ابن ابيالحديد در شرح نهجالبلاغه، در بيان و تفسير سخنان علي عليهالسلام که فرمود: «کاني أراهم قوما کان وجوهم المجان المطرقة» که اشاره به خروج مغولان و تاتار ميباشد گفته: اين سخنان علي عليهالسلام اشاره به خروج تاتار است که در زمان ما اتفاق افتاد و ما علنا به چشم خود آنها را مشاهده کرديم مردم از صدر اسلام در انتظار آنان بودند و مقدر بود که در زمان ما ظاهر شوند.
عزالدين ابن ابيالحديد بعد از اين از ظهور قوم مغول بحث ميکند و از ظلم و فساد و غارت و
[ صفحه 102]
کشتار آنها سخن ميگويد و اظهار ميدارد آنها وارد طوس شدند و شهر را غارت کردند و مردم را کشتند و بعد از آن وارد مشهد رضا شدند و آن جا را هم خراب نمودند و پس از ويراني طوس و ناحيه مشهد به طرف هرات رفتند. [1] .
ابن ابيالحديد مقيم بغداد بود و اخبار و حوادث خراسان را از ديگران شنيده است، ظاهرا مغولان در هنگام ورود به ناحيه طوس و کشتار و غارت مردم به مشهد امام رضا عليهالسلام متعرض نشدهاند و يا لااقل آن را تخريب نکردهاند، در مصادر دست اول که مطلعين آنها را ذکر نمودهاند از خرابي بارگاه امام رضا عليهالسلام سخن به ميان نيامده است.
عطا ملک جويني که خود از محققان و دانشمندان خراسان ميباشد و در کتاب خود درباره ورود مغولان به طوس ميگويد: سبتاي از راه جام به طوس رسيد و هر کجا بايلي پيش ميآمدند ابقاء ميکرد و هر کس سرکشي مينمود مستأصل ميگردانيد، قراي شرقي طوس نوقان و آن ربع ايل شدند حاليا خلاص يافتند از آن جا به شهر رسولي فرستادند بر مزاج جوابي ندادند، در شهر و ديها که در جوار آن بود قتل به افراط کردند. [2] .
عطا ملک از تجاوز آنها به مشهد سخن نميگويد تنها اهالي طوس و نوقان که مقصود طابران بوده به خاطر اين که تسليم نشدند کشته شدند، ديگر اين که اگر بارگاه امام رضا عليهالسلام خراب شده بود کتيبهاي سنجري و آثار قرن ششم و اوائل قرن هفتم از بين ميرفت، در حالي که هم اکنون نوشتههاي 612 که قبل از حمله مغولان در آن جا نوشته شده بود موجود است.
فضل بن روزبهان خنجي در مهمان نامه بخارا درباره حملات مغول به ناحيه طوس و مشهد حکايتي به صورت منظوم آورده که دلالت ميکند مغولان حرم مطهر امام رضا عليهالسلام را خراب نکرند و آن جا را مأمن براي مردم قرار دادند اينک چند بيت از آن را که مناسب مقام است در اين جا ذکر ميکنيم و تفصيل مطلب را در تاريخ مشهد مقدس خواهيم آورد.
[ صفحه 103]
شهر طوس از زمان چنگيزخان
گشت چون مرو با زمين يکسان
در خراسان چه لشگرش زد کوس
قتل عامي نمود اندر طوس
لشکرش کرد همدمي آن جا
زنده نگذاشت آدمي آن جا
گر يکي را هزار سر بودي
تيغ ايشان همي به فرسودي
کله آدمي که آن جا بود
مرده از زمان حوا بود
آدم زنده در ولايت طوس
همچو عنقا وجود او افسوس
راي عالي خان چنگيزي
چون درآمد به عزم خونريزي
آن که را به هر قتل تعيين کرد
وقت رفتن چنينش تلقين کرد
که ز نسل محمد آقا
هست آسوده سيدي آن جا
حرمت قبر او نکو داريد
اهل آن مقبره ميازاريد
تو نگه کن بزرگ چنگيزخان
مشهد شاه ساخت دار امان
|