از مدارک و اسناد تاريخي معلوم مي‏شود که بين محمد ولي خان اسدي نائب التوليه و فتح الله پاکروان استاندار خراسان اختلافات عميقي بوده که بررسيهاي آن و ورود در اين مبحث با اين کتاب مناسبت ندارد و ما در تاريخ مشهد مقدس در اين باره بحث خواهيم کرد و ابعاد گوناگون آن را توضيح خواهيم داد. بعد از جريان مسجد گوهرشاد و کشتار مردم مسلمان توسط عمال حکومت پهلوي، سياست‏گذاران روز و مقامات نزديک به دربار محمد ولي خان اسدي را مقصر اصلي دانستند و او را متهم کردند که در قيام مردم خراسان و اوضاع مسجد گوهرشاد مؤثر بوده و سرانجام او را محاکمه و به اعدام محکوم کردند و به دار کشيدند. بعد از اعدام اسدي فتح‏الله پاکروان با حفظ سمت استانداري به مقام نيابت توليت هم رسيد و تا شهريور 1320 در خراسان ماند، حوادث خراسان و مخالفت‏ها و رقابت‏هاي او با محمد ولي خان اسدي نيازمند تحقيقات و بررسيهاي زيادي مي‏باشد که ما در جائي ديگر به آنها خواهيم پرداخت. [ صفحه 70] بر طبق اسناد و نامه‏هاي مبادله شده بين استاندار و دربار معلوم مي‏گردد که فتح‏الله پاکروان با گذاشتن طلاهاي صندوق عباسي در داخل ضريح مخالف بوده و به دربار پيشنهاد مي‏کرده که دستور دهند آنها را در موزه آستان قدس در مقابل بينندگان قرار دهند ولي اسدي که نيابت توليت را در اختيار داشته مخالفت مي‏کرده است. در سال 1316 طلاهاي داخل ضريح که در پنج صندوق با لاک و مهر آستان قدس و امضاي علماء و رجال شهر محفوظ بود توسط پاکروان به تهران فرستاده مي‏شود و همراه طلاهاي صندوق طلاها و نقره‏هاي ديگري هم که در آستانه بوده جمع‏آوري مي‏شود و يک جا به مرکز ارسال مي‏گردد و تحويل بانک ملي مي‏شود. به طوري که معمرين در مشهد نقل مي‏کردند در سقف حرم مطهر امام رضا عليه‏السلام قنديل‏هاي زيادي از طلا و نقره آويزان بوده که يادگار قرون و اعصار به شمار مي‏آمدند، اين قناديل را اميران و سرداران خراسان و مناطق ديگر به حرم مطهر هديه کرده بودند، اين قناديل را هم به تهران فرستادند و مردمان مشهد از اين جريان‏ها اطلاع داشتند. در سال 1318 به جاي طلا و نقره‏هائي که از آستان قدس به تهران برده مي‏شود چندين پارچه ملک مزروعي در درگز براي آستان قدس خريداري مي‏گردد، قيمت اين املاک در آن روز يک ميليون و سيصد و نود هزار ريال بود که به فروشندگان ملک پرداخت شد و در اختيار آستان قدس قرار گرفت و طلاها در اختيار دولت ماند. در ميان طلاهاي مذکور که در اختيار بانک ملي قرار داشت چند قطعه کتيبه به خط عليرضاي عباسي بود. اين قطعات از آثار ملي و اشياء بسيار نفيسي شناخته شده بودند و از نظر هنري در سطح بسيار عالي به شمار مي‏رفتند و لازم بود که در خود آستان قدس نگهداري شوند، بعد از مدتي که قدرت حکومت وقت از هم گسيخت اولياء آستان قدس در فکر بازگردان آنها برآمدند.