دين مقدس اسلام بنا بر قول مشهور در سال سي و يک هجري از طريق جنوب خراسان وارد اين منطقه شد، مسلمانان پس از اين که لشکريان يزد گرد ساساني را در نهاوند شکست دادند به سرعت خود را به نواحي ري و اصفهان و کرمان رسانيدند و لشکريان يزد گرد هم به دنبال او به طرف خراسان رهسپار شدند. يزد گرد هنگام جنگ نهاوند در کرمان و نواحي مرکزي ايران بود او هنگامي که شنيد نيروهايش از مسلمانان شکست خورده‏اند از کرمان به سوي خراسان رفت و در مرو که در آن ايام از شهرهاي بزرگ خراسان بود اقامت نمود، و از کشورهاي همسايه کمک خواست تا مسلمانان را از کشورش بيرون کنند و حکومت از دست رفته را به دست آورد. او هنگام اقامت در خراسان با مرزبان مرو اختلاف پيدا کرد و بقيه لشکرش را هم از دست داد و تنها ماند، او در يکي از شبها به آسيابي در حومه مرو پناه گرفت آسيابان به اسب و لباس او طمع کرد و در نيمه شب بر او حمله آورد و با دشنه‏اي که قبلا آماده کرده بود او را کشت و حکومت ساسانيان پايان گرفت فردوسي طوسي عليه الرحمه گويد: يکي دشنه زد بر تهيگاه شاه‏ رها شد به زخم اندر از شاه آه‏ به خاک اندر آمد سرو افسرش‏ همان نان کشکين به پيش اندرش‏ هنگامي که خبر کشته شدن يزد گرد به اطلاع مقامات مسلمين رسيد آن‏ها از اين [ صفحه 12] حادثه خوشحال شدند زيرا يک مانع بزرگ از ميان رفته بود، در سال سي و يک هجري خليفه سوم به فرماندهان لشکر اسلام و رؤساي قبائل که در نواحي مرکزي ايران بودند نامه‏اي نوشت و آن‏ها را تشويق کرد تا به خراسان حمله آورند. خليفه سوم براي رؤساء و امراء قبائل نوشت هر کس قبل از همه به خراسان برود و آنجا را فتح کند او امير خراسان خواهد شد، مورخان مي‏نويسند سرداران مسلمانان از اهل خراسان واهمه داشتند و مي‏ترسيدند با آنان وارد جنگ شوند، زيرا آن‏ها مي‏دانستند مردمان خراسان شجاع و جنگي هستند و جنگيدن با آن‏ها خطرناک است. بعد از اينکه دستور حمله به خراسان صادر شد عبدالله بن عامر بن کريز قريشي که از رؤساي قرشيان بود و در حدود بيست سال داشت خود را آماده کرد تا به خراسان حمله آورد هنگامي که او تصميم گرفت با خراسانيان جنگ کند گروهي از افراد قبيله او وي را همراهي کردند و آماده شدند با وي حرکت کنند. عبدالله بن عامر با افراد خود از کرمان حرکت کردند و بعد از عبور از کوير لوت به طبس در حاشيه کوير رسيدند آن‏ها نخست شهر طبس را که در آن ايام دروازه خراسان از طريق جنوب غربي محسوب مي‏شد فتح کردند و بعد از فتح طبس وارد خراسان شدند و شهرهاي اين ناحيه را يکي پس از ديگري گرفتند. مسلمانان بعد از گرفتن طبس به طرف نيشابور روي آوردند و آن را نيز فتح کردند، و بعد به نواحي طوس، سرخس، خبوشان، جرمقان و باورد و نسا توجه نمودند و آن‏ها را نيز با جنگ و صلح گرفتند، گروهي نيز از طريق ري و دامغان متوجه خراسان شدند و شهرها و نواحي غربي خراسان را فتح کردند. عبدالله بن عامر با عشيره خود در فتح خراسان بسيار کوشش کرد و قبل از همه خود را به مرو مرکز حکومت خراسان رسانيد و بر آنجا مسلط گرديد، و طبق وعده‏اي که قبلا خليفه داده بود که هر کس زودتر خود را به خراسان برساند حاکم آنجا خواهد شد او به امارت اين ناحيه رسيد و مرو را مرکز حکومت خود قرار داد. تا پايان خلافت عثمان مسلمانان بر شهرهاي خراسان تا رود جيحون مسلط شدند [ صفحه 13] و براي هر شهري عاملي و خطيبي معين نمودند، بعضي از شهرهاي خراسان با جنگ فتح شد که آن‏ها را مفتوحة العنوه گويند، و تعدادي با صلح و سازش تسليم شدند و از روي ميل و رغبت مسلمان شدند. گروهي هم طبق معمول به کشورهاي مجاور فرار کردند و جماعتي هم در خانه خود قرار گرفتند و منتظر شدند تا اوضاع و احوال چه پيش آورد، تا پايان خلافت عثمان در خراسان جنگ و جهاد ادامه داشت و چند نفر به عنوان امير و حاکم در خراسان رد و بدل شدند و عبدالله بن عامر اولين حاکم خراسان هم به مرکز خلافت برگشت.