالبرکات علي بن حسين و تاريخ وقف 421 هجري است، و نيز قرآني است که در اوائل قرن پنجم در دوره ديالمه وقف شده.
واقف آن شهرستي بنتالامير ابوالعباس خسرو فيروز بن رکنالدوله است. در مرور زمان عدد معتنابهي قرآن بر روضه منوره وقف شده و شهرستان مشهد هم مرکزيت مذهبي و علمي پيدا کرده، اندک اندک کتب مذهبي از قبيل تفسير و حديث نيز بر روضه منوره وقف ميشده.
مرحوم اوکتائي مينويسد: در چهاردهم آذرماه سال 1316 مطابق غره شوال سال 1356 سنگ اساس کتابخانه گذاشته و شروع به ساختمان شد مساحت 1400 متر مربع ديگر از زمينهاي وقفي آستان قدس نيز منظور است که در موقع مقتضي بر اين محل ضميمه شود.
کتابخانه از تاريخ مذکور تا شهريور ماه سال 1320 در دست ساختمان ميبود ليک قسمت عمده آن باقي مانده بود تا به اهتمام آقاي علي منصور ساختمان کتابخانه پايان يافت و قسمت مهم از لوازم آن از قفسه، صندلي و ميز قرائت ساخته شد. و در مهر 1323 کتابخانه به جايگاه نوين نقل گشت و مصاحف شريفه از محل اسبق نقل و در جايگاه سابق کتابخانه گذاشته شد.
جايگاه کنوني کتابخانه که از بناهاي عالي و زيباي کشور است، واقع در جنوب صحن نو و مشرق مسجد گوهرشاد است، درب ورودي عمومي آن در فلکه جنوبي مقابل خيابان تهران است. مجموع ساحت محوطه کتابخانه و موزه 5700 متر مربع
[ صفحه 415]
است. و آن چه زير بناست به شرح ذيل است:
452 متر مربع تالار تشريفات آستان قدس 138 متر مربع مقبره شيخ بهاءالدين عليه الرحمة، 1034 متر مربع محل کتابخانه و موزه و بقيه از مساحت مذکور صحن و چمن است نقشه اساسي کتابخانه و موزه را گدار فرانسوي رئيس اداره باستانشناسي وزارت فرهنگ ايران ترسيم داشته ولي نقشه منضمات ساختمان که عمارت مقبره شيخ بهاءالدين و تالار تشريفات باشد توسط مهندس بيوک قهرماني عمل شد.
عمارت کتابخانه و موزه سه طبقه که يک طبقه تحتاني با زير زمين به ارتفاع 12 متر است، پيريزي آن با بتون ساده و ديوارهاي آن با آجر و پوشش ميان طبقه و هم پوشش عمارت با بتون مسلح انجام شده است، نماي خارجي عمارت از سنگهاي سماق تربت حيدريه و سنگهاي ابري سفيد نقشه خلج و کف قسمتي از اطاقها از مرمر ليموئي تربت حيدريه و سنگهاي سماق است.
مخزن کتابخانه در طبقه فوقاني سمت مشرق عمارت و دو طبقه به مساحت 80 / 142 متر است. قرائت خانه و جايگاه مطالعه که گنجايش شصت و چهار نفر دارد، طبقه تحتاني زير عمارت مخزن و به مساحت 142 نتر است غرفه نفائس کتابخانه در طبقه فوقاني سمت مغرب روي بقعه شيخ بهاءالدين و هشت اطاق و تالار ديگر هم مشتمل بر دفتر و اطاق کارمندان و محل تذهيب و صحافخانه و انبار کتابخانه است.
نگارنده گويد:
اين ساختمان بزرگ و محکم که در آن روزگار از مجللترين ساختمانهاي اماکن متبرکه بود و به سبک جديد ساخته شده و مبالغ زيادي صرف آن گرديده بود به دست خود کارگذاران آستان قدس خراب شد. علت خرابي آن به طوري که از مطلعين شنيديم اين بود که محمدرضا شاه گفته بودند: اين بنا در وسط صحن قرار گرفته و منظره صحن را به هم زده و بايد خراب شود.
خلاصه مطالب اين است: بنائي که با صرف هزينههائي در مدت چند سال
[ صفحه 416]
ساخته شده بود و در آن آهن و سيمان و سنگ به کار رفته و با بهترين مصالح ساختماني آن روز پايان گرفته و سالها مورد استفاده قرار گرفته بود ويران گرديد، و خراب کردن آن خود مدتي وقت برد و هزينههاي زيادي صرف خرابي آن شد و ساختماني را که به دستور رضاشاه ساخته بودند به امر فرزندش محمدرضا شاه خراب شد.
کارگذاران آستان مقدسه شروع به ساختن محل جديدي براي کتابخانه نمودند و براي اين منظور کاروانسراي باباعيني در جنب صحن موزه تخريب گرديد و ساختمان کتابخانه در آن جا آغاز گرديد و پس از اتمام ساختمان، کتابخانه به آن جا انتقال پيدا کرد، و هنوز هم کتابخانه در همين ساختمان قرار دارد. طبقه اول آن موزه و طبقات بالا در اختيار کتابخانه ميباشد.
مرحوم عبدالحميد مولوي در يادداشتهاي خود نوشتهاند: مدرسه سعدالدين خراب گرديد و طبق نقشهاي که موسيو گدار باستانشناس براي کتابخانه و موزه آستان قدس ترسيم کرد در فضا و عرصه مدرسه بنائي سه طبقه در زمان توليت پاکروان آغاز شد و به واسطه پيش آمد شهريور 1320 ناتمام ماند، در نيابت توليت علي منصور بناي کتابخانه و موزه با بتون مسلح و روکار سنگ خلج به اتمام رسيد.
تا ده سال پيش (سال 1353) کتابخانه و موزه در اين ساختمان دائر بود و بنده تصديق ميکنم که موسيو گدار نقشه بناي کوچک و مختصر رسم کرده بود و چون کتب کتابخانه و اشياء موزه همه ساله در ازدياد بود،اين بنا گنجايش ضبط و ارائه تمام کتابخانه و اشياء موزه را نداشت و مامورين تنگناي جا بودند به اين جهت بناي تمام کتابخانه و موزه منهدم گرديد و عرصه مدرسه پائين پا جزو فضاي صحن شد.
در عوض اين جريان بناي عظيمي براي کتابخانه و موزه با چندين ميليون تومان هزينه در کنار فلکه آستان قدس عرض اندام کرد و نماي غربي اين بنا کاشيکاري معرق بسيار نفيس دارد و نماي جنوبي و شرقي آن با استيلي جلوهگر شده که با کاشيکاري غربي هم آهنگ نيست.
اين بنا در کنار فلکه قرار دارد ضلع جنوبي و شرقي آن به حالت هلالي است و
[ صفحه 417]
به طور کلي داخل بنا بهتر از نماي جنوبي و شرقي آن است، در نقشه اين بنا رعايت اسلوب ساير عمارات آستان قدس نشده و اين تجدد ناسازگار با شيوه ديگر عمارات آستان قدس است.
جامه نيمي اطلس و نيمي پلاس
عيب باشد نزد ارباب شناس
|