در زمان حضرت رضا سلام الله عليه در شهرهاي نيشابور، مرو، سمرقند و بخارا که از امهات بلاد خراسان بودند حوزههاي علمي در حديث، تفسير و ادب وجود داشته و در آن علوم و معارف اسلامي تدريس ميگرديد، شواهدي در دست هست که علوم اوائل هم در شهرهاي خراسان معمول و متداول بوده و دانشمندان با هم بحث و مناظره هم داشتند.
مأمون هنگام اقامت در مرو مجالس و محافل علمي تشکيل ميداد و اهل علم و ادب را دعوت ميکرد تا در علوم مختلف با هم مناظره کنند، و چون مأمون خودش هم مردي درس خواهد بود و از علوم، اوائل هم آگاهي داشت در آن جلسات شرکت ميکرد و به مناظرات گوش ميداد، علماء و اهل فضل هم در مجلس او آزادانه نظرات و افکار خود را بيان ميکردند.
نضر بن شميل مازني که از بزرگان علم و ادب و نحو و لغت بود از بصره به خراسان مهاجرت کرد و در مرو اقامت گزيد و در آنجا يک مدرسهي ادبي تأسيس کرد و طلاب زيادي را در آن مدرسه به علوم و معارف آشنا نمود ابوالصلت هروي نيز که يکي از اکابر اهل حديث و کلام بود قبل از رسيدن امام رضا عليهالسلام در خراسان اقامت داشت و مجالس علمي تشکيل ميداد.
[ صفحه 42]
شهر نيشابور در آن ايام يکي از مراکز مهم علمي بود و هزاران نفر در آنجا به فراگيري علوم و معارف اسلامي مشغول بودند، در حديث سلسلة الذهب آمده هنگامي که حضرت رضا عليهالسلام از شهر نيشابور بيرون ميشدند گروهي از علماء و اهل حديث در مقابل کجاوه آن جناب توقف کردند و از آن حضرت خواستند حديثي براي آنها املاء فرمايند.
امام رضا عليهالسلام وقتي که خواستند حديثي براي آنها بخوانند، چند هزار محدث قلمها را در دست گرفتند و آمادهي نوشتن حديث شدند، چند هزار قلم به دست در آن روز نشان ميدهد که شهر نيشابور يک مرکز بزرگ علمي بوده است و براي نوشتن يک حديث آن همه ارج و اعتبار قائل بودند و با يکديگر رقابت ميکردند.
|