هنگام ورود امام رضا عليه‏السلام به خراسان که در اوايل قرن سوم هجري انجام گرفت شريعت مقدس اسلام در تمام بلاد خراسان حاکم بود و همه فرق اسلامي در آنجا حضور داشتند، مخصوصا در زمان مأمون که او همه فرق و مذاهب را آزاد گذاشته بود تا هر کس نظريات و افکار خود را تبليغ کند و عقايد ديني و سياسي خود را آشکار نمايد. مذهب تشيع در خراسان از زمان خلافت علي عليه‏السلام در آنجا پي‏ريزي شده و به طوري که قبلا تذکر دادم جعدة بن هبيره مخزومي شوهرام هاني خواهرزاده اميرالمؤمنين عليه السلام که از طرف آن جناب حاکم خراسان بود مردم را با آن حضرت آشنا نمود، و بعد از آن ربيع بن زياد حارثي که والي شد او هم در اين مورد کارهائي انجام داد. به طوري که در طول خلافت علي عليه‏السلام هيچ گونه حرکتي در خراسان بر عليه آن حضرت ديده نشد و مسلمانان خراسان از حاکمان و واليان و کارگذاران آن حضرت متابعت کردند و مخالفان نتوانستند به منطقه خراسان راه پيدا کنند، و در دوران تسلط بني‏اميه هم تشيع نفوذ خود را حفظ کرد و خراسانيان با امويان همواره در مبارزه بودند. وجود مردان بزرگي امثال ابوخالد کابلي از شيعيان و خواص امام سجاد عليه‏السلام بودند و او را سلمان زمان مي‏گفتند، از مروجان مذهب اهل‏بيت عليهم‏السلام در منطقه خراسان بودند، ملاقات رجال خراسان با امام باقر و صادق عليهماالسلام که [ صفحه 44] خود را براي جهاد با امويان آماده کرده بودند و مذاکرات آنها با آن دو امام همام در کتب حديث و سيره آمده است. نفوذ مذهب تشيع و محبت اهل‏بيت عليهم‏السلام در خراسان چنان ريشه‏دار و عميق بود که در دوران سلطه امويان هم پايه‏هاي آن متزلزل نشد، و مبارزه در نهان ادامه داشت، تا سرانجام بساط ظلم و ستم آنها را در هم کوبيد و خلافت امويان در خراسان و ساير بلاد اسلامي براي هميشه از بين رفت و عالم اسلام را از وجود شوم آنها پاک کرد. مسلمانان اهل سنت در خراسان در آن عصر اکثرا پيرو مذهب حنفي بودند و فتاوي ابوحنيفه را مورد عمل قرار مي‏دادند، ابوحنيفه نعمان بن ثابت از اهل خراسان بود گروهي او را از اهل نسا که شهري در حاشيه‏ي کوير خوارزم در دامنه‏هاي سلسله جبال هزار مسجد بود مي‏دانند و جماعتي هم گفته‏اند اصل او از کابل بوده است، ابوحنيفه در کوفه متولد شد و در آنجا هم زندگي مي‏کرد و در بغداد درگذشت. احمد بن حنبل پيشواي حنبليان هم خراسان و از اهل مرو است، عده‏اي معتقد هستند که او در مرو متولد شد و در کودکي همراه پدر به بغداد رفت، جماعتي هم عقيده دارند که احمد هنگام مهاجرت والدين او به عراق در شکم مادر بوده و در بغداد متولد شده است احمد در بغداد بزرگ شد و در همان جا نشو و نما يافت و به تحصيل پرداخت. مذهب احمد بن حنبل در خراسان مورد توجه قرار نگرفت، زيرا او اهل ظاهر بود و نصوص اخبار را مورد عمل قرار مي‏داد، مردمان خراسان اهل منطق و استدلال و نظر بوده‏اند و به طريقه او روي نياوردند، تنها چند نفر از صوفيان خراسان امثال خواجه عبدالله انصاري هروي حنبلي مذهب بوده‏اند که نام او در طبقات حنابله آمده است. مذهب شافعي نيز نتوانست در اوائل در خراسان موقعيتي به دست آورد زيرا شاگردان درجه اول ابوحنيفه اکثر خراساني بودند و آنها طريقه‏ي استاد خود را در خراسان بسط دادند. و اميران و حاکمان منطقه خراسان هم از ابوحنيفه پيروي مي‏کردند و قضات و مفتيان همگان حنفي بودند، به طوري که از تاريخ معلوم مي‏گردد تا قرن چهارم در خراسان مذهب شافعي رونقي نداشته است. [ صفحه 45] نخستين امير و سلطاني که در خراسان مذهب ابوحنيفه را ترک گفت سلطان محمود غزنوي بود. او توسط قفال چاچي که يکي از فقهاء زمان خود بود مذهب حنفي را رها کرد و شافعي شد و داستان او در اين مورد به طور تفصيل در کتاب‏ها آمده است، و بعد از وي تعدادي از اميران و وزيران هم در خراسان از مذهب شافعي حمايت کردند. از کساني که در خراسان مذهب شافعي را رواج دادند احمد بن حسين بيهقي صاحب کتاب سنن الکبري و حاکم نيشابوري مؤلف مستدرک صحيحين، و امام الحرم جويني و ابواسحاق شيرازي مدرس مدرسه نظاميه نيشابور بود، خواجه نظام الملک طوسي وزير معروف و مؤسس مدارس نظاميه در نيشابور، هرات و بلخ و بغداد هم شافعي بوده است. تا آنجائي که نگارنده تحقيق کرده مذهب مالکي در خراسان طرفداري ژيدا نکرده است، اين مذهب در آفريقاي شمالي و مرکزي پيرواني دارد، در عصر امام رضا عليه‏السلام گروهي از معتزله و خوارج و اصحاب بشر مريسي که قائل به خلق قرآن بود در خراسان بوده‏اند، سرزمين خراسان جائي براي فعاليت خوارج نبوده است. و اگر هم گاهي سر به شورش بر مي‏داشتند سرکوب مي‏شدند. در آن ايام گروهي هم به نام متصوفه در خراسان زندگي مي‏کردند و بايد گفت رهبران اين فرقه از قرن اول هجري در آن منطقه بوده‏اند، مانند عبدالله بن مبارک مروزي، فضيل بن عياض ابيوردي و ابراهيم بن ادهم بلخي و بشر حافي مروزي و افراد ديگري که حالات آنها در کتب رجال و تذکره‏هاي مشايخ صوفيه ذکر شده است.