يکي از کتابخانههاي وابسته به آستان قدس رضوي کتابخانه وزيري شهرستان يزد ميباشد. باني و مؤسس اين مرکز فرهنگي مرحوم سيد محمد علي وزيري يکي از بزرگان و رجال يزد بودند که در طول زندگي پرثمر خود اين گنجينه گرانبها را فراهم کردند و در اختيار مردم گذاشتند، کتابخانه وزيري يزد امروز يکي از کتابخانههاي
[ صفحه 448]
معتبر کشور اسلامي ايران به حساب ميآيد و محل رفت و آمد دانشمندان و محققان ميباشد.
مرحوم حجةالاسلام سيد محمد علي وزيري از افراد فعال عصر خود به شمار ميرفت، او در کارهاي اجتماعي و فرهنگي همواره پيش قدم بود و هيچ گاه از کار خسته نميشد،مرحوم وزيري در تأسيس مدارس اسلامي يزد نيز سهم فراواني داشت و در پيش رفت اين مدارس از هيچ گونه کمک و مساعدتي خودداري نميکرد و کوششهاي او موجب گرديد تا در يزد تعدادي مدارس اسلامي تاسيس گردد.
در آن ايام که محيط دبستانها و دبيرستانها مرکز فعاليتهاي گروهي ضد مذهبي بود و با لطايف الحيل نوباوگان و کودکان مسلمان را منحرف ميکردند، تعدادي دبير و معلم و آموزگار که به گروههاي سياسي ارتباط داشتند محيط مدارس را آلوده کرده بودند و خانوادههاي متدين و مذهبي نسبت به فرزندان خود در نگراني به سر ميبردند.
در اين جا مرحوم وزيري به ميدان آمدند و با همکاري گروهي از بازاريان و مردمان متدين دست به تشکيل مدارس اسلامي زدند و تعدادي دبستان و دبيرستان به وجود آوردند و علاوه بر برنامههاي رسمي مسائل ديني را هم در مدارس به کودکان تعليم دادند و جوانان و نوجوانان را از نظر افکار ديني زير نظر خود گرفتند و دبيران و معلمان متدين را به کار دعوت کردند.
نگارنده اين کتاب از سالهاي 1340 با ايشان آشنا شدم، و در تهران مکرر با آن مرحوم برخورد داشتم من در آن هنگام به کارهاي تحقيقاتي مشغول بودم و در کتابخانهها مطالعه ميکردم، ملاقات ما هم با آن مرحوم در کتابخانهها و منازل اهل علم و ادب بود، يک بار هم به يزد رفتم و از کتابخانه آن مرحوم که هنوز به آستان قدس واگذار نشده بود ديدن کردم.
يکي از روزها به ديدن يکي از رجال مشهور آن زمان رفته بودم هنگامي که به دفتر آن مرد محترم وارد شدم، ديدم جناب آقاي وزيري هم آن جا نشستهاند و در نظر دارند با آن شخص محترم ملاقات کنند، هنگامي که مرا مشاهده کردند از جاي خود برخواستند مرا در آغوش کشيدند و به همراهان خود معرفي کردند و در کنار خود جاي دادند.
[ صفحه 449]
بعد از احوالپرسي فرمودند: من تصميم دارم کتابخانه خود را به آستان قدس وقف کنم و اکنون وقف نامهاي در اين مورد نوشتهام و در نظر دارم با اين مرد محترم که شما هم در نظر داريد با او ملاقات کنيد در اين مورد مشورت کنم و بعد وقف نامه را که خود آن را تنظيم کرده بود به اينجانب دادند تا من هم آن را بخوانم و از مفاد آن مطلع گردم.
وقف نامه را مطالعه کردم و او را در اين کار تشويق نمودم و به او تبريک گفتم و برايش آرزوي توفيق نمودم، چون من قبل از او از آن مرد محترم وقت گرفته بودم براي ملاقات مرد مورد نظر وارد اطاق شدم و گفتم جناب آقاي وزيري هم در اطاق انتظار است و من نبايد ايشان را زياد معطل کنم، من گفتگو را مختصر کردم و بيرون شدم و بعد مرحوم وزيري به ملاقات او رفتند.
اين آخرين ملاقات من با آن مرحوم بود، زيرا بعد از آن براي من مسافرتهاي خارج پيش آمد و آن مرد بزرگ را نديدم تا آن گاه که به رحمت خداوند واصل شدند. بدون مبالغه مرحوم وزيري يکي از افراد کم نظير عصر ما بودند که عمر با برکت خود را در ترويج شعائر اسلامي و مبارزه با عناصر ضد اسلام و ترويج فرهنگ و معارف اسلامي و تبليغ احکام و سنن ديني گذرانيدهاند، رحمة الله و رضوانه عليه و حشره الله مع اجداده الطاهرين.
|