يکي از تشکيلات فرهنگي آستان قدس بنياد فرهنگي رضوي ميباشد بنياد مذکور با گرفتن امتياز تاسيس دانشگاه امام رضا عليهالسلام از وزارت فرهنگ و آموزش عالي و گرفتن امتياز براي تاسيس دبستان و دبيرستان از وزارت آموزش و پرورش دست به فعاليتهاي بزرگي زده و در نظر دارد با همکاري گروهي از فضلا و فرهنگيان گامهاي مثبتي در اين باره بردارد.
بنياد فرهنگي رضوي در سال 1365 تاسيس گرديده و تحت نظارت هيئت مديرهاي مرکب از نه نفر اداره ميشود، مجوز تأسيس دانشگاه امام رضا عليهالسلام در اواخر سال 1366 گرفته شده و از طرف شوراي انقلاب فرهنگي پروانهاي صادر گرديده است رشتههائي که در اين دانشگاه تدريس خواهد شد: علوم پزشکي، کشاورزي، مهندسي برق، مکانيک، صنايع علوم پايه، کامپيوتر، علوم انساني، رشتههاي مديريت و عربي.
زمين دانشگاه امام رضا عليهالسلام در پشت هتل توريست طوس قرار دارد و ساختمان محل دانشگاه امام رضا در آن زمين قرار خواهد داشت، کار واگذاري زمين به بنياد فرهنگي رضا انجام شده و قرار شده مشاورين انتخاب و کار ساختمان شروع گردد، قرار است نخست دانشکده پزشکي کار خود را در اين محل آغاز کند و بعدا ساير رشتهها دائر گردد.
يکي از اهداف دانشگاه امام رضا تاسيس واحدهاي پيش دانشگاهي ميباشد مقرر گرديده کودکستان، دبستان، دوره راهنمائي و دبيرستانهائي تأسيس شود و شاگردان اين مدارس که امتياز مورد نظر را به دست ميآورند وارد اين دانشگاه گردند در حال حاضر دبيرستان دخترانهاي در قلعه ساختمان براي اين منظور شروع گرديده و تدريجا در جاهاي ديگري هم تاسيس خواهند شد.
بنياد فرهنگي رضا در نظر دارد دبيرستاني به نام دبيرستان معارف اسلامي ايجاد
[ صفحه 461]
نمايد و در اين دبيرستان دانش آموزان سال سوم راهنمائي پذيرفته ميشوند و پس از اخذ ديپلم ميتوانند در دانشگاه علوم اسلامي رضوي ادامه تحصيل دهند و دبيرستاني هم به نام دبيرستان هنرهاي سنتي و اسلامي تأسيس خواهد شد و هنرهاي موجود در آستان قدس در آن جا تدريس خواهد گرديد.
بنياد فرهنگي امام رضا عليهالسلام اساس نامهاي در چهار فصل و 31 ماده اصلي و تعدادي مواد فرعي دارد، در اين اساس نامه اهداف اين مؤسسه مبارکه به خوبي روشن شده است و ما اکنون قسمتي از مقدمه و فصل اول آن را براي خوانندگان اين کتاب نقل ميکنيم.
آستان قدس رضوي اميدوار است اين بنياد بتواند در پرتو عنايات امام همام حضرت ثامنالائمه علي بن موسي الرضا عليه آلاف التحية و الثناء، زمينهها و امکاناتي گسترده براي انبوه عظيمي از دانش پژوهان کشور در سطوح گوناگون آموزشي فراهم آورد.
به ويژه با ايجاد و گسترش موسسههاي آموزش عالي با کيفيت مطلوب بخش بزرگي از خيل فروان دانشجويان مشتاق و جوياي علوم و فنون را جذب کند و به تدريج جوانان مسلمان کشورمان را از عزيمت به کشورهاي خارجي براي ادامه تحصيل بينياز سازد.
ماده 1 - نام مؤسسه بنياد فرهنگي رضوي است که در اين اساس نامه به اختصار بنياد ناميده ميشود.
ماده 2 - هدف، ايجاد و گسترش امکانات آموزشي در سطوح گوناگون به منظور رفع نيازها و تنگناهاي آموزشي و دستيابي به خودکفائي آموزشي جامعه اسلامي از طريق تربيت و آموزش نيروهاي انساني شايسته، متعهد و کاردان.
ماده 3 - تاسيس مؤسسهها يا مجتمعهاي آموزشي از سطح دبستان تا دانشگاه و ايجاد مراکز آموزش عالي و انستيتوهاي حرفهاي و فني تحقيقاتي و تخصصي و گسترش آنها.
[ صفحه 462]
ماده 4 - فراهم آوردن امکانات و تسهيلات آموزشي و تحصيل علوم و فنون مورد نياز مملکت و گسترش آنها براي قشري وسيعتر از فرزندان ميهن اسلامي.
ماده 5 - تربيت نيروي انساني متخصص براي تعليم، هدايت و اداره واحدهاي آموزشي زير پوشش بنياد.
ماده 6 - فراهم آوردن فرصت تحصيل رايگان براي محصلان ممتاز و مستعد با توجه به امکانات بنياد به منظور تشويق دانش پژوهان و ارتفاع سطح آگاهي علمي و فني آنان.
ماده 7 - انتشار کتابهاي درسي و علمي و نشرههاي ادواري متناسب با نهادها و اهداف بنياد.
ماده 8 - مبادرت به هر اقدامي که براي تحقق هدف بنياد لازم تشخيص داده شود.
ماده 9 - مرکز اصلي بنياد مشهد و در صورت لزوم بنياد ميتواند در داخل يا خارج از کشور دفاتر نمايندگي تاسيس کند.
ماده 10 - تابعيت بنياد ايراني و وابسته به آستان قدس رضوي و نوع آن غيرانتفاعي است و مدت آن نامحدود است.
ماده 11 - سرمايه بنياد مبلغ يک صد ميليارد ريال است که به تدريج طي مدت پنج سال از سوي آستان قدس رضوي به حساب جاري مخصوص در يکي از بانکهاي معتبر واريز خواهد شد.
نگارنده گويد:
تاسيس دانشگاه امام رضا عليهالسلام يکي از کارهاي خوب و ثمربخش آستان قدس رضوي است در صورتي که داراي مديريت صحيح و پرقدرت باشد و بتواند شخصيتهاي فاضل و دانشمند و محقق به معناي درست و واقع را جذب کند و از متخصصان دلسوز و درد آشنا و مستقل و با استعداد استفاده نمايند.
[ صفحه 463]
ايجاد مدارس پيش دانشگاهي هم يکي از اقدامات بسيار مفيد در اين مورد ميباشد و اگر در اين کار برنامهريزيهاي صحيح انجام گيرد و آستان قدس بتواند در دانشگاه مورد نظر از شاگرداني که در مدارس ويژه خود تربيت کرده انتخاب نمايد در برنامههاي خود موفق خواهد شد و به اهدافش خواهد رسيد و افرادي از هر جهت سالم به جامعه تحويل خواهد داد.
زيرا اغلب انحرافات از دبيرستانها شروع ميشود و جوانان در آن جا شکل ميگيرند. دبيران و معلمان منحرف از نظر سياسي، عقيدتي، اخلاقي، کار خود را از دبيرستانها شروع ميکنند و از اذهان پاک و بيآلايش جوانان سوء استفاده مينمايند و آنها را طبق نيات و مقاصد پليدشان تربيت ميکنند.
همه مفاسد و پليديهاي انسان از جواني آغاز ميگردد، و خطرناکترين ايام زندگي انسانها بين سنين شانزده تا بيست سالگي ميباشد و آدميان در اين سنين آماده پذيرش هر گونه مطلبي هستند و اگر يک جواني، تا سن بيست سالگي از نظر سياسي، عقيدتي يا اخلاقي منحرف نگرديد در سنين بعدي محفوظ خواهد بود.
مقامات دانشگاه امام رضا و متصديان امور فرهنگي و مديران دبستانها و دبيرستانها بايد در اين مورد دقت داشته باشند و رفاقت و روابط را دور بياندازند و معلمان و دبيران نمونه را براي تعليم و تربيت شاگردان پيش دانشگاهي خود برگزينند دانشآموزان خود را از هر جهت زير نظر بگيرند تا آن گاه که وارد دانشگاه ميگردند.
در انتخاب استاد براي دانشگاه نيز بايد يک کميته گزينش از افراد متخصص و وارد در مسائل دانشگاهي و متدين و علاقمند به اصول و مباني مذهبي تشکيل گردد و به دور از زدو بند و توصيه بازي کار خود را انجام دهد.
آستان قدس رضوي يک موسسه مذهبي و ديني و خصوصي است درآمد آن بايد صرف امور مذهبي و فرهنگ و معارف اسلامي گردد، علوم و فنون مورد احتياج مسلمانان هم از معارف اسلامي شمرده ميشود، همان گونه که سابقا در مدارس اسلامي تمام علوم از هندسه، نجوم، طب در کنار فقه، تفسير قرآن، حديث، کلام و فلسفه تدريس
[ صفحه 464]
ميگرديد و کسي هم اعتراض نميکرد.
در زمانهاي گذشته در يک مدرسه مذهبي همه علوم و معارف تدريس ميگرديد طبيبان، حکيمان، مهندسان، ستارهشناسان و دانايان علم هيئت در اين مدارس درس ميخواندند و کسي هم انحرافي نداشت آنها اول معارف اسلامي را فرا ميگرفتند و ادبيات و فقه و احکام را ميخواندند و بعد هر کدام رشته مورد علاقه خود را انتخاب ميکردند.
تا زمان قاجاريه و تاسيس دارالفنون توسط اميرکبير چنين بود و در ايران مدرسهاي به نام جديد و قديم وجود نداشت، همه در کنار يکديگر درس ميخواندند فقيه، مجتهد، مفسر حکيم، طبيب، اديب، مؤلف، مهندس و منجم همه از آن جا بيرون ميشدند و کارهاي مردم را انجام ميدادند و مسئلهاي هم وجود نداشت.
اما بعد از دارالفنون کم کم علوم جديد و قديم در جامعه ما مطرح شد و علت اينکه برنامههاي دارالفنون را علوم جديد ناميدند، از اين جهت بود که برنامههاي آن از اروپا آمده بود، و معلمان آن جا هم اروپائي بودند، از آن به بعد شيوه فرهنگ اروپائي هم در ايران پيدا شد، يعني استادان و معلمان اروپائي فرهنگ خود را ضمن تدريس علوم به شاگردان خود انتقال دادند.
مدارس قديم اندک اندک اهميت خود را از دست دادند، و برنامههاي آنها مورد تمسخر فارغ التحصيلان مدارس جديد قرار گرفت و از رونق و اعتبار افتادند، و سپس برنامه مدارس سنتي منحصر به فقه، اصول، ادبيات معارف اسلامي و اندکي هم منطق و فلسفه و کلام بود آن هم به سبک قديم که توسط اساتيد تدريس ميگرديد.
علت اين که علماء و رجال دين در آن ايام با مدارس جديد به سبک اروپائي مخالفت ميکردند براي اين بود که برنامههاي آن مدارس را مسيحيان اروپائي تنظيم ميکردند و معلمين و اساتيد هم اروپائي بودند و آنها کوکان مسلمان را منحرف ميساختند و غير از تدريس کارهاي سياسي هم انجام ميدادند و موجبات ضعف عقيده آنان را فراهم مينمودند.
[ صفحه 465]
در اين مورد سخن بسيار است و کتاب ما تناسب ندارد که ما بيش از اين در اين باره سخن بگوئيم غرض اين است که جامعه ما امروز نيازمند کارشناس و متخصص ميباشد ما به فقيه، مجتهد، محدث، اديب، مفسر قرآن، خطيب و معلم اخلاق و آداب و سنن اسلامي نيازمند هستيم و براي آنها مراکزي ساختهايم که در آن جا علوم و معارف اسلامي تدريس ميگردد.
همانگونه به کارشناس و متخصص در مسائل مختلف مانند: برق، گاز، نفت، مخابرات، صنايع نظامي و غيرنظامي، بهداشت، درمان، حمل و نقل زميني، هوائي، دريائي، راهسازي و راهداري، معدن، زمينشناس، کشاورزي و دامداري، آبياري و سدسازي و ساير چيزهائي که جامعه اسلامي ما به آن نيازمند ميباشد، احتياج داريم.
زندگي مردم مسلمان ايران امروز به اين موسسات خدماتي ارتباط دارد، و همه در منازل خود، از گاز، نفت، تلفن، آب، برق و مواد غذائي استفاده ميکنند و يا از راديو، تلفن، تلگراف، تلويزيون، تلکس، فاکس، هواپيما، اتومبيل، راهآهن و کشتي سود ميجويند پس جامعه اسلامي ما براي اداره اين تشکيلات، نيازمند به کارشناس ميباشد، تا به خودکفائي و استقلال علمي، سياسي، و اقتصادي برسد.
پس تاسيس دانشگاه براي رسيدن به اين هدفها ضروري است و کاري که آستان قدس در اين مورد انجام ميدهد در خور تقدير و ستايش است بهترين راه رسيدن به اين هدف تاسيس مدارس پيش دانشگاهي ميباشد در اين مدارس بايد دبيران و معلمان مسلمان و معتقد به تربيت جوانان و دانش آموزان اهميت بدهند و با معارف اسلامي آشنا سازند.
خلاصه سخن اين که بايد کوشش کرد مدرسه و دانشگاهي به وجود آورد که در آن علوم و معارف اسلامي با فرهنگ و علوم روز در يک محيط تدريس گردد، و ديگر علوم قديم و جديد نباشد و مسئله روشنفکري و يا کهنهگرائي از بين برود و راه رسيدن به اين اهداف به نظر اين جانب از دبستان بايد شروع شود.
[ صفحه 466]
|