مرحوم سيد محمد تقي مصطفوي که يکي از فضلاء و باستان‏شناسان در زمان ما بودند در مورد کاشي‏هاي آستان قدس نوشته‏اند: در سال 612 که معاصر با سلطنت سلطان محمد خوارزمشاه بوده است، استاد معروف کاشي‏سازان زمان به نام محمد بن ابي‏طاهر بن ابي‏الحسين کاشاني با همکاري هنرمند نامي ديگر موسوم به ابوزيد نقاش ازاره کاشي دورادور حرم حضرت رضا عليه‏السلام و محراب‏هاي کوچکي که بر ديوار جنوبي حرم مطهر نصب مي‏باشد و کتيبه اطراف جبهه خارجي درب جنوبي حرم را ساخته. [ صفحه 112] شاهکارهاي بي‏نظيري از قديمي‏ترين کاشيهاي عهد اسلام به وجود آورده است که بر روي يک قسمت آن در ازاره حرم مطهر نام سلطان محمد خوارزمشاه را ذکر نموده‏اند و بر قسمت ديگر که کتيبه خارجي اطراف درب جنوبي حرم مي‏باشد اسم باني اين کار علي بن محمد المقري مرقوم رفته است. اهميت اين کاشي‏ها و همچنين کاشي‏هاي مرقد حضرت معصومه سلام الله عليها به حدي است که خود مي‏تواند موضوع رساله‏ي مستقل واقع گردد، در اين جا همين قدر لازم به ذکر مي‏داند که چه قدر به جا و خوب بود به هر قيمت و هر ترتيب ميسر مي‏گرديد از طرف اولياي آستان قدس روي قسمتهائي از اين کاشيهاي نفيس مخصوصا کتيبه در جنوبي حرم در دارالحفاظ به وسيله نصب جامهاي شيشه کلفت مي‏پوشاندند. زيرا بر اثر تماس دست و بدن مردم آسيب‏هاي زياد و غير قابل جبران به اين نقائس بي‏نظير وارد آمده، اگر فکري به حال آن‏ها نشود قسمت‏هاي مهمي از آن‏ها حقيقتا از ميان مي‏رود و موجب سرافکندگي همه خواهد بود در قسمتي از کاشي‏هاي صفحه‏ي شمالي حرم مطهر دو شعر فارسي ذيل مشاهده مي‏شود: بادا هزار بار فزون‏تر سلام حق‏ بر تو ايا غريب خراسان امام حق‏ مشتاق حضرت توام اي سيد شهيد حقا که هستم از دل و از جان غلام حق‏ گوينده اين اشعار نام خود را عبدالله بن محمد عبدالله و تاريخ آن را سال 612 ذکر نموده است، به خوبي معلوم مي‏شود که در اين سال دامنه تعمير و تزئين و کاشي کاري آستان قدس امام هشتم وسيع بوده، فعاليت و کارهاي زيادي صورت گرفته است. نوشته‏هائي هم مربوط به پيش از 612 هست، يکي بر کاشيهاي کتيبه ازاره حرم مطهر که کلمه خمسائة باقي و کسري آن مشهود نيست و ديگر بر روي سقاخانه سنگي که از متعلقات آستانه بوده به نام سلطان ابوالفتح محمد بن مسعود و داراي تاريخ شعبان سال 577 مي‏باشد. بعد از سال 612 آثاري از قرن هشتم هجري پديدار و اجمالا عبارت است از [ صفحه 113] اول قسمتي از ضريح فولادي ظريف زمان سلطان محمد الجاتيو خدابنده که قديم‏ترين ضريح مرقد مطهر بوده و اکنون در موزه آستان قدس نگهداري مي‏شود. دوم در چوب شمشاد آستانه مجاور ايوان طلاي صحن کهنه که از آن جا به رواق وسيع مغرب حرم موسوم به توحيدخانه و دارالسياده وارد مي‏شوند و بر کتيبه بالاي چهار چوب آن تاريخ 735 ذکر شده است. سوم کاشي‏هاي ازاره صفحه شمالي حرم مطهر که داراي تاريخ 760 هجري است و مي‏رساند که در آن سال بار ديگر تعمير و تزئين بارگاه رضوي عليه‏السلام مورد توجه قرار گرفته نواده‏هاي استادان کاشي‏ساز و نقاشي که ذکرشان ضمن اشاره به کاشي‏هاي سال 612 گذشت، هنر اجدادي خود را در تهيه قسمت‏هاي ديگر کاشي‏هاي نفيس حرم به کار بسته‏اند. از لحاظ وضع معماري بناي حرم آن چه از کاشي‏هاي سال 612 مي‏توان فهميد دو چيز است يکي اين که بناي حرم به همين هيئت در قرن ششم وجود داشته در سال 612 ضمن تعمير و مرمت آن کاشي‏هاي نفيس مورد ذکر را بر ديوار و در آن نصب [1] . نموده‏اند. پايان گفتار مرحوم مصطفوي - اصل بناء و پايه‏هاي حرم مطهر و گنبد با آجرهاي معمولي و ملات و گچ ساخته شده است و به طوري که قبلا تذکر داديم ضخامت ديوارها و پايه‏هاي اين بناء مبارک دو متر و هشتاد سانت مي‏باشد، بعد از اتمام بنا ازاره‏ها را با کاشي‏هاي رنگارنگ که داراي خطوط و نقوش زيبائي مي‏باشند پوشانيده‏اند و قسمتهاي بالا را تا زير گنبد مطهر آئينه‏کاري و نقاشي نموده‏اند. در قرون اوليه اسلامي کاشي‏هاي الوان به سبک امروز معمول نبوده و تزئينات بسيار ساده بوده است معمولا آيات قرآني و اخبار و احاديث را در مساجد و مزارات با آجر مي‏نوشتند و اين جا محل بحث درباره اين نوع ساختمان‏ها نيست. [ صفحه 114] به طوري که از کتب تاريخي معلوم مي‏شود و کارشناسان و معماران آستان قدس اظهار مي‏دارند، زير آئينه‏هاي کار گذاشته در حرم مطهر امام رضا عليه‏السلام نقاشي بوده است و اکنون هم در زير آئينه‏ها آثار نقاشي‏هاي کهن هست و به طور کلي آئينه‏کاري و يا کاشي‏کاري در مساجد و بقاع متبرکه از زمان صفويه و قاجاريه معمول شده است. قاضي احمد منشي قمي گويد: آقا حسن نقاش از هرات بود، در نقاشي بي‏بدل روزگار، افتاده اندرون روضه مقدسه مطهره عرش منزله رضيه رضويه علي مشرفها و ساکنها الف الف سلام و تحية، وي به فرموده مرحوم محمد خان شرف‏الدين تکلو نقاشي نمود و اين بيت را مناسب احوال و حسب و حال در برابر ضريح مبارک بر بالاي محراب نوشته است: حسن به گرد درت گشته بر طريق طواف‏ تو کعبه وار همه حاجتش روا کرده [2] . از اين روايت معلوم مي‏شود که در سالهاي 942 هنوز نقاشي در حرم مطهر معمول بوده است. هنرمندان با ذوق و سليقه خود خطوط و نقوشي را بر ديوارها نقش کردند، و اخبار و روايات و اشعار و قصائدي در مدح حضرت رضا عليه‏السلام بر آن روضه پاک و منور ترسيم نمودند. ما اکنون وضع موجود حرم مطهر را از کاشي‏ها و آئينه‏کاري‏ها و کتيبه‏هاي رنگارنگ از آيات و روايات و اشعار و مديحه که در آن بارگاه ملکوتي ديده بينندگان را روشن مي‏کند و دلهاي عاشقان و عارفان امام هشتم را جلب مي‏نمايد به نظر خوانندگان مي‏رسانيم. کف حرم حضرت رضا عليه‏السلام در زمان سابق کود و آجر فرش بوده است ولي اکنون با سنگهاي مرمر که از محلات آورده‏اند فرش شده است، مرحوم عبدالحميد مولوي در مقاله‏اي که درباره‏ي کاشي‏هاي حرم نوشته‏اند متذکر شده‏اند که در سال 1343 شمسي کف حرم را قريب چهل سانتي متر بالا آورده‏اند. [ صفحه 115] ازاره حرم به ارتفاع 20 سانتي‏متر سنگ مرمر مي‏باشد که به کف حرم متصل است، بالاي آن به ارتفاع 92 سانتي‏متر کاشي‏هاي الوان معروف به کاشي‏هاي سنجري مي‏باشد، اين کاشي‏ها در نوع خود بي‏نظير و از ممتازترين کاشي‏ها هستند که در حدود نه صد سال است در حرم مطهر حضرت رضا عليه‏السلام نصب شده‏اند و يادگار قرون و اعصار مي‏باشند. چهار طرف حرم مطهر از اين کاشي‏ها پوشيده شده اين کاشي‏ها به ابعاد هندسي و در قالب‏هاي مخصوصي ساخته شده‏اند که بر ظرافت و زيبائي‏هاي آن مي‏افزايند، کاشي‏هاي ازاره حرم به اشکال هشت گوش بزرگ و کوچک و بعضي‏ها شش گوش مي‏باشند و در چند رنگ ساخته شده‏اند، روي آنها خطوط رقاع و ثلث و نقش‏هاي برجسته ديده مي‏شوند. از طاق گنبد تا سقف آن همه آئينه‏کاري شده و اين کار در زمان ناصرالدين شاه قاجار به وسيله ميرزا صادق خان قائم مقام نوري آئينه‏کاري و تذهيب گرديده و به انواع نقوش و اقسام اسليمي‏ها با رنگ طلا و نقره و شنجرف و لاجورد و رنگ‏هاي گوناگون و بسيار زيبا ترکيب يافته و بينندگان را مجذوب مي‏کند و آئينه‏کاري در سال 1282 پايان يافته است.

[1] مجله اطلاعات ماهانه. [2] گلستان هنر: 141.