بعد از شهريور 1320 که قدرت حکومت پهلوي به ضعف گرائيد آستان قدس
[ صفحه 71]
رضوي درصدد برآمد طلاهاي خود را از بانک ملي ايران بگيرد و به آستان قدس انتقال دهد، در اين باره با دربار مذاکراتي به عمل آمد و دربار موافقت کرد پولي در اختيار بانک ملي قرار دهند و طلاها را از بانک بگيرند.
بر طبق اسناد موجود در آستان قدس که مرحوم مؤتمن در کتاب خود راهنماي آستان قدس آورده در مجلسي که روز هشتم خرداد ماه 1325 به همين مناسبت در آستان قدس تشکيل شد و عدهاي هم در آن مجلس دعوت شده بودند بياناتي ايراد گرديد و گزارشي در اين زمينه به دربار ارسال شد يکي از شرکت کنندگان بياناتي ايراد کردند که خلاصه آن ذکر ميشود:
البته آقايان از موضوع کتيبههاي طلا به خط عليرضا عباسي تا حدي اطلاع دارند، اينک براي مزيد استحضار آقايان متذکر ميشود که در عهد سلطنت شاه عباس کبير صندوق چوبي جهت مرقد مطهر حضرت ثامن الحجج عليهالسلام تهيه و روي آن را با صفحات طلا مزين نمودهاند و روي صندوق هم صفحاتي منبت کاري شده است.
در لبه فوقاني صندوق کتيبهاي به خط عليرضاي عباسي در روي طلا نوشته شده و در آخر آن اين عبارت خوانده ميشود: «کلب آستان شاه ولايت عباس» صندوق مزبور به مرور دهور پوسيده و در حال متلاشي شدن بود، در شب هشتم آذر ماه 1311 در آستان قدس عدهاي از علماء اعلام و محترمين شهر و رجال ادارات دعوت شدند.
به منظور تعمير صندوق چوبي طلاهاي روي آن که به وزن بيست و هفت هزار و سيصد و هفتاد و هشت مثقال و دوازده نخود بود جمعآوري شد و در صندوقهاي آهني جا داده و مهر و موم گرديد. و در داخل ضريح مطهر ضبط شد تا اين که در سال 1316 به موجب دستور و اصل از دفتر مخصوص شاه در تهران کتيبههاي مزبور تحويل بانک ملي ايران شد.
از نظر حفظ آثار ملي تأکيد شد که طلاهاي کتيبه را عينا ضبط و محافظت نمايند و کتيبههاي مزبور به همان کيفيت و عينا در بانک ملي نگهداري شده بود،
[ صفحه 72]
نظر به اين که اساسا بايستي کتيبهها در آستان قدس رضوي محفوظ بماند و دربار هم کاملا متوجه حفظ آثار و عظمت شئون آستان قدس رضوي هستند مقرر فرمودند کتيبههاي مزبور مسترد گردد.
بر اساس نوشتههاي مرحوم مؤتمن که از اسناد آستان قدس استفاده کرده است به امر شاه دو ميليون و سيصد و چهارده هزار و هفتصد و سي و نه ريال به بانک ملي ميدهند و طلاها را که وزن آنها بيست و سه هزار و چهارصد و چهل و سه گرم و هفتاد سانتي گرم بوده از بانک ملي تحويل گرفته و با هواپيما از تهران به مشهد حمل ميکنند.
از طرف آستان قدس گروهي از علماء و رؤسا ادارات دعوت شده بودند تا باز گردانيدن طلاها را مشاهده کنند، چند نفر هم براي استقبال از محموله به فرودگاه مشهد رفته بودند طلاها که در بستههائي قرار داشت از فرودگاه به صحن مقدس حمل شد و بعد به سالن تشريفات حمل گرديد. و در مقابل مدعوين صندوقها باز شد و مهمانان طلاها را مشاهده کردند. [1] .
مؤلف گويد:
موضوع بردن طلاها و قنديلهاي حرم حضرت رضا عليهالسلام در سراسر خراسان به سرعت پيچيد و قراء و قصبات و شهرها را فراگرفت، مخصوصا که اين جريان بعد از حادثه مسجد گوهرشاد پيش آمد موجب نگراني مردم را فراهم آورد و مردم به بانيان آن لعن و نفرين ميکردند و اين کار را يک سرقت آشکار تلقي نمودند.
نويسنده اين سطور در آن هنگام کودکي شش هفت ساله بودم و درست به خاطر دارم که بزرگان در دهکده ما از اين موضوع سخن، ميگفتند و اظهار ميداشتند رضاشاه طلاهاي امام رضا را به تهران برده است و مردان و زنان او را نفرين ميکردند و ميگفتند امام رضا عليهالسلام او را در دنيا رسوا خواهد کرد و جزاي عملش را خواهد ديد.
[ صفحه 73]
به نظر ميرسد بردن آن آثار نفيس تنها به اين جهت نبوده که طلا يا نقره خالص بودهاند بلکه به خاطر نفاست و جنبههاي هنري و تزئيني آنها بوده است، صفحاتي از طلاي ناب که روي آنها با خط زيباي علي رضا عباسي هنرمند و خطاط مشهور تزئين يافته به آن اوراق طلائي ارزشي ميداده و توجه هنردوستان را به طرف خود جلب ميکرده است.
بالاخره بعد از ده سال طلاها و کتيهها در صندوقهائي بستهبندي ميگردد و به مشهد حمل ميشود و بعد در حضور گروهي در سالن تشريفات آستان قدس صندوقها گشوده ميشود و اعلان ميگردد طلاها برگشت و کسي آنها را تصرف نکرده است، آيا همه آنها برگشت و در آنها دخل و تصرفي نشد و با صورت جلسات تطبيق مينمود و الله اعلم.
آستان قدس رضوي در طول تاريخ پر حوادث خود همواره مورد هجوم ظالمان و طاغيان بوده و اموال و ذخائر آن آستان مقدس به تاراج رفته است افراد بياعتقاد و دنياپرست همواره درصدد بوده و هستند که در آن آستان مقدس جائي براي خود به دست آورند و به آمال و آرزوهاي دنيائي خود برسند و از امکانات آن بهرهمند گردند و در هنگام فرصت ضربه وارد کنند.
اکنون تعدادي از آثار آستان قدس در موزههاي خارج نگهداري ميشود و ديده شده که قرآنهاي آستان مقدس در بازارهاي داخل و خارج در معرض فروش گذاشته شده، اينها توسط کارگذاران بيايمان به خارج منتقل شدهاند، آري تنها فتحالله پاکروان نبوده که طلاها را در اختيار رضا شاه قرار دهد، ديگران هم بودهاند که قرآنها را به خارج فرستادهاند.
|